بطور خلاصه می توان این انتخاب را ناشی از "گفتگوی دایم، انتقادی و صریح" میان منتخبان شورا از یک سو و احزاب و فعالان سیاسی و مدنی در سطح رسانهها، فضای مجازی و محافل رایزنی دانست
به گزارش جماران؛ محمدجواد روح در پاسخ به این پرسش: "چگونه از لیستی مورد انتقاد، بهترین انتخاب حاصل شد؟ " یادداشتی نوشته است که در ادامه می خوانید:
انتخاب دکتر محمدعلی نجفی با آرای اجماعی منتخبان شورای شهر تهران؛ رخدادی است فراتر از انتخاب یک شهردار.
البته، تعیین شهردار تهران فی نفسه یک رخداد مهم سیاسی است؛ این همان انتخابی است که از دل آن، پدیده ای چون محمود احمدینژاد از حاشیه به متن تحولات سیاسی ایران آمد و یک دهه ملک و ملت و حتی روابط بینالملل را به چالش کشید.
شهردار تهران و حتی شورای شهر، در 14 سال گذشته دژ تسخیرناپذیر طیف رادیکال جناح راست بوده که حتی کسب نزدیک به 50 درصد کرسی ها در دوره قبل انتخابات شوراها از سوی اصلاحطلبان (با نیروهایی اغلب شاخص تر از اعضای جدید شورا) نتوانست خدشه جدی به سلطنت بهشتی آنان بزند.
ظهور دوباره جنبش اجتماعی مردم تهران در سال 1392 در پای صندوقهای رای و در ادامه، تکمیل و تحکیم آن در دو انتخابات 1394 و 1396 باعث شد این عصر 14 ساله بالاخره پایان یابد.
جنبش اجتماعی مردم تهران در انتخابات اخیر (29 اردیبهشت ماه 1396) بیش از هرگاه متکی بر عزم و آگاهی بود.
اکثریت قاطع مردم تهران نه تنها در حمایت از انتخاب دوباره حسن روحانی پای صندوقها آمدند؛ بلکه در اقدامی قاطع تر، هم 21 رای خود را در انتخابات شوراها به اصلاحطلبان اختصاص دادند و هم جالب توجه تر از آن، در میان لیست های متعدد و موازی منتسب به جبهه اصلاحات، "لیست اصلی" را در میان فهرست های جعلی شناختند و بر صدر نشاندند.
با وجود احترامی که باید برای نامزدهای اصلاحطلب بازمانده از لیست نهایی و حتی نامزدهای حاضر در لیست های موازی قائل شد (و ضمن گفتگویی انتقادی، مانع از ریزش آنها به سوی جبهههای رقیب شد)؛ اما نوع کنش انتخاباتی مردم تهران و نیز شورایعالی و رهبری اصلاحات واجد اهمیت ویژه و آینده سازی است.
آنچه در انتخابات شورای شهر تهران رخ داد؛ در قالب الگوی "اجماع حداکثری در بالا" و "حمایت حداکثری از پایین" قابل تعریف است.
آن "اجماع" و این "حمایت"، دو بال پرواز و متکای اصلی جریان اصلاحات در سپهر سیاسی امروز ایران است.
اصلاحطلبان به پاس کارنامه قابل دفاع خود در دوران دولت خاتمی و پایمردی و بصیرت خود در سال های دشوار عصر احمدینژاد از "اعتبار و اعتماد اجتماعی" و "بلوغ و سازماندهی سیاسی" برخوردار شده اند و امروز، میوه آن را در قالب آرای قاطع انتخابات شوراها و انتخاب اصلاحطلبی شاخص چون دکتر محمدعلی نجفی به شهرداری تهران می چینند.
این رخداد مهم، نشان از آن دارد که اگر اصلاحطلبان بتوانند اعتماد اجتماعی را جلب کنند و اجماع سیاسی خود را نیز شکل دهند؛ بی نیاز به بندبازان و چندرنگ های سیاسی، می توانند موقعیت خود را هم در جامعه و هم در نهادهای مهم انتخابی تحکیم بخشند.
ناگفته پیداست هم اعتماد اجتماعی و هم اجماع سیاسی، دو پشتوانه بسیار حساس و آسیبپذیر هستند که با عملکردهای نادرست و تصمیمات غیرقابل دفاع به سرعت تضعیف می شوند.
از سوی دیگر، اجماع درونی منتخبان شورا اتفاق مهمی است که تحلیلگران، فعالان و رهبران جریان اصلاحات جا دارد درباره چگونگی شکل گیری آن، تحلیل مشخصی داشته باشند و بر مبنای آن، هم در جهت حفظ و تقویت انسجام کنونی و هم در جهت آموختن و به کار بستن تجربه آن در انتخابات آتی گام بردارند.
اینکه لیست شورای شهر تهران از روز نخست با انتقادهای جدی درون اصلاحطلبان همراه شد و در مقطع پس از انتخابات تاکنون برخی مواضع، توییت ها و مصاحبه های منتخبان چالش برانگیز شد؛ یک واقعیت است.
اما در کنار این واقعیت، اتفاق مهمی رخ داد و آن اینکه همین منتخبان که بعضا ناشناخته بودند و یا در مورد قرار گرفتن آنها در لیست حرف و حدیث هایی وجود داشت؛ توانست بهترین تصمیم را برای بهترین انتخاب و معرفی بهترین گزینه برای شهرداری تهران اتخاذ کند.
پرسش تحربه آموز امروز اصلاحطلبان این است: "چگونه از جمعی که در مورد آنها انتقاد زیادی وجود داشت؛ بهترین انتخاب و برونداد حاصل شد؟"
طبعا، پاسخ این پرسش ارزیابی دقیق و متکی بر داده های مربوط به مناسبات و کشاکش های این بازه حدود سه ماهه را می طلبد که جا دارد احزاب و شورایعالی اصلاحطلبان آن را بررسی کنند.
با این حال، بطور خلاصه می توان این انتخاب را ناشی از "گفتگوی دایم، انتقادی و صریح" میان منتخبان شورا از یک سو و احزاب و فعالان سیاسی و مدنی در سطح رسانهها، فضای مجازی و محافل رایزنی دانست.
اگر این "گفتگوی دایم، صریح و انتقادی" در دوران فعالیت شورای شهر و شهرداری هم به شکلی موثر ادامه یابد و شهردار و منتخبان، خود را از فعالان و حامیان جدا نسازند و جنبش اصلاحی شهر تهران را در مقابل بوروکراسی درهم ریخته حاکم به حاشیه نرانند؛ می توان انتظار میوه هایی حتی شیرین تر از انتخاب دکتر نجفی را داشت و حتی آن را در مقام "الگوی سیاست ورزی اصلاحطلبان" نشاند.