به گزارش ایرنا موسیقی ازدیرباز تاکنون جایگاه ویژه ای در لرستان داشته بطوریکه از حیات تا ممات با زندگی لر زبان ها عجین بوده است.
پیوند ناگسستنی زاگرس نشین ها با موسیقی آنچنان است که سوگواری، عروسی، تولد، کاشت و برداشت محصول، آیین های مذهبی و حتی جنگ ها هر کدام موسیقی مختص به خود را دارد.
می توان گفت که طبیعت کوهستانی، زندگی ایلیاتی و شرایط قومی و فرهنگی در کنار سرنوشت تاریخی ایلات لرستان به موسیقی این منطقه جلوه ای منحصر بفرد بخشیده است.
زمانی که از منحصر به فرد بودن یک هنر مانند موسیقی صحبت می کنیم بدون شک بخش بزرگی از آن را به امکانات سخت افزاری آن حوزه نسبت می دهیم؛ به عنوان مثال در مورد موسیقی لرستان این مسئله به ادوات و سازهای بکار رفته در آن برمی گردد که به سه دسته زهی، بادی و کوبه ای تقسیم می شود.
باید گفت که صحبت در مورد هر کدام از این دسته ها آنچنان وسیع و گسترده است که به هیچ عنوان در یک قالب نمی گنجد ، از این رو نگاهی گذرا به سازهای سرنا و کرنا بعنوان بخشی مهم از سازهای بادی خواهیم داشت .
در کتاب دایره المعارف سازهای ایران نوشته محمدرضا درویشی این چنین آمده است: در بین چند منطقه یک ساز وجود دارد که شبیه هم هستند اما اینکه هر کدام به چه منطقه ای مربوط است کمی کار را سخت می کند زیرا هر منطقه آن را متعلق به خود می داند و سندیت های تاریخی به طور مشخص در مورد سرنا بسیار کم است.
مدیر بخش آئینی سنتی اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی لرستان در این باره می گوید: سرنا از شرق تا غرب جهان دیده شده، یعنی در داخل کشور این ساز در استان هایی مانند لرستان، کردستان، چهارمحال بختیاری، مازندران، آذربایجان و در خارج از کشور در کشورهایی مانند سوریه، عراق، چین، هندوستان، افغانستان، پاکستان و حتی کشورهای اسکاندیناوی نیز با تغییراتی کم و البته با اسامی متفاوت دیده شده است لذا اگر بخواهیم خاستگاه سرنا را به منطقه لرستان نسبت دهیم کمی مشکل است چرا که نیاز به ارائه یک سند قطعی و مستند است.
بهزاد پاکدل افزود: به طور قطع نمی توان گفت سرنا مختص به لرستان است اما از این جهت که در این استان رواج یافته و با اقبال عمومی مواجه شده، می توان مستند و مستدل صحبت کرد.
وی اظهار داشت: طبق مطالعات انجام شده سازهایی مانند نی و تنبور در زمان های گذشته رواج بسیار بیشتری از سرنا، کرنا و کمانچه داشته اند، اما ردپای سرنا در ابتدا به منطقه زاگرس و به سه تا چهار هزار سال پیش برمی گردد و بصورت همزمان این ساز در نقاط دیگر جهان نیز استفاده می شده است.
پاکدل درخصوص ویژگی ها و تفاوت های این 2 ساز گفت: کرنا با سرنا فرق دارد؛ کرنا بم تر و بلندتر از سرنا بوده و برخلاف سرنا که از چوب ساخته می شود کرنا از فلزهایی مانند برنج، نقره و ... ساخته می شود.
این پژوهشگر حوزه آیینی و سنتی ادامه داد: سرنا دارای فضای بسیار وسیع تر نتی بوده و بازی با شکست های صوتی آن بسیار راحت تر است، اما کرنا علی رغم محدودیت در این مورد قدرت صدای بیشتری دارد از این جهت می توان گفت سرنا شکل پیشرفته و تکامل یافته کرنا است.
وی افزود: وسعت صدای سرنا یا به عبارتی وحشی بودن صدای این ساز و به دنبال آن عدم هماهنگی با دیگر سازها موجب شده که اجرای این ساز در کنسرت ها بیشتر بصورت پاساژ انجام گیرد شاید به همین دلیل است که اروپایی ها در عصر رنسانس اقدام به تکمیل سازهای بادی کردند و نتیجه آن پدید آمدن سازهای مدرن و دقیقی مانند ساکسیفون شد.
مدیر بخش آئینی سنتی اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی لرستان گفت: کرنایی که در بارگاه امام رضا(ع) استفاده می شود تک صدایی و بصورت شیپوری است و تنها با چرخش های ساز و تغییرات در نوع دمیدن اقدام به تولید صدا می کند، اما کرنای بختیاری فاقد قسمت شیپوری شکل است و تغییر نت ها بوسیله انگشتان دست انجام می شود.
وی افزود: کرنای مازندران اما شکلی بسیار عجیب دارد، از نی ساخته شده و طول آن گاه به چهار متر نیز می رسد؛ دهانه آن برگشته و در مواقعی آنچنان سنگین است که با پایه های چوبی اقدام به نگهداشتن آن می کنند و در شاهنامه فردوسی به وجود این ساز برای استفاده در جنگ ها اشاره شده است.
پاکدل با بیان اینکه کرنا امروزه فقط در بارگاه ائمه اطهار(ع) و یا میان اقوام بختیاری آن هم در آیین هایی خاص استفاده می شود، گفت: از بین رفتن باورهای گذشته، کم توجهی به جنبه علمی موسیقی، تکامل سازها، پیشرفت های بشر و کم شدن فاصله ها به سبب ارتباطات مجازی و به دنبال آن ایجاد تنوع در سلیقه موسیقایی مردم از مهمترین دلایل کم اقبالی این سازها در زمان حال است.
وی با گلایه از کم توجهی و کوتاهی مسئولان نسبت به موسیقی لرستان اظهار داشت: کم کاری مسئولان دلیلی بر بی توجهی به کوتاهی هنرمندان این عرصه نیست، چراکه گوش مردم برای شنیدن موسیقی دلخواه خود آزاد است.
مدیر بخش آئینی سنتی اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی لرستان افزود: از آنجا که خود هنرمندان درخصوص به روز رسانی موسیقی نواحی بسیار کوتاهی کرده اند، از موسیقی علمی جهان جا مانده و گرایش مردم به موسیقی محلی را کاهش داده اند.
وی گفت: اگر تلاش هنرمندان دلسوزی مانند احسان عبدی پور نبود این ساز بسیار زودتر از اینها به دست فراموشی سپرده می شد لذا باید قدر هنرمندان خود را بدانیم و از دانش و ظرفیت های آنها نهایت استفاده را ببریم.
7264/3022
انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.