ایران، سال‌هاست که از معضل وجود فارغ‌التحصیلان بیکار رنج می‌برد و گرچه مسأله اشتغال برای تمامی دانش‌آموختگان رشته‌ها وجود دارد، اما این معضل در مورد رشته‌های فنی و مهندسی، تابع متغیرهای خاصی است.

به گزارش جی پلاس، دو متغیر مهم میزان اشتغال و اشتغال‌زایی در حوزه‌ فنی مهندسی، یکی ایجاد کسب‌وکار و کارآفرینی در حوزه‌ تخصص و دیگری ارتباط دانشگاه با صنایع موجود است. به تعبیری آینده شغلی دانش‌آموختگان رشته‌های فنی مهندسی، در یکی از این دو حوزه شکل می‌گیرد. دکتر سعید نوری خراسانی، دانشیار دانشکده‌ مهندسی شیمی دانشگاه صنعتی اصفهان با گرایش مهندسی پلیمر است. وی یکی از مشوقان دانشجویان برای ایجاد کسب‌وکار به ویژه در مقطع کارشناسی است و به دلیل ارتباطاتی که با کارآفرینان و فعالان حوزه‌ کسب‌وکار دارد، پیشنهادات موفق بسیاری را به دانشجویان در حوزه‌ کسب‌وکارهای کوچک ارایه داده است. 

دکتر نوری خراسانی استاد دانشگاه صنعتی اصفهان، در مصاحبه با خبرنگار ایسنا، علت اصلی نبود فضای کارآفرینی را در کشور، عدم رویارویی جوانان با فرصت تجربه و ریسک از دوران کودکی تا جوانی می‌داند. این گفت‌و گو را در ادامه می‌خوانید: 

با توجه به اینکه تصور دانشجویان مهندسی عمدتاً از بازار کار، صنایع بزرگ و کارخانه‌ها است، فضای فعلی کشور را برای راه انداختن کسب‌وکار و کارآفرینی توسط خود مهندسان چقدر مهیا می‌دانید؟

در مورد صنایع بزرگ و کارخانه‌ها، واضح است که واقعاً تعداد فارغ‌التحصیلان، بسیار زیادتر از نیاز چنین صنایعی است. ببینید فضا برای کارآفرینی در ایران وجود دارد. اما ما هیچ‌گاه در دانشگاه‌ها، کارآفرین تربیت نمی‌کنیم. به عقیده‌ من، در تمام دوران تحصیل از ابتدایی تا دانشگاه، همواره دانش‌آموز داشته‌ایم. اساساً اگر کارآفرین تربیت کرده باشیم تحت شرایط موجود، کار می‌کند حتی اگر سخت‌تر از جاهای دیگر باشد.

آیا فکر می‌کنید قوانین و مقررات دست و پاگیری در زمینه‌ کارآفرینی وجود دارد؟

با شناخت و ارتباطی که با فعالان کارآفرین دارم، فکر می‌کنم قوانین مالیاتی، بیشتر از هر چیزی کارآفرین را برای ایجاد کسب‌وکار نوپا می‌ترساند. بعد از آن درگیری با بیمه‌ها بیشترین نگرانی آن‌ها است.

با توجه به  عقیده شما مبنی بر اینکه "بعد از لیسانس، می‌توان بلافاصله کسب‌وکار راه انداخت"، حوزه‌هایی را که در آن فضا برای راه‌اندازی کسب و کار مهیاست چه حوزه‌هایی می‌دانید؟

اولین نکته این است که تصورمان از کار تجربی، کار کردن با دستگاه‌های عظیم است. این در حالی است که هیچ «تجربه» ای در کار «تجربی» نداریم. ما حتی از کودکی، بعد از اینکه برایمان اسباب‌بازی می‌خرند، پس از چند بار بازی، آن را از دسترسمان خارج می‌کنند تا «خراب» نشود. این در حالی است که تجربه کشورهای دیگر این است که آن‌قدر این اسباب‌بازی توسط کودک به کار گرفته شود تا خراب شود، سپس به خود کودک این وظیفه را محول می‌کنند تا آن را تعمیر کند. بنابراین مشکل ما این است که اصلاً کار تجربی نکرده‌ایم. به تعبیری سرعت مغز دانشجویان ما، بیشتر از سرعت دستشان است. یعنی خیلی راحت و به‌سرعت می‌توانند یک مسأله را در ذهن خود حل کنند ولی از انجام یک کار عملی ساده مثل سر هم کردن چند قطعه عاجز هستند.

همان‌طور که اشاره کردید من به امکان کارآفرین شدن دانشجویان مقطع لیسانس، اعتقاد دارم. زیرا با توجه به این‌که تعداد زیادی فارغ‌التحصیل بیکار داریم، بهتر است که این دانشجویان، در مقاطع پایین‌تر و به ‌سرعت وارد بازار کار شوند. به عنوان مثال در مورد فرصت‌های شغلی در حوزه‌ مهندسی شیمی، باید به این نکته توجه کرد که مهندس کسی است که یک چیز بی‌ارزش را به یک چیز با ارزش تبدیل می‌کند. بنابراین باید به سمت استفاده از ضایعات تولید شده در شهر یا در صنایع برویم و در این حوزه کسب‌وکارهای کوچک راه بیندازیم. به‌طور مثال می‌شود به بازیافت روغن‌های سوخته‌ خودرو، بازیافت سی‌دی‌ها (که از جنس پلی کربنات هستند) و بازیافت ضایعات برای تولید کمپوست اشاره کرد. کار با مواد جانبی پالایشگاه‌ها و پتروشیمی‌ها هم فرصت دیگری است که اگر فکر شده به سراغ آن برویم، می‌توان به ایجاد کسب‌وکار کوچک در آن‌ امیدوار بود.

در مورد مسأله ای که به آن اشاره کردید یعنی تربیت مهندسی که کار تجربی کرده باشد، چه پیشنهاداتی در مورد شیوه‌ تدریس اساتید یا ساختار چهارساله‌ لیسانس دارید؟

ببینید با یک تجربه شروع می‌کنم. من تحصیلاتم در انگلستان بوده و در مقطع لیسانس، به‌اصطلاح Sandwich course داشتیم. بدین‌صورت که سه سال باید در دانشگاه حضور داشته باشیم و یک سال باقی‌مانده را بایستی در یک صنعت، مشغول شویم. یکی از مشکلات سیستم آموزشی ما، نادیده گرفتن جنبه‌های عملی است و حتی کارآموزی‌های دانشجویان هم بعضاً به‌صورت تشریفاتی برگزار می‌شود و شاید دانشجویان وقت آن را به مطالعه برای آزمون ارشد اختصاص دهند.

ولی پیشنهادی که من دارم واردکردن سیستم کارآموزی طولانی‌مدت و هدفمند است. چراکه می‌خواهیم از علم تولید ثروت کنیم. یکی از دانشگاه‌های تهران، در روزهای چهارشنبه کلاس برگزار نمی‌کند تا دانشجویان این روز را به بازدید از صنایع اختصاص دهند. اگر ما هم هفته‌ای یک روز در روزهای کاری، با یکی از صنایع ارتباط برقرار کنیم، خیلی مؤثر خواهد بود. پیشنهاد من به مسئولان طراح سیستم آموزشی، این است که یا سیستم ساندویچ کورس را اجرا کنند یا اینکه تعداد کارآموزی‌ها را افزایش دهند. البته این نکته را هم مدنظر داشته باشیم که شاید بایستی روی تعداد ورودی‌های رشته‌های مهندسی، طبق نیاز کشور، تجدیدنظری صورت گیرد.

 

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

کلمات کلیدی کارآفرینی
نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.