در ادامه این مطلب آمده است: برخی جوانان به اهدافشان نمیرسند و درگیر فشار اجتماعی میشوند.
فشار اجتماعی بر جوانان هنگامی پدید میآید که جوانان جامعه خواهان دست یافتن به این هدفها باشند اما دریابند که برای رسیدن به اهداف انتخابی خود با استفاده از وسایل مشروع و پذیرفتهشده اجتماعی باز با مانع روبرو میشوند.
هنگامیکه میان هدفها و وسایل ناسازگاری وجود داشته باشد میتوان گفت فرد در حالت ناهنجاری به سر میبرد.
با این مقدمه در ادامه مطلب میخواهیم به این پرسشها پاسخ دهیم:
1-حالات گوناگون در واکنش جوانان به انتخاب هدف و روش چگونه است؟
2-جوان در جامعه ایران دارای کدام حالات در ارتباط با هدفها و وسایل است؟
3-در واکنشهای ناهنجار، منبع فشار جوان است یا جامعه؟
به عقیده جامعه شناسان پنج حالت در جامعه برای واکنشهای گوناگون جوانان به اهداف و وسایل رسیدن به آن اهداف میتوان متصور شد: واکنش همنوا، نوآور، آداب مدار، منزوی، شورشی.
در ادامه وضعیت جوانان را در مورد ارزشهای موجود در جامعه همسو با این حالات پنجگانه بررسی میکنیم.
جوانان همنوا گرا آن دسته از جوانان هستند که از طرف اهداف و وسایل رسیدن به اهداف فشاری بر آنها نیست؛ به عبارت دیگر او در تعامل با شرایط میباشد.
برای مثال جوانی را در نظر بگیرید که در جامعه تحرک اجتماعی صعودی را ارزشمند میداند و وسیله تجویزشده و منطقی رسیدن به این هدف را نیز آموزش عالی میداند.
یا جوانی که برای کاهش مدت سربازی خود عضو سازمان بسیج میشود تا از مزایای کارت سبز استفاده کند.
این جوان در جامعه دچار پی آمدهای حالت ناهنجاری نیست؛ به عبارت دیگر بر او فشار اجتماعی از سوی جامعه وارد نیست.
هدف جوان و روش او همسو و همنوا هستند او پیشرفت در جامعه را ارزش میداند و برای رسیدن به آن از وسیله یا روشی مانند پیشرفت علمی یا کسب مدارج علمی استفاده میکند.
اما در چهار مورد بعدی وضع بهصورت متفاوتی است.
احتمالاً همه ما خود را جزو یکی از این پنج دسته قرار میدهیم.
برخی از جوانان هدف ها و ارزشهای جامعه را میپذیرند ولی وسایل رسیدن به آن اهداف (مثلاً پیشرفت در جامعه) را درست انتخاب نمیکنند.
برای مثال جوانی که برای پیشرفتهای اقتصادی یا موفقیتهای مالی، فعالیتهای خلافکارانه (صحنهسازی تصادف، سرقت و خریدوفروش مواد مخدر) را بهعنوان وسیله رسیدن به هدف انتخاب میکند، در این صورت او در رابطه با اهداف و وسایل نابهنجار است.
او وسایل متناسب و مثبتی را برای رسیدن به اهداف خود انتخاب نکرده است.
جامعه شناسان این دسته از جوانان را دارای واکنش نوآوری میدانند که روشهای دیگر ولی منفیای را برای رسیدن به اهداف انتخاب میکنند.
شما مسلماً جوانانی را سراغ دارید که وسایل رسیدن به اهداف را محترم میشمارند ولی به هدفها اعتنایی ندارند.
اینان جزو دسته آداب گرا هستند و در استفاده از وسایل و شرایط موجود برای رسیدن به اهداف همانند جوانان دسته اول با روش مثبت انتخاب و رفتار میکنند ولی امکان برقراری ارتباط با هدفهای ارزش شده در جامعه را ندارند.
این ممکن است با شخصیت آنها مرتبط باشد که مایل به اهداف نیستند و یا شرایط جامعه اجازه رسیدن به اهداف را به آنها نمیدهد.
به عبارتی این دسته از جوانان روش را قربانی هدف نمیکنند.
گروهی از جوانان با کنارهگیری از هدفها و وسایل به جامعه واکنش نشان میدهند؛ بهعبارت دیگر این دسته از جوانان به هدفها و وسایل در جامعه مشروعیت لازم را نمیدهند.
این گروه به انزواطلبی متمایل هستند و در فعالیتهای اجتماعی که منتج به اهداف میشوند شرکت ندارند.
حالت آخر گروهی از جوانان هستند که نسبت به اهداف و روشهای موجود ارزش شده در جامعه واکنش شورشی از خود بروز میدهند.
این گروه از جوانان مانند جوانان انزوا گرا هدفها و وسایل را رد میکنند و آنها را مشروعیت نمیدهند اما برخلاف دسته قبل از جایگزینهای دیگری برای اهداف و وسایل طرفداری میکنند.
برای مثال جوانی که پیشرفت اجتماعی را عادلانه نمیبیند ممکن است بر عدالت در پیشرفت اجتماعی بهجای رقابت و یا بر ضابطه بهجای رابطه تأکید داشته باشد.
با این توضیحات مشخص است که فقط جوانان نوع اول هستند که فشار اجتماعی را بر خود نمیبینند و در چهار مورد بعدی همگی جوانان جامعه نوعی از رفتار یا واکنش انحرافی را در جامعه بروز میدهند؛ بنابراین آنها در فشار اجتماعی قرار میگیرند.
جامعه ایران نیز به لحاظ ارزش دادن به برخی هدفها و معرفی کردن وسایل و روشهای رسیدن به آن اهداف از این قاعده مستثنا نیست و ما این پنج حالت رفتاری را در واکنش به ارتباط میان هدف و وسایل در میان جوانان جامعه خود شاهدیم و در هر یک از این حالات نمونههای از جوانان وجود دارند.
حال تصور کنید که جوان همنوا در روش و هدف که در حالت مناسب و متعادلی در جامعه به سر میبرد و از نظر جامعه شناسان در تعامل میان هدف و وسایل رسیدن به هدف است، در جامعه ایران چگونه به سر میبرد؟
آیا جوانی که در جامعه ایران برای مثال هدف پیشرفت کاری یا اجتماعی را برگزیده است و وسایل و روشهای رسیدن به آن را نیز به شکلی منطقی و همانند دیگر جوامع پیشرفته تحصیل و تلاش برگزیده است، به هدف خود میرسد؟
آیا او با انتخاب این هدف و روش ارزشمند در فشار اجتماعی قرار خواهد گرفت یا نه؟
آیا روش او که از طرف جامعه ارزشگذاری و به جوانان معرفی شده است او را به هدفش میرساند؟
بر همه آشکار است که امروزه در جامعه ایران وسیله رسیدن به هدفی همانند پیشرفت اجتماعی انتخاب روش آموزش عالی و کسب تجربه و تلاش و علمآموزی نیست بلکه چاپلوسی، حمایت از نمایندگان مجلس و خودنمایی و در مورد هر چیزی اظهارنظر کردن است؛ بهعبارتدیگر حتی تنها مورد واکنش هنجار در جوامع در ارتباط با هدف و وسیله برای جوانان در جامعه ایران واکنشی ناهنجار به وجود میآورد.
بدین معنی که جوان ایرانی حتی با انتخاب هدف و وسیله ارزشگذاری شده از سوی نظام ارزشی جامعه خود باز نخواهد توانست به هدف خود نائل آید و اینجاست که جوان در فشار اجتماعی احاطه میشود.
در این حالت جوان در ارتباط میان هدف و وسیله در جامعه به واکنشهای ناهنجار در چهار حالت دیگر متمایل میشود، یعنی برای رسیدن به اهدافش بهصورت یکی از چهار حالت ناهنجار رفتار میکند.
ممکن است روشهای نامناسب برای اهدافش در پیش گیرد (نوع دوم)، منزوی شود (نوع سوم) یا شورشی شود (نوع چهارم)، یا اینکه سعی کند بهطور کلی فشار اجتماعی را از روی خود بردارد (خودکشی).
پرسش دیگری که میتوان مطرح کرد آن است که جامعه در ایجاد این فشار و نابهنجار کردن مؤثر است یا جوانی که دچار نابهنجاری شده است؟
در پاسخ باید گفت از آنجا که تنها مورد هنجار از واکنشهای گوناگون در ارتباط با هدفها و وسایل، رفتار جوانان هم نواگراست (فردی که هر دوی هدف و روش انتخابی او پذیرفته و ارزشگذاری شده همان جامعه است) و از آنجا که حتی این مورد از رفتار جوان در جامعه ایران به سبب تغییر ارزشها نتیجه مثبت در پی ندارد و او را درگیر فشار اجتماعی میکند، میتوان نتیجه گرفت که منبع فشار اجتماعی و ایجاد ناهنجاری در انتخاب هدف و روش جامعه است نه جوان.
اما اینکه بیشترین جمعیت جوان در جامعه ایران متعلق به کدام یک از این پنج حالت رفتاری است خود پرسش تامل برانگیز دیگری ست.
منبع: پایگاه خبری یافته
3210/6060
فشار اجتماعی بر جوانان هنگامی پدید میآید که جوانان جامعه خواهان دست یافتن به این هدفها باشند اما دریابند که برای رسیدن به اهداف انتخابی خود با استفاده از وسایل مشروع و پذیرفتهشده اجتماعی باز با مانع روبرو میشوند.
هنگامیکه میان هدفها و وسایل ناسازگاری وجود داشته باشد میتوان گفت فرد در حالت ناهنجاری به سر میبرد.
با این مقدمه در ادامه مطلب میخواهیم به این پرسشها پاسخ دهیم:
1-حالات گوناگون در واکنش جوانان به انتخاب هدف و روش چگونه است؟
2-جوان در جامعه ایران دارای کدام حالات در ارتباط با هدفها و وسایل است؟
3-در واکنشهای ناهنجار، منبع فشار جوان است یا جامعه؟
به عقیده جامعه شناسان پنج حالت در جامعه برای واکنشهای گوناگون جوانان به اهداف و وسایل رسیدن به آن اهداف میتوان متصور شد: واکنش همنوا، نوآور، آداب مدار، منزوی، شورشی.
در ادامه وضعیت جوانان را در مورد ارزشهای موجود در جامعه همسو با این حالات پنجگانه بررسی میکنیم.
جوانان همنوا گرا آن دسته از جوانان هستند که از طرف اهداف و وسایل رسیدن به اهداف فشاری بر آنها نیست؛ به عبارت دیگر او در تعامل با شرایط میباشد.
برای مثال جوانی را در نظر بگیرید که در جامعه تحرک اجتماعی صعودی را ارزشمند میداند و وسیله تجویزشده و منطقی رسیدن به این هدف را نیز آموزش عالی میداند.
یا جوانی که برای کاهش مدت سربازی خود عضو سازمان بسیج میشود تا از مزایای کارت سبز استفاده کند.
این جوان در جامعه دچار پی آمدهای حالت ناهنجاری نیست؛ به عبارت دیگر بر او فشار اجتماعی از سوی جامعه وارد نیست.
هدف جوان و روش او همسو و همنوا هستند او پیشرفت در جامعه را ارزش میداند و برای رسیدن به آن از وسیله یا روشی مانند پیشرفت علمی یا کسب مدارج علمی استفاده میکند.
اما در چهار مورد بعدی وضع بهصورت متفاوتی است.
احتمالاً همه ما خود را جزو یکی از این پنج دسته قرار میدهیم.
برخی از جوانان هدف ها و ارزشهای جامعه را میپذیرند ولی وسایل رسیدن به آن اهداف (مثلاً پیشرفت در جامعه) را درست انتخاب نمیکنند.
برای مثال جوانی که برای پیشرفتهای اقتصادی یا موفقیتهای مالی، فعالیتهای خلافکارانه (صحنهسازی تصادف، سرقت و خریدوفروش مواد مخدر) را بهعنوان وسیله رسیدن به هدف انتخاب میکند، در این صورت او در رابطه با اهداف و وسایل نابهنجار است.
او وسایل متناسب و مثبتی را برای رسیدن به اهداف خود انتخاب نکرده است.
جامعه شناسان این دسته از جوانان را دارای واکنش نوآوری میدانند که روشهای دیگر ولی منفیای را برای رسیدن به اهداف انتخاب میکنند.
شما مسلماً جوانانی را سراغ دارید که وسایل رسیدن به اهداف را محترم میشمارند ولی به هدفها اعتنایی ندارند.
اینان جزو دسته آداب گرا هستند و در استفاده از وسایل و شرایط موجود برای رسیدن به اهداف همانند جوانان دسته اول با روش مثبت انتخاب و رفتار میکنند ولی امکان برقراری ارتباط با هدفهای ارزش شده در جامعه را ندارند.
این ممکن است با شخصیت آنها مرتبط باشد که مایل به اهداف نیستند و یا شرایط جامعه اجازه رسیدن به اهداف را به آنها نمیدهد.
به عبارتی این دسته از جوانان روش را قربانی هدف نمیکنند.
گروهی از جوانان با کنارهگیری از هدفها و وسایل به جامعه واکنش نشان میدهند؛ بهعبارت دیگر این دسته از جوانان به هدفها و وسایل در جامعه مشروعیت لازم را نمیدهند.
این گروه به انزواطلبی متمایل هستند و در فعالیتهای اجتماعی که منتج به اهداف میشوند شرکت ندارند.
حالت آخر گروهی از جوانان هستند که نسبت به اهداف و روشهای موجود ارزش شده در جامعه واکنش شورشی از خود بروز میدهند.
این گروه از جوانان مانند جوانان انزوا گرا هدفها و وسایل را رد میکنند و آنها را مشروعیت نمیدهند اما برخلاف دسته قبل از جایگزینهای دیگری برای اهداف و وسایل طرفداری میکنند.
برای مثال جوانی که پیشرفت اجتماعی را عادلانه نمیبیند ممکن است بر عدالت در پیشرفت اجتماعی بهجای رقابت و یا بر ضابطه بهجای رابطه تأکید داشته باشد.
با این توضیحات مشخص است که فقط جوانان نوع اول هستند که فشار اجتماعی را بر خود نمیبینند و در چهار مورد بعدی همگی جوانان جامعه نوعی از رفتار یا واکنش انحرافی را در جامعه بروز میدهند؛ بنابراین آنها در فشار اجتماعی قرار میگیرند.
جامعه ایران نیز به لحاظ ارزش دادن به برخی هدفها و معرفی کردن وسایل و روشهای رسیدن به آن اهداف از این قاعده مستثنا نیست و ما این پنج حالت رفتاری را در واکنش به ارتباط میان هدف و وسایل در میان جوانان جامعه خود شاهدیم و در هر یک از این حالات نمونههای از جوانان وجود دارند.
حال تصور کنید که جوان همنوا در روش و هدف که در حالت مناسب و متعادلی در جامعه به سر میبرد و از نظر جامعه شناسان در تعامل میان هدف و وسایل رسیدن به هدف است، در جامعه ایران چگونه به سر میبرد؟
آیا جوانی که در جامعه ایران برای مثال هدف پیشرفت کاری یا اجتماعی را برگزیده است و وسایل و روشهای رسیدن به آن را نیز به شکلی منطقی و همانند دیگر جوامع پیشرفته تحصیل و تلاش برگزیده است، به هدف خود میرسد؟
آیا او با انتخاب این هدف و روش ارزشمند در فشار اجتماعی قرار خواهد گرفت یا نه؟
آیا روش او که از طرف جامعه ارزشگذاری و به جوانان معرفی شده است او را به هدفش میرساند؟
بر همه آشکار است که امروزه در جامعه ایران وسیله رسیدن به هدفی همانند پیشرفت اجتماعی انتخاب روش آموزش عالی و کسب تجربه و تلاش و علمآموزی نیست بلکه چاپلوسی، حمایت از نمایندگان مجلس و خودنمایی و در مورد هر چیزی اظهارنظر کردن است؛ بهعبارتدیگر حتی تنها مورد واکنش هنجار در جوامع در ارتباط با هدف و وسیله برای جوانان در جامعه ایران واکنشی ناهنجار به وجود میآورد.
بدین معنی که جوان ایرانی حتی با انتخاب هدف و وسیله ارزشگذاری شده از سوی نظام ارزشی جامعه خود باز نخواهد توانست به هدف خود نائل آید و اینجاست که جوان در فشار اجتماعی احاطه میشود.
در این حالت جوان در ارتباط میان هدف و وسیله در جامعه به واکنشهای ناهنجار در چهار حالت دیگر متمایل میشود، یعنی برای رسیدن به اهدافش بهصورت یکی از چهار حالت ناهنجار رفتار میکند.
ممکن است روشهای نامناسب برای اهدافش در پیش گیرد (نوع دوم)، منزوی شود (نوع سوم) یا شورشی شود (نوع چهارم)، یا اینکه سعی کند بهطور کلی فشار اجتماعی را از روی خود بردارد (خودکشی).
پرسش دیگری که میتوان مطرح کرد آن است که جامعه در ایجاد این فشار و نابهنجار کردن مؤثر است یا جوانی که دچار نابهنجاری شده است؟
در پاسخ باید گفت از آنجا که تنها مورد هنجار از واکنشهای گوناگون در ارتباط با هدفها و وسایل، رفتار جوانان هم نواگراست (فردی که هر دوی هدف و روش انتخابی او پذیرفته و ارزشگذاری شده همان جامعه است) و از آنجا که حتی این مورد از رفتار جوان در جامعه ایران به سبب تغییر ارزشها نتیجه مثبت در پی ندارد و او را درگیر فشار اجتماعی میکند، میتوان نتیجه گرفت که منبع فشار اجتماعی و ایجاد ناهنجاری در انتخاب هدف و روش جامعه است نه جوان.
اما اینکه بیشترین جمعیت جوان در جامعه ایران متعلق به کدام یک از این پنج حالت رفتاری است خود پرسش تامل برانگیز دیگری ست.
منبع: پایگاه خبری یافته
3210/6060
کپی شد