واژههایی همچون «رژیم» بهجای «دولت»، «نیابتیها» بهجای «جنبشهای آزادیبخش ملی» و «تروریست» یا «میلیشیا» بهجای کسانی که در برابر اشغال مقاومت میکنند، برای انحراف سیاستها در قبال ایران طراحی شدهاند.
به گزارش جماران؛ رضا نصری، حقوقدان بین الملل نوشت:
ادبیات رایج پیرامون ایران - بهویژه در روایتهای غربی و برخی روایتهای منطقهای - بهشدت تحت تأثیر اسرائیل قرار دارد و واقعیت وضعیت را تحریف میکند.
واژههایی همچون «رژیم» بهجای «دولت»، «نیابتیها» بهجای «جنبشهای آزادیبخش ملی» و «تروریست» یا «میلیشیا» بهجای کسانی که در برابر اشغال مقاومت میکنند، برای انحراف سیاستها در قبال ایران طراح شدهاند.
اقدامات منطقهای ایران بهعنوان «مداخلات توسعهطلبانه» مطرح میشود، در حالی که اقدامات مشابه دیگران «اتحاد» تفسیر میشود؛ از برنامه هستهای ایران بهعنوان «تهدید هستهای» یاد میکنند؛ و رهبری سیاسی ایران به «ملاها» یا «آیتاللهها» تقلیل مییابد تا پیچیدگیهای سیاسی کشور نادیده گرفته شود.
این زبان مغرضانه که توسط اسرائیل هدایت میشود، نه تنها برای قالببندی هدفمند ایران است، بلکه برای منحرف ساختن توجه از اقدامات غیرقانونی و اشغالگری اسرائیل طراحی شده است.
بهعنوان مثال، با برچسب زدن به جنبشهای آزادیبخش بهعنوان «تروریستها» یا «میلیشیا»، اسرائیل در عمل توجهات را از جایگاه خود بهعنوان اشغالگر منحرف میکند. همچنین، با معرفی ایران بهعنوان «عامل بیثباتکننده»، بستر مناسبات واقعی از تحلیل حذف میشود و توجه از فعالیتهای دیگر بازیگران منطقهای برداشته میشود.
کشورهای منطقهای و کسانی که بهطور واقعی به گفتوگو متعهد هستند باید از بهکار بردن این ادبیات مغرضانه و گمراهکننده پرهیز کنند.
استفاده از واژههای بیطرفانهای مانند «دولت» «جنبشهای آزادیبخش» و «برنامه هستهای»، تصویر واقعیتری از ایران و مناسبات منطقه ارائه میدهد و حداقل فضایی برای دیپلماسی فراهم میسازد.