یک پژوهشگر تاریخ چند نمونه از نگاه امام به موقله تاریخ نگاری را بیان کرد.
به گزارش جماران، جعفر شیرعلی نیا در کانال تلگرام خود نوشت:
١- به روایت سید حمید روحانی(زیارتی)، او در زندگینامهی آیتالله خمینی درباره مادر ایشان نوشته بود: «مادر امام خمینی(بانو هاجر) زنی دانا و روشنضمیر و از خاندان علم و تقوا و معاریف است» نوشته را داد امام ببیند، حاجآقا روحالله روی عبارت «دانا و روشنضمیر» خط کشیده بود و گفته بود از کجا میدانید بانویی که سدهای پیش در یکی از روستاهای ایران میزیسته «دانا و روشنضمیر» بوده است؟
حمید روحانی دربارهی پدر بانو هاجر هم نوشته بود: «پدر آن مرحومه میرزا احمد از علما و مدرسین والامقام کربلا و نجف بودند» امام کنارش نوشته بود: «به طوری که مسموع شده» یعنی بنویس آنطور که شنیده شده، یعنی جملهات قطعی نباشد. روی کربلا و نجف هم خط کشیده بود چون برخی معتقد بودند او در سامرا تدریس میکرده و در درستی نقلها یقین نبود. یا جایی که روحانی نوشته بود: «خاندان آن مرحومه: عموها برادرها، همه از رجال برجستهی علم و دانش و دارای ملکات فاضله بودند» امام روی عبارت: «همه از رجال برجسته علم و دانش و دارای ملکات فاضله بودند» خط کشیده بود و نوشته بود: «از روحانیون و بعضی آنها از روسای روحانیت محل بودهاند.»
٢- سال ١٣٥٢ نویسندهای مصری از اطرافیان امام خواسته بود بیوگرافی کوتاهی از آیتالله خمینی به او بدهند. وقتی آقای حمید روحانی متن را آماده کرد و به امام داد تا بخواند، امام نوشت: "آنچه قلم زدم یا خیلی مبالغهآمیز بود یا موافق واقع نبود. به نظر اینجانب اگر میخواهید شرححال را برای کاتب مصری بنویسید، ساده باشد و از شعر و نثر حماسهآمیز خالی باشد."
٣- آیتالله خمینی در تلگراف ۱۵ آبان ۱۳۴۱ به شاه او را اعلیحضرت خطاب کرده بود و حمید روحانی سالها بعد در نوشتهاش جملهای که در آن، این عبارت آمده بود را حذف کرده بود. امام میفهمد و با جملاتی با این مضمون میگوید:"چرا این جمله را حذف کردید؟ اگر به نظر شما نادرست بود، میآوردید و آن را موردانتقاد قرار میدادید. شما باید خود را وادار کنید و عادت دهید که در نوشتن تاریخ حبّ و بغض را کنار بگذارید و واقعیتها را بنویسید، هر چند به ضرر خودتان یا به ضرر کسانی باشد که به آنان علاقمندید."
4- در نامهای که آیتالله خمینی ۲۵ دی ۱۳۶۷ در آخرین سال زندگیاش برای آقای حمید روحانی نوشت به نکاتی اشاره کرد که بسیار مهمتر از سه نکتهی پیشین است. به یک نکتهی کلیدی از این نامه توجه کنید:"شما بهعنوان یک مورخ باید توجه داشته باشید که عهدهدار چه کار عظیمی شدهاید. اکثر مورخین، تاریخ را آنگونه که مایلند و یا بدانگونه که دستور گرفتهاند مینویسند، نه آنگونه که اتفاق افتاده است. از اوّل میدانند که کتابشان بنا است به چه نتیجهای برسد و در آخر به همان نتیجه هم میرسند."
و این گرفتاری بزرگ ماست که بسیاری تصویر تاریخی خود را نقاشی کردهاند و تنها روایتهایی را میپسندند که تصویر آنها را تایید کند و در مقابل هر روایتی که تصویرشان را خدشهدار کند در حد توان، مقابله میکنند. در حوزهی کاری خود از این مقابلهها بسیار تجربه کردهام که در آینده به آن خواهم پرداخت.