به گزارش جماران، غلامعلی رجایی در کانال تلگرام خود در خصوص مرحوم دکتر حسین اردستانی نوشت:

در سفر بودم که شنیدم دوست محقق ارجمندم، دکترحسین اردستانی، دوشنبه صبح که برای انجام ورزش صبحگاهی از منزلش در شهرک غرب بیرون آمد ، دچار سکته قلبی شده، به بیمارستان منتقل و در همان روز تسلیم  دعوت حق شده است.

در سال 76که من.دانشجوی نمونه دانشگاه شهیدبهشتی در مقطع کارشناسی ارشد شدم، مطلع شدم در آن سال دانشگاه  استثنائا دو نفر  را بعنوان دانشجوی نمونه معرفی و نفر دوم ، مرحوم حسین بود.

حدود نه سال پیش که پروژه ثبت و ضبط تصویری تاریخ شفاهی دکتر محسن رضایی توسط مرکز اسناد سپاه که حسین ریاست آن را بعهده داشت آغاز شد، در بیست وسه جلسه من پرسشگر اول بودم.جلساتی که بعدها کتاب شد و از من نه در مقدمه و نه در متن هیچ نامی برده نشد. سال قبل که این کتاب را با عنوان غیرمناسب «در راه » درنمایشگاه کتاب دیدم ومقدمه آن را با اشتیاق مطالعه نمودم  و اثری از ذکر زحمات چندماهه خود درحد ذکر نامی ندیدم، متعجب شدم .

تعجب از اینکه شالوده سوالات و تدوین و بخش بندی اولیه کار طبق قراردادی که مرکز بعدها با من بست همه کار من بود ولی....

 چند روز بعد که تلفنی به ایشان گله کردم  در توجیه این کارشان گفت که هرچند تدوین نهایی کار تغییرات کلی کرده ولی حقیقت مطلب این است که این نظرفلانی!بود که از شما هیچ نامی درمقدمه کتاب و یابجای عنوان« پرسشگر اول» در متن مصاحبه ها نباشد! 

جالب تر اینکه نه تنها خبرانتشار کتاب را به من ندادند حتی یک نمونه کتاب را هم برایم نفرستادند.

شگفت از بازیهای روزگارفریبنده! ماهها که  دوشادوش هم، این پروژه را پیش می بردیم، او را بیشتر شناختم. فردی بود دقیق، جدی،مستقل در رای، منظم و با پشتکارخاص.

چند سال قبل موقع نمازظهر و عصر حسین را درمسجد امام حسن مجتبای شهرک محلاتی دیدم. می گفت دارد با بر و بچه های مرکز به کوه می رود.

می گفت برای حفظ وتقویت اعضای مرکز که تقریبا همگی مثل خود او از راویان جنگ بودند برنامه منظمی باهم دارند که با هزینه مرکز هرازچند گاهی برای تفریح به  جایی بروند.

در دانشگاه شهیدبهشتی تدریس می کرد .خدا کند خاطراتش را ازجنگ بعنوان راوی نوشته باشد.

در دورانی که ارتباط با آیت الله هاشمی برای خیلی ها هزینه داشت، کتب مرکز راکه تازه منتشر شده بود برای اطلاع ایشان می فرستاد.

وقتی در سال 91 درمسولیت مشاورت آیت الله هاشمی قرارگرفتم به او پیشنهاد کردم به همان سبک ثبت وضبط تصویری خاطرات محسن رضایی، خاطرات ایشان را ضبط کند با کمال شوق پذیرفت و گفت اگر شما موافقت حاج آقا را بگیری با مسولیت خودم وجلب موافقت فرمانده کل سپاه با سه دوربین همزمان این کار را می کنم.امری که متاسفانه با عدم موافقت آقای هاشمی که می گفتند خود ما این کار را می کنیم، محقق نشد. اکنون او به وصال دوست رسیده و دعوت حق را لبیک گفته است

مرگ امرحقی است و همه باید این دعوت را بپذیرند.

امروز دکترتشییع می شود و من توفیق حضور در مراسم تشییع اش را ندارم.

امیدوارم خداوند به بازماندگانش صبری نیکو عنایت و به پاس زحمات فراوانی که برای ثبت تاریخ جنگ کشید اجر بهترین پاداشهایی را که به مجاهدین داده و می دهد به او عنایت کند.

از دوستان استدعا می کنم به نشانه قدر دانی از زحمات وی صلوات و فاتحه ای به روح پاک ایشان هدیه کنند.

 

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.