جامعه ایران بزرگ است و عاقل. تجربه تاریخی میگوید در مواردی از این دست، اعتماد به تجربه و عقلانیت تاریخی جامعه ایرانی، کمهزینهترین راه است. «دستکاری» جامعه نه به این سادگی ممکن است و نه مطلوب. لذا بهتر آن است که حوزه اجتماع به خانواده و مسجد و هیات و نهادهای مدنی سپرده شود.
به گزارش جماران؛ محمدرضا جوادی یگانه، جامعه شناس در کانال تلگرامی خود نوشت:
جامعه ایران قرنهاست توانسته میان اسلامیت و ایرانیت سازگاری ایجاد کند و همین سازگاری علت «دوام» ایران شده است.
در زمان غزنویان، بودند کسانی که سلاطین را از دنبال کردن جشنهای ملی منع میکردند. عنصری بلخی در مدح سلطان محمود غزنوی، او را از جشن سده پرهیز میدارد: «خدایگان بزرگ، آفتاب ملک زمن/ امام عصر، خداوند خسرو ذوالمن.... تو مرد دینی و این رسم ، رسم گبرانست/ روا نداری بر رسم گبرکان رفتن.»
در مقابل، اسدالله علم، وزیر دربار محمدرضا پهلوی در یادداشتهایش آورده که: «اول فروردین ۱۳۴۸ مصادف با دوم محرم بوده است و عدهای از شاه خواسته بودند «چون دهه عاشورا است، خوب است سلام منعقد نشود». و علم به شاه گفته بود «البته چنین اجازهای نخواهید فرمود. مراسم ملی را که نمیتوان فدای این حرفها کرد.» فرمودند «درست میگویی». آخوندها را هم دعوت کردیم، آمدند و اول صبح آنها تهنیت عرض کردند.» در یادداشت ۱۳ فرودین ۱۳۴۹ هم ناخرسند است که «چون سلام عید را به علت تصادف با چهارده محرم موقوف کردیم، که هیچ دلیلی نداشت -و حتی من عقیده داشتم که اگر در روز عاشورا هم بود باید مراسم ملی را ترک نمیکردیم- آخوندها چسبیدند که امروز مصادف با رحلت امام زینالعابدین است، باید موسیقی رادیو موقوف باشد!»
غزنویان به توصیه امثال عنصری گوش ندادند و تمدن ایرانی-اسلامی را رونق بخشیدند، جشن سده را هم برگزار کردند ولی نه به آداب گبرکان!
اما محمدرضا پهلوی به توصیه امثال علم گوش داد و تقویم هجری شمسی را هم تغییر داد و حکومتش یک دهه نشده بود که ساقط شد.
ایرانیان سدههاست که توانستهاند غم و شادی، عید و عزا، و اسلامیت و ایرانیت را با هم مدیریت کنند. علمها و عنصریها را رها کنید و نترسید از چند اظهارنظر و رفتار در فضای مجازی و واقعی.
جامعه ایران بزرگ است و عاقل. تجربه تاریخی میگوید در مواردی از این دست، اعتماد به تجربه و عقلانیت تاریخی جامعه ایرانی، کمهزینهترین راه است. «دستکاری» جامعه نه به این سادگی ممکن است و نه مطلوب. لذا بهتر آن است که حوزه اجتماع به خانواده و مسجد و هیات و نهادهای مدنی سپرده شود.