خبری که این روزها تکرار میشود چند کلمه بیشتر نیست: «عربستان سعودی قرارداد خرید 110 میلیارد دلار تسلیحات از آمریکا را نهایی کرده و آنرا تا سقف 350 میلیارد دلار در یک دوره 10 ساله تمدید کرده است.» فهمیدن معنای برخی اعداد از طریق مقایسه آسانتر است.
هواپیمایی ایران ایر قرارداد خرید 100 فروند هواپیما از ایرباس و 80 فروند هواپیما از شرکت بوئینگ را نهایی کرده و بنا بر اخبار منتشرشده کل ارزش این قراردادها بین 26 تا 35 میلیارد دلار برآورد شده است. هواپیمایی آسمان نیز 60 فروند بوئینگ 737-Max را به ارزش 3 میلیارد دلار نهایی کرده است. معنای این خریدها آن است که 240 فروند هواپیما که در مدتی قریب به ده سال تحویل ایران میشوند بین 29 تا 38 میلیارد دلار هزینه در بر داشتهاند.
دو خط هوایی ایران با در اختیار گرفتن این هواپیماها ناوگان خود را تقریباً با 280 فروند هواپیمای شرکت اصلی خط هوایی لوفتانزای آلمان (280 فروند) و خط هوایی امارات (256 فروند) برابر میسازند و از خط هوایی قطر با 192 فروند هواپیما پیش میافتند. به عبارتی، تجهیز کل ناوگان هوایی ایران از نظر تعداد هواپیما در حد شرکتهای مهمی نظیر لوفتانزا، امارات یا قطر حدود 30 تا 38 میلیارد دلار هزینه در بر دارد.
حال دقت کنید که عربستان سعودی در یک خرید تسلیحاتی، بین 2.5 تا 3.5 برابر کل هزینه نوسازی ناوگان هواپیمایی تجاری ایران، برای خرید تسلیحات هزینه کرده و اگر سقف 350 میلیارد دلار را لحاظ کنیم، این میزان بین 7.5 تا 11 برابر هزینه نوسازی کل ناوگان هواپیمایی ایران در ده سال آینده است.
میدانم که محاسبه هزینه دقیق نوسازی ناوگان هوایی ایران و مقایسه آن با خطوط هوایی نظیر لوفتانزا، امارات یا قطر نیازمند اعداد دقیقتری است، اما این اعداد را نوشتم تا بشود تصویر بهتری از بزرگی معامله تسلیحاتی میان آمریکا و عربستان به دست آورد. عربستان هزینهای چندین برابر ایجاد یک شرکت هواپیمایی با 240 فروند هواپیمای متوسط و پهنپیکر را برای خرید تسلیحات صرف میکند.
معنای نظامی-امنیتی و ژئوپلتیکی این خرید تسلیحاتی، بسیار فراتر از اعدادی است که در خبر مربوط به آن تکرار میشود. همین یک خبر ساده میتواند موضوع تحلیلهای دقیق استراتژیستها در اندیشکدههای معتبر باشد. معنای این اعداد – بالاخص وقتی در چشمانداز تحولات تاریخی و درازمدت نگریسته شوند – از آنچه روی کاغذ به چشم میآید، فراتر میروند. سیاست خارجی منطقهای دولت دوازدهم، با در نظر داشتن چنین تحولاتی، ضرورت، اهمیت و معنای متفاوتی پیدا میکند.