در این مطلب که به قلم خسرو محمدی منتشر شد، آمده است: حدود یک سده از نخستین کاوشهای باستان شناسی علمی در ایران و همدان می گذرد. باستان شناسی همدان در طول این یک قرن فراز و نشیب های زیادی داشته است اما امسال برای باستان شناسی همدان سال دیگری است.
فراوانی فرآیندهای کاوش و بکارگیری متخصصان این عرصه آن هم در طیفی فراگیر، جامعه ی کوچک باستان شناسی همدان و حتی استان های دیگر را بسی خرسند کرده است. درپیش از انقلاب، کاوشها و کشف های بزرگی در همدان روی داد.
برای نمونه دو کشف بزرگ در نهاوند و جوکار به دست باستان شناسان فرنگی به نام های رومن گریشمن و دیوید استروناخ اتفاق افتاد که یکی دژ بزرگ نوشیجان با حدود 3000 سال پیشینه بود و دیگری قبرستان پیش از تاریخی گیان با بیش از 5000 سال قدمت.
پس از پایان کاوش ها و انتشار برآیند آن ها، هر دو تپه مرجع مطالعات ایران شناسی و شرق شناسی در جهان شدند و نام همدان بر سر زبان ها افتاد.
سال ها پس از آن دو کشف، بازیابی لوح بزرگ یونانی (لائودیسه) در شهر نهاوند و لوحه ها و جام های طلایی در تپه ی هگمتانه، همه ی نگاهها را به همدان و شهرستان هایش دوخت. پس از آن کشفیات و بعد از انقلات اسامی کشف دیگری در همدان صورت گرفت.
این بار نه طلایی در کار بود، نه کتیبه ای و نه دژی بلکه در مرکز شهر همدان و در محل معروف به تپه ی هگمتانه بقایای شهری به دست آمد که نه تنها نتوانست گره از معمای هگمتانه بگشاید بلکه گره دیگری نیز به آن افزود چرا که همه انتظار داشتند از آن کاوش ها، دژ جادویی و عجیب مادها که هرودوتِ تاریخ نویس، در حدود 2400 سال پیش از آن سخن گفته، بیرون بیاید که چنین نشد.
باستان شناسی که آن آثار را از دل تپه هگمتانه بیرون کشید دکتر محمد رحیم صراف بود. او تحصیلکرده ی کشور آلمان، و تخصصش را در گرایش پیش از تاریخ گرفته بود. صراف پس از چند فصل کاوش با حالت قهر از همدان رفت و دیگر هیچگاه به این شهر بازنگشت.
دلایل بسیاری برای ادامه نیافتن کاوشهای هگمتانه گفته شده است. خلاصه این که آن اتفاق هر چه بود هم چون طلسمی سیاه بخت باستان شناسی همدان را بست و از آن پس هیچ اتفاق بزرگی در باستان شناسی همدان نیفتاده.
یک دلیل این امر، سیستمی و دستوری شدن فرآیندهای کاوش بود یعنی این که گزینش تپه های باستانی برای کاوش بر اساس ضوابط و دستورالعمل های اداری بود نه واکاوی، جستجو و کشف. سال هاست که با گسترش شهرها، روستاها و راه ها، ماندگاه ها و تپه های باستانی در خطر نابودی، آسیب و غارت قرار گرفته اند.
میراث فرهنگی هم بیشتر توان و سرمایه ی خود را صرف نگهداری آن ها می کند. امسال اما به جز سالهای پیش است. سال 1397 سال طلایی باستان شناسی همدان است. در پی افزایش اعتبارات سازمان میراث فرهنگی، امسال یکی از بهترین سال ها برای باستان شناسی همدان شده. فرآیندهای کاوش بسیاری انجام شده و چندین کاوش در حال انجام است.
بی شک پس از پایان آن فرآیندها نتایج خوبی فراهم خواهد شد که موجب رشد این علم در همدان می شود. باستان شناسی همدان علی رغم وجود ماندگاه های بزرگ باستانی مانند هگمتانه بسیار کم توان است،
با وجود کوشش های مسئولین اما همچنان تپه های باستانی آن در معرض نهب و غارت هستند و هر هفته به یکی از آ نها تعرض می شود. یکی برای یافتن گنج آنها را می کاود و دیگری برای تامین خاکِ زمین کشاورزی اش، خلاصه این که عرصه بر ماندگاه های باستانی که چاه های نفت آینده این سرزمین هستند بسی تنگ است.
و اما سخن آخر.
بسیاری از ملتها و کشورها آرزوی داشتن حتی یک تپه از تپه های باستانی ما را دارند. می کاوند و می کاوند و آن چه می یابند یا از تمدن روم است که ربطی به فرهنگشان ندارند و عموما خبر از مستعمره بودنشان به دست رومیان میدهد یا اگر چیزی غیر از آن هم بیابند یا مایه ی سرافکندگی شان است و یا موضوعی نیست که شهرت و اعتبار جهانی برایشان به همراه داشته باشد.
این در حالی است که در استان ما هر آنچه از تپه های باستانی به دست می آید بازمانده هنر و اندیشه مردمان این دیار است. هر کدامشان گره گشای اثر پیش از خود است و مجموعشان کامل کننده ی فرهنگ، هنر و صنعت مردمان استان همدان و ایران.
در این جا جا دارد از توجه ویژه ی میراث فرهنگی همدان به باستان شناسی و هنر کهن این استان سپاسگزاری کنیم و پایداری و ادامه ی این رویکرد را خواستار شویم.
روزنامه همدان پیام به مدیر مسئولی نصرت الله طاقتی احسن در همدان چاپ و منتشر می شود.
7523/2090
انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.