هر سیاست غلطی که دسترسی به شغل را دشوارتر میکند، قیمت مسکن را بالا میبرد و از حجم سفرهها میکاهد، دهها زوج جوان را از داشتن کودک منصرف میکند. بنابراین هر سیاست غلط در حوزه اقتصاد، در حقیقت یک تصمیم فاجعهبار در زمینه جمعیت است چون میتواند افراد را از تشکیل خانواده یا داشتن فرزند منصرف کند یا خانوادههای زیادی را دچار فروپاشی کند.
به گزارش جماران؛ محسن جلال پور، فعال اقتصادی در کانال تلگرامی خود نوشت:
وقتی آوار زلزله روی سر افراد فرو میریزد، یا زمانیکه کشتی به صخره میخورد یا وقتی اتوبوسی چپ میکند، پدرها و مادرها حتی اگر خودشان آسیب دیده باشند، اولویت را به نجات کودکان میدهند. بعد از کودکان معمولا زنان در اولویت امداد رسانی و نجات قرار میگیرند و بعد شاید مردان. گروههای امداد نیز وقتی سر میرسند، ابتدا کودکان و زنان را نجات میدهند و بعد سراغ مردان میروند. تا جایی که میدانم، در اغلب بحرانها و سوانح، باور عمومی همین است؛ شاید به این دلیل که فکر میکنیم زنان و کودکان آسیبپذیرتر از مردان هستند و نجات جانشان در اولویت است. البته که این دلیل در جای خودش قابل احترام است اما بهتر است به گونهای دیگر به موضوع نگاه کنیم؛ اینکه کودکان متعلق به آینده هستند و نجات جانشان در اولویت قرار دارد؛ همینطور زنان که میتوانند آینده را بسازند. بدون کودکان آینده قابل تصور نیست و اگر قرار است خانوادهای در کار نباشد، مردان چرا این همه رنج را تحمل کنند؟
اما آیا ما همیشه و همهجا کودکان و زنان را در اولویت قرار میدهیم؟
پنج سال پیش همینجا نوشتم که ما داریم حق فرزندان خود را می خوریم تا رفاه بیشتری داشته باشیم. در حالی که پدران ما بسیار کار کردند و برای فرزندان خود ثروت آفریدند و رفاه ایجاد کردند اما ما داریم برعکس عمل میکنیم. منابعی که در حال حاضر دولت توزیع میکند و ما مصرف میکنیم، سهم ما نیست و متعلق به نسلهای آینده است. ما مدتهاست سهم خود را مصرف کردهایم و امروز با میانداری دولت داریم دست در جیب فرزندان خود میکنیم.
راستش این همه ماجرا نیست و فاجعه بدتر را تصمیمگیران کشور رقم میزنند. هر تصمیم آنها که تورم را افزایش میدهد، از سرمایهگذاری میکاهد، بیکاری را عمق میبخشد و منجر به فقیرتر شدن بیشتر مردم میشود، ظلم و ستم مضاعف در حق جوانانی است که قدرت تشکیل خانواده و داشتن فرزند از آنها گرفته شده است.
هر سیاست غلطی که دسترسی به شغل را دشوارتر میکند، قیمت مسکن را بالا میبرد و از حجم سفرهها میکاهد، دهها زوج جوان را از داشتن کودک منصرف میکند. بنابراین هر سیاست غلط در حوزه اقتصاد، در حقیقت یک تصمیم فاجعهبار در زمینه جمعیت است چون میتواند افراد را از تشکیل خانواده یا داشتن فرزند منصرف کند یا خانوادههای زیادی را دچار فروپاشی کند.
به این ترتیب تصمیمگیران کشور فقط مدیون ما و فرزندانمان نیستند؛ مدیون کودکانی که هرگز متولد نخواهند نشد نیز هستند.