«امام على (ع) در فرمانهاى حکومتى خود به کارگزارانش تلاش کرده است تا آنان را به فهمى درست و انسانى از حکومت سوق دهد و فهم سلطهگرانه و خودکامانه را از اندیشه آنان پاک سازد و زمینه توفیق آنان را در این آزمون سخت فراهم نماید. تصوّر بسیارى از مفهوم حکومت پیوسته این بوده است که حکومت و مدیریت مترادف فرمانفرمایى و برخوردارى است. امیرمومنان على (ع) در نامهاى به زیاد بن ابیه، قائم مقام عبدالله بن عبّاس ـ استاندار بصره ـ چنین نوشته است :
«أَتَرْجُو أَنْ یُعْطِیَکَ اللهُ أَجْرَ الْمُتَوَاضِعِینَ وَ أَنْتَ عِنْدَهُ مِنَ الْمُتَکَبِّرِینَ! وَتَطْمَعُ ـوَأَنْتَ مُتَمَرِّغٌ فِی النَّعِیمِ، تَمْنَعُهُ الضَّعِیفَ وَ الاَْرْمَلَةَ ـ أَنْ یُوجِبَ لَکَ ثَوَابَ الْمُتَصَدِّقِینَ؟ وَ إِنَّمَا الْمَرْءُ مَجْزِیٌّ بِمَا أَسْلَفَ وَ قَادِمٌ عَلَى مَا قَدَّمَ.»
نهج البلاغه ، نامۀ ۲۱
امید دارى خداى به تو پاداش فروتنان دهد، در حالى که تو نزد او از گردنفرازان به شمار آیى؟ و طمع بستهاى که ثوابِ صدقه دهندگان یابى، در حالى که در ناز و نعمت فرو رفتهاى و آن را از ناتوانان و بیوهزنان دریغ مىدارى؟ آدمى بدانچه کرده است پاداش یابد و بدانچه از پیش فرستاده است در آید.
امام (ع) در واقع به همگان مىآموزد که مفهوم حکومت، فرمانفرمایى نیست تا حاکمان به رفتارى گردنفرازانه و خودکامانه میل کنند؛ و نیز مفهوم حکومت، برخوردارى حاکمان و فرو رفتن آنان در ناز و نعمت نیست تا به مُکنت و اشرافیت روى کنند؛ بلکه حکومت به مفهوم امانتدارى و خدمتگزارى است، زیرا زمامداران امانتداران و وکیلان مردمند. امیرمومنان (ع) در نامهاى به کارگزاران خود در امر خراج به صراحت چنین نوشته است :
«فَأَنْصِفُوا النَّاسَ مِنْ أَنْفُسِکُمْ، وَ اصْبِرُوا لِحَوَائِجِهِمْ، فَإِنَّکُمْ خُزَّانُ الرَّعِیَّةِ، وَ وُکَلاَءُ الاُْمَّةِ.»
همان ، نامۀ ۵۱
داد مردم را از خود بدهید و در برآوردن حاجتهاى آنان شکیبایى ورزید، که شما خزانه داران مردم و وکیلان امّت هستید.
چنین دریافتى، یعنى خود را خزانهدار، امانتدار، کارگزار و خدمتگزار دیدن، زمامداران را به رفتارى انسانى و پاسدارى از حرمت و حقوق مردمان، و به پیوند و نزدیکى با ایشان سوق مىدهد. امام على (ع) در نامهاى به فرماندهان سپاه خود چنین نوشته است :
«أَمَّا بَعْدُ، فَإِنَّ حَقًّا عَلَى الْوَالِی أَلاَّ یُغَیِّرَهُ عَلَى رَعِیَّتِهِ فَضْلٌ نَالَهُ، وَ لاَ طَوْلٌ خُصَّ بِهِ؛ وَ أَنْ یَزِیدَهُ مَا قَسَمَ اللهُ لَهُ مِنْ نِعَمِهِ دُنُوًّا مِنْ عِبَادِهِ، وَ عَطْفًا عَلَى إِخْوَانِهِ.»
همان ، نامۀ ۵۰
امّا بعد، بر زمامدار است که اگر به زیادتى رسید، و یا نعمتى مخصوص وى گردید، موجب دگرگونى او نشود؛ و آنچه خداوند از نعمت خویش نصیبش کرده است، بر نزدیکى وى به بندگان خدا و مهربانى او به برادرانش بیفزاید.
بدین ترتیب مفهوم روشن حکومت نزد امام على (ع) مهرورزى، امانتدارى، خدمتگزارى و پاسدارى است، و نه قدرتمدارى، سلطهگرى، فرمانفرمایى و خودکامگى.»