نوروز از راه رسید و تغییر و تحول طبیعت را نوید داد. طبیعت پس از استراحتی موقت خود را آماده کرده است تا بار دیگر خوان نعمت را بگستراند. نوروز رفتن سردی و خواب و رخوت را و آمدن شور و نشاط و طراوت و سرزندگی را نوید می دهد. نوروز می گوید به زودی بلبل و قناری و چکاوک با آواز گوشنواز خود خالق زیبایی ها را شکرگزاری می کنند و طاووس و کبک و پروانه و سنجاقک با رقص چشم نواز خود در مقابل صاحب این خوان گسترده طنازی می کنند
به زودی نقاش هنرمند، دشت و دمن و کوه و تپه را می آراید و گل و شکوفه و سبزه در همه جا خودنمایی می کند. بهار می آید و به همگان می گوید از خواب برخیزید که گاه بیداری است، گاه تحول و تغییر و اصلاح است. آب به صورت زنید و از چشمان، خمارآلودگی را بشویید و به تماشای عظمت طبیعت بنشینید نشستن کنار این خوان گسترده ی با شکوه آدابی دارد و همان طور که امام صادق(ع) می فرماید چون عید نوروز رسد بدن خود را بشوی و پاکیزه ترین لباس هایت را بپوش و با خوشبوترین عطر ها خودت را معطر کن و به عبادت پروردگار بپرداز(وسایل الشیعه، ج7، ص346).
با آمدن نوروز بهار می آید و فصل زندگی از ره می رسد، فصلی که در آن طبیعت خود را بازسازی می کند و توان از دست رفته خود را دگر بار به دست می آورد. نوروز را ایرانیان باستان جشن گرفته و همراه با شکوفایی طبیعت ظاهر و باطن خویش را شستشو داده، به شکرگزاری خالق زیبایی ها و عطا کننده نعمت ها می پرداخته اند.
نوروز یادآور بزرگ ترین تحول در طبیعت است و درس بزرگی که به انسان می دهد این است که او باید به دست خویشتن، خود و جامعه خویش و محیط پیرامون خویش را اصلاح کند و متحول سازد. تفاوت انسان با دیگر مخلوقات موجود در طبیعت آن است که آگاهانه و از روی اختیار و اراده، خود و جامعه خود را می سازد و می تواند در خویشتن و محیط پیرامون خویش مطالعه کند و نسبت به نقاط قوت و ضعف و امکانات و کاستی ها آگاهی و معرفت پیدا کند و سپس با اختیار خود تلاش کند تا کاستی ها و ضعف ها را به قوت ها و امکانات تبدیل کند و محیط پاک و سالم برای خود و دیگران ایجاد کند و با عدل و احسان خویش امکان این را فراهم کند که همگان از این خوان و سفره نعمت الهی متنعم و بهره مند گردند و ظلم و ستم و تبعیض برچیده شود و حریم ها و حرمت ها مقدس شمرد شوند.
این ویژگی انسان است که می تواند تحول آگاهانه ایجاد کند. آنگاه که خداوند انسان را آفرید و به فرشتگان فرمود که این انسان جانشین من بر روی زمین است فرشتگان اعتراض کرده فساد و خون ریزی انسان را یادآوری کردند. اما خداوند انسان و فرشتگان را آزمود و به فرشتگان آموخت که تفاوت شما با انسان این است که او می تواند بیاموزد و آگاهی یابد و معرفت پیدا کند و بر علم و دانش خود بیفزاید(بقره/30-33). پس من او را از این جهت جانشین خود بر روی زمین قرار داده ام که او می تواند جهان را آگاهانه اداره کند.
اگر درس نوروز برای انسان تحول و اصلاح و بازسازی است، در واقع این وظیفه او در همه روزهای سال است و او همیشه باید چنین کند؛ هر چند آغاز فصل بهار به خوبی این درس را به او می دهد اما این تکلیف همیشگی اوست، چرا که او و تنها او بار امانت را به دوش کشیده است. او و تنها او می تواند بار سنگین حق پرستی مختارنه و آگاهانه را تحمل کند. پس به این معنا او باید تلاش کند تا هر روز را نوروز گرداند، چنان که مولای متقیان(ع) می فرماید «هر روز را نوروز کنید» و می فرماید: «نوروز ما هر روز است» (من لا یحضره الفقیه، ج3، ص300).
و باز به همین جهت است که در دعایی که در نوروز خوانده می شود، خداوند با سه نام و عنوان خوانده می شود و از او توفیق تحول خواسته می شود : «ای منقلب کننده قلب ها و بصیرت ها، ای تدبیر کننده شب و روز و ای متحول کننده نیرو[سال] و حالات! حال ما را به بهترین حال متحول فرما». سنت الهی این است که به انسان ها اجازه دهد و بلکه تکلیف کند که خودشان تحول ساز شوند: «ان الله لا یغیر ما بقوم حتی یغیروا ما بانفسهم» خدا حال قومی را تغییر نمیدهد تا آنان حال خود را تغییر دهند(الرعد/11).
پس معنا و مفهوم این دعا این است که خداوندا، به ما توفیق بده که خود و محیط را متحول سازیم و اصلاح کنیم و بهبود بخشیم و البته مقدمه حتمی اصلاح و تحول مثبت، شناخت و معرفت و آگاهی است.
و باز نوروز درس های دیگری برای انسان ها دارد. نوروز درس «امید» به ستمدیدگان و پویندگان حقیقت و عدالت می دهد. هر زمستانی سپری شدنی است و بهار را در پی دارد. افسرده و مایوس نشوید و صبر پیشه کنید و از تلاش و جهاد دست بر ندارید که سحر نزدیک است. ظلم و ستم و استبداد رفتنی است و خورشید آزادی و عدالت طلوع خواهد کرد.