جماران
توماس توخل؛ نمایانگر مشکلات مربیگری در فوتبال انگلیس!
فوتبال انگلیس مشکل بزرگی در زمینه مربیگری دارد چون سرمربی هم سطح توماس توخل برای هدایت تیم ملی کشورش نداشت.
ورزشی جماران، فرشته مقدم: یک مشکل درباره انتخاب توماس توخل به عنوان جانشین گرت ساوت گیت در تیم ملی فوتبال انگلیس وجود دارد که آن ملیتش نیست. بلکه سوال این است مربیان انگلیسی چه آمار و قابلیت هایی داشتند که توماس توخل در میان آن ها گزینه برجسته بود؟
فدراسیون فوتبال انگلیس ۱۰ گزینه را برای هدایت تیم ملی مردان در نظر گرفت که در این میان برخی مربیان انگلیسی بودند.
با این حال سابقه هیچ کدام توانایی رقابت با توخل را نداشتند. سرمربی آلمانی در ۱۵ سال، 11 عنوان فتح کرد که برجسته ترینشان قهرمانی در بوندسلیگا، لیگ یک فرانسه و لیگ قهرمانان اروپا در سال ۲۰۲۱ بود. او در همان سال بهترین سرمربی فصل انتخاب شد.
توخل ۶۷ بازی در لیگ قهرمانان مربیگری کرد و چهار بار به نیمه نهایی رسید. تنها ۱۷ سرمربی بازی های بیشتری روی نیمکت بودند که هیچکدام انگلیسی نیستند و فقط چهار سرمربی در حال حاضر هدایت تیمی را بر عهده دارند: کارلو آنچلوتی، پپ گواردیولا، ژوزه مورینیو و لوییس فان خال.
حتی اگر تجربه سرمربیان انگلیسی را ترکیب کنید باز هم به آمار توخل نزدیک نمی شوند. گراهام پاتر (چلسی)، ادی هوو (نیوکاسل)، فرانک لمپارد (چلسی) و اسکات پارکر (کلوب بروژ) در مجموع با هم در ۳۱ بازی لیگ قهرمانان به عنوان سرمربی حضور داشتند. در ویترین افتخارات این چهار نفر تنها قهرمانی در جام حذفی سوئد و فتح چمپیونشیپ انگلیس دیده می شود.
مارک بولینگام، مدیر اجرایی اتحادیه فوتبال انگلیس در مراسم معارفه توخل گفت: "واضح است دوست دارید پنج نامزد از ۱۰ گزینه داخلی در لیگ کشورتان در حال مربیگری و فتح عناوین باشند. با این حال ما در چنین موقعیتی قرار نداریم."
در سال های اخیر به شکل قابل توجهی بازیکنان دو سطح برتر فوتبال انگلیس را ترک و شروع به گذراندن دوره های مربیگری کردند. مسیر آن ها خاص است اما از ۴۳ سرمربی متولد ۱۹۸۰ به بعد که در چهار سطح برتر فوتبال انگلیس حضور دارند تنها ۲۲ نفر انگلیسی هستند.
یک ترکیب ایدهال وجود دارد: اعضای نسل طلایی از سال ۲۰۰۰ (کریک و وین رونی)، بازیکنانی که در وهله نخست در لیگ فوتبال انگلیس حضور داشتند (گری اونیل، راسل مارتین و راب ادواردز)، آن هایی که بازیکن حرفه ای نبودند اما توانستند مسیر جایگزینی پیدا کنند، شامل دستیار هم می شود (کیران مککنا، مارک بونر، لوک ویلیامز، لیام منینگ و مایکا اسکوبالا).
میانگین سن این ۱۰ نفر تقریبا ۴۰ می شود. به نوشته اتلتیک، بازی های انگلیس از سال ۲۰۱۱ پیشرفت سریعی داشته است که این ریتم برای مربیان انگلیسی که در حال پیشرفت و یادگیری هستند خیلی تند است.
بر اساس گزارش یوفا چشم انداز استعداد و رقابت باشگاه های اروپایی در فصل ۲۴-۲۰۲۳، ۲۵ درصد تیم های لیگ برتر انگلیس (پنج) سرمربی انگلیسی داشتند. در مقابل در چهار لیگ برتر اروپا: ۸۲ درصد سرمربیان سری آ ایتالیایی، ۸۱ درصد لالیگا سرمربیان اسپانیایی، ۶۳ درصد بوندسلیگا سرمربیان آلمانی و ۵۸ درصد لیگ یک سرمربیان فرانسوی داشتند.
چنین شرایطی برای چمیپونشیپ نیز صدق می کند و پشت سر دسته دو های چهار لیگ برتر اروپا قرار دارد. فصل پیش دو سوم تیم های چمپیونشیپ سرمربی انگلیسی داشتند و لیگ دو فرانسه که از همه پایین تر بود ۸۶ درصد سرمربیانش فرانسوی بودند. سری بی با ۹۵ درصد بالاتر از همه قرار گرفت.
این موضوع دلایل مختلفی دارد. هزینه و دسترسی به مدرک یوفا A و پرو لایسنس ساده است اما آن ناقص است. تناقض ناامید کننده اش آن است که سرمربیان بدون داشتن سمت در یک باشگاه نمی توانند در دوره ها شرکت کنند اما برای داشتن چنین شغلی نیاز به مدرک دارند.
هزینه دوره های یوفا اِی، ۴ هزار پوند و پرو لایسنس ۱۳۷۰۰ پوند در انگلیس است. چنان که انتظار می رود هزینه دوره ها را باشگاه ها می پردازند نه خود شخص.
درست است پرو لایسنس در انگلیس دو برابر اسپانیا (۶۰۰۰ یورو) هزینه می برد. در آلمان هم هزینه ها افزایش داشته است. با این حال مشکل دسترسی وجود دارد. به خاطر اینکه اغلب بازیکنان که بازنشسته می شوند سراغ مربیگیری می روند.
فصل گذشته در همان گزارش یوفا نشان داده شد که ۸۵ درصد سرمربیان لیگ برتر تجربه بازی در دو لیگ برتر انگلیس را داشتند و آن خیلی بیشتر از دیگر چهار لیگ برتر اروپا است که میانگینش ۶۸ درصد است.
دوره ها در انگلیس بیشتر از حد مجاز متقاضی دارد و به همین خاطر سرمربیان آینده و بازیکنان بازنشسته به کشورهای همسایه (ولز، اسکاتلند و ایرلند شمالی) می روند یا به دیگر مناطق اروپا چون دسترسی و گذراندن دوره آسان تر است حتی با وجود اینکه باید یک زبان دیگر یاد بگیرند.
آمار منتشر شده از مربیانی که مدرک گرفته اند متعلق به سال ۲۰۱۷ است. انگلیس در این فهرست برای هر دو مدرک یوفا ای و پرو لایسنس در جایگاه ششم قرار دارد. آن ها میان ترکیه و لهستان قرار دارند. این در حالی که آلمان دو برابر انگلیس دارد و اسپانیا شش برابر. جالب اینجاست پرتغال مدرک پرو لایسنسش بیشتر از یوفا ای است.
در حقیقت برای انگلیس تعلیم مربی ارزشی ندارد. اگر به برنامه اتحادیه فوتبال این کشور در سال های ۲۰۱۱ تا ۲۰۱۵ و ۲۰۲۰ تا ۲۰۲۴ نگاه کنیم هیچ برنامه ای برای کسب مدرک مربیگری یا آموزش مربیان وجود ندارد.
برنامه اخیر این سازمان شش تغییر در اهداف بازی بود. آن از اهداف دراز مدت به حساب می آمد که اتحادیه فوتبال انگلیس پذیرفت که چهار سال زمان خواهد برد.
تمرکز آن ها روی توسعه بازی های زنان بود، ایجاد ۵ هزار زمین بازی با کیفیت، افزایش کاربران به دو میلیون نفر در پلتفرم های دیجیتال، بالا بردن جذابیت و ارزش جام ها، کاهش تبعیض و فتح عناوین برتر.
وسواس روی کسب جام موضوع جدیدی نیست. برنامه ۲۰۱۱ تا ۲۰۱۵ همزمان با برنامه عملکرد فوتبالیست های حرفه ای، تعلیم مربی برای پیشرفت سرمربیان نبود بلکه روشی برای ساختن تیم های برنده بود. "انگلیس به بازیکنان جوان بهتری در تمام سطوح نیاز دارد. بایدبازیکنان بهتری را وارد فوتبال حرفه ای کند، ما نیاز داریم تا به مربیان یاد بدهیم چگونه موجب پیشرفتشان شوند."
انگلیس در حال حاضر یکی از مستعد ترین تیم ها را در میان کشورها دارد. با این حال اصلاحات زیادی انجام دادند و درون آکادمی ها این حس وجود دارد آب تشت و بچه را با هم دور ریختند (تر و خشک را با هم سوزاندند).
استایل فیزیکی و توپ های بلند چارلز ریپ، چارلز هیوز و تیم های انگلیسی در گذشته در لیست سیاه تاکتیک ها قرار داشت.
اتحادیه فوتبال انگلیس مربیان را به تعصب داشتن بیشتر تشویق می کند تا سازگاری. در نتیجه انگلیس در حلقه ای از مربیانی گیر کرده است که سطح تیم ها را در رقابت جویی بهبود می بخشند اما برابر تیم های قدرتمند و مراحل حذفی به مشکل می خورند.
شان دایچ زمانی که درباره انتخاب توخل از او سوال پرسیده شد به این موضوع تاکید کرد. سرمربی اورتون گفت: "هر مسیری همیشه مطابق میل ما نخواهد بود. هدف انتخاب سرمربی انگلیسی بود. با این حال مدیریت فوتبال خیلی تغییر کرده است. همه ما می خواهیم پیروز شویم اما گاهی در فوتبال مدرن شکست می خوریم."
لیگ برتر انگلیس اکنون برای اینکه لیگی برای پیشرفت سرمربیان و بازیکنان باشد خیلی خوب و خیلی گران است. از ۹۶ تیم پنج لیگ برتر اروپا ایپسویچ کمترین دستمزد را در میان تیم های انگلیسی می دهد که رتبه چهل و نهم را به خود اختصاص داده است.
این تیم که دو صعود پیاپی به لیگ برتر داشته است بالاتر از لیل و جیرونایی قرار دارد که در این فصل در لیگ قهرمانان بازی می کنند. ۱۵ تیم انگلیسی در میان ۳۰ تیم برتر اروپا از لحاظ بالاترین دستمزد قرار دارند.
انگیزه مالی تیم های صعود کرده برای بقا در لیگ برتر خیلی زیاد است و آن ها امکان حضورشان در رقابت های اروپایی بیش از دیگر لیگ ها است. با این حال تیم های سقوط کرده با کمترین امتیاز به دسته پایین تر می روند و قهرمان معمولا بیش از ۹۰ امتیاز کسب می کند.
در فصل گذشته چهار تیم از پنج تیمی که سرمربی انگلیسی داشتند در میان هفت تیم آخر جدول بودند. ادی هو نیوکاسل در جایگاه هفتم قرار گرفت اما ولور همپتون گری اونیل و اورتون دایچ به ترتیب در رتبه های چهاردهم و پانزدهم قرار گرفتند. لوتون تاون راب ادواردز و شفیلد یونایتد کریس وایلدر به دسته پایین تر سقوط کردند.
به جز اونیل که مستقیم توسط ولورهمپتون استخدام شد تا جانشین یولن لوپتگی در فصل ۲۴-۲۰۲۳ شود بقیه چهار مربی با صعود از چمپیونشیپ هر کدام سمت فعلی یا اولین حضورشان به عنوان مربی را در لیگ برتر تجربه کردند.
این ناگزیر حلقه معیوبی ایجاد می کند جایی که سرمربیان انگلیسی با تیم هایی که برای بقا می جنگندند همکاری می کنند و در موارد خاص به آن ها شغل های بهتری می دهند مانند پاتر در چلسی. در چنین شرایطی فشار روی عملکرد وجود دارد تا مربیان انگلیسی نشان دهند که سطح لازم را دارند.
یک حلقه بسته از تجربه وجود دارد که سرمربیان انگلیسی نمی توانند آن را به دست آورند، سپس نمی تواند استخدام شوند و این چرخه تکرار می شود. اگر یوفا را در نظر بگیریم ۸۷ درصد سرمربیان دوران مربیگری را در کشور خودشان آغاز می کنند و ۴۱ درصد در باشگاه قبلی خود. همانطور که می بینید مشکل واضح است.
این موضوع ثابت شده است که باشگاه ها آماده ریسک هستند تا هدایت تیم را به ستاره های سابق خود بدهند. از نمونه های اخیر می توان به لمپارد در چلسی و اورتون، گری نویل در والنسیا، استیون جرارد در استون ویلا (بعد از سه فصل و خورده ای در رنجرز) و وین رونی در دربی کانتی، بیرمنگام و پلیموث اشاره کرد.
با این حال مشکل دیگر این است بخش گسترده ای از مربیان برتر مانند توخل بازیکنان خوبی نبودند و حتی دوران حرفه ای به عنوان بازیکن نداشتند. در انگلیس توانایی بازی کردن از لحاظ تاریخی تنها دلیل درک آن و توانایی مربیگری آن بوده است.
توخل نمونه خوبی است که نشان می دهد آلمانی ها دید باز تری نسبت به مربیگری دارند. او در حالی در آگزبورگ شروع به کار کرد که پرو لایسنس نداشت و دوران بازی اش به هشت دیدار در لیگ دسته دو کشورش محدود می شد.
یولیان ناگلزمن (سرمربی تیم ملی آلمان)، ادین ترزیچ (سرمربی سابق دورتموند) و فابین هوتسیلر (سرمربی برایتون) نمونه های آلمانی هستند که سابقه بازی حرفه ای یا نیمه حرفه ای نداشتند و توانستند در بالاترین سطح مربیگری کنند.
در انگلیس آن نیاز به تغییر فرهنگ دارد که شروع هم شده است. کیران مککنا، اهل ایرلند شمالی در ایپسویچ چنین شرایطی دارد.
انگلیس بیشتر نیاز دارد تا مربیانش را به خارج بفرستد. در یورو ۲۰۲۴ تعداد زیادی سرمربی با ملیت های فرانسوی، اسپانیایی، آلمانی و ایتالیایی حضور داشتند اما تنها انگلیسی جام ساوت گیت بود.
بر اساس گزارش یوفا در فصل گذشته تنها ۱۳ مربی انگلیسی خارج از کشور هدایت باشگاه ها یا تیم های ملی را بر عهده داشتند. اسپانیا و ایتالیا هر یک ۴۹، پرتغال ۳۵ و آلمان ۳۲ سرمربی داشتند.
یک زبانه بودن انگلیس کمکی نمی کند و فرهنگ ثابتی وجود ندارد که سرمربیان خارج از کشور دوران حرفه ای خود را بسازند. با این حال باید از یک جا شروع کرد.
در اوایل ماه اکتبر لنس ویل استیل برابر استراسبورگ لیام روزینیر ۲ بر ۲ مساوی کرد. قبل از اینکه استیل (متولد بلژیک از پدر و مادری انگلیسی) هدایت تیم را از اکتبر ۲۰۲۲ به عهده بگیرد، آخرین سرمربی که در سطح اول لیگ فرانسه حضور داشت به دهه ۴۰ بر می گشت. اکنون دو سرمربی انگلیسی در لیگ فرانسه حضور دارند.
اگر موفق باشند، دوران مربیگری استیل و روزینیر خیلی شبیه به توخل خواهد شد، در کشور خود شروع به کار کردند، به خارج رفتند و سمت های سنگینی را بر عهده گرفتند، قبل از اینکه به کشورشان برگردند و سرمربی یک تیم بزرگ شوند.
با این حال این پروسه آرام پیش خواهد رفت و یک دهه طول می کشد. اگر این جریان سریع پیش برود احتمال شکست زیاد است. سرمربیان سمت های پیشنهادی را سریع می پذیرند و شکست می خورند. آوازه ای که برای خود ساخته بودند را سریع تر از دست می دهند.
فوتبال انگلیس در یک دهه پیشرفت بی سابقه ای داشته است. برای اینکه سرمربیان به روز شوند نیاز به زمان و تغییر فرهنگ وجود دارد. انتخاب سرمربی خارجی مزایای زیادی دارد اما خیلی بدتر است که یک سرمربی هم سطح انگلیسی وجود نداشته باشد.
دیدگاه تان را بنویسید