به گزارش جماران؛ رضا بابایی در کانال تلگرامی خود نوشت:
اگر از من بپرسند که در چهارده قرن گذشته، کدام مقطع در تاریخ ایران، کاملترین دوره از جهت نقشآفرینی همۀ گرایشها و گفتمانها و طبقات اجتماعی است، بدون تردید چهارده سال مشروطه را نام میبرم؛ یعنی از زمان امضای فرمان مشروطیت تا کودتای رضاشاه. در این دوره، تقریبا همۀ گرایشهای فکری و جریانهای اجتماعی به میدان آمدند و ماهیت خود را نشان دادند؛ از مخالفان سرسخت تجدد، مانند شیخ فضل الله نوری، تا روحانیان تحولخواه به رهبری مراجع نجف و تا نیروهای چپ و روشنفکران عرفی و نواندیشان دینی و ملیگرایان و ازلیها و محافظهکاران. به همین دلیل، آشنایی دقیق و جزئی با تحولات فکری و رویدادهای سیاسی – اجتماعی این سالها برای هر ایرانی وطندوست، از نان شب واجبتر است. اما متأسفانه همۀ نظامهای سیاسی پس از مشروطه(پهلوی و جمهوری اسلامی) علاقهای و اهتمامی به معرفی این دوره از تاریخ معاصر ایران نداشتهاند. پهلوی، بهرغم آنکه نتیجۀ خواسته یا ناخواستۀ مشروطیت بود، بیشتر روی به دوران ایران باستان داشت تا دوران مشروطهخواهی ایرانیان؛ چون قانون اساسی مشروطه را نقض کرده بود و علاقهای به قدرت مشروط نداشت. در تاریخنویسی پهلوی، گویی قاجار میهمان تاریخ ایران بوده است نه جزئی از آن. در میان همایشها و برنامههای دانشگاهی و کتابها و سخنرانیها و تبلیغات رسمی دوران پهلوی، مشروطه کمترین سهم را دارد. در دوران پهلوی، نامهای کوروش و داریوش و نادرشاه، بیشتر از نام بزرگان مشروطه به گوشها میخورد؛ تا مبادا کسی از شاهان جدید بپرسد که چرا به قانون اساسی مشروطه که به آن سوگند خوردهاید، گردن نمیگذارید و دستاوردهای مشروطه(مجلس، آزادی مطبوعات، قوۀ قضائیۀ مستقل و انتخابات آزاد) را از معنا و حقیقت، تهی کردهاید. مشروطه، تاریخ عینی و روح زمانه است و بیخبری مردم از آن، خطرناکترین نوع گسست حافظۀ تاریخی.
در دوران انقلاب اسلامی، اگرچه قانون اساسی جدید نوشته شد، اصل تفکیک قوا، حلقۀ اتصال قانون جدید با مشروطه است. با وجود این، در این دوران نیز تاریخ مشروطه با اقبال روبهرو نشد و همچنان این مقطع مهم از تاریخ ایران، غایب بزرگ در کتابهای درسی و همایشها و سخنرانیها و یادبودها و مناسبتهای ملی است. دلیل آن نیز روشن است. مشروطه، سامانهای برای ورود مردم به عرصۀ قدرت از طرق عرفی است و قانون جدید بیشتر به راهها و بنیانهای موسوم به دینی میاندیشد.
باری، پروندۀ مشروطیت هنوز باز است و هنوز درسهای بسیاری برای ما دارد. تاریخدانی و تاریخخوانی و تاریخشناسی، اگر یکجا واجب باشد، همینجا است.