در ادامه این مطلب آمده است: افزایش اشتغال یا کاهش نرخ بیکاری، یکی از وظایف اصلی دولتهاست که البته متغیری وابسته است و تحت تأثیر متغیرهای مستقل مهمی قرار دارد که بدون اقدام عملی در خصوص بهبود آنها، نمیتوان انتظار افزایش واقعی اشتغال را داشت.
اقتصاد امری زمینی است به همین دلیل روشها، مدلها و فرمولهای حقیقی و علمی خود را دارد و با نادیده گرفتن آنها نمیتوان به مقصود رسید. این به آن معنی نیست که باب نوآوری در فرمولها و مدلهای آن در اجرا بسته است، بلکه مراد آن است که هر روش یا مدل نوینی باید متکی به استدلالهای علمی و تجربی بوده و در تناقض یا تضاد با اصول اولیه این علم زمینی نباشد.
روشهای خیالی که گمان میرود ریشه در آسمانها داشته و بنابراین بینیاز از استدلال علمی و تحلیل تجربی باشد، در اقتصاد زمینی به نتیجهای مفید نمیانجامد و از این روی مورد پذیرش عموم نیز قرار نمیگیرد.
همچنان که اگر کسی ادعا کند در چند روز یا چند ماه میتواند بیماران سرطانی را به روشی غیر از آنچه تاکنون شناخته شده درمان کند، تنها با ارائه استدلال و شواهد کافی است که پذیرفته میشود.
حکومتها چنان که با پزشکان دروغین یا رمالان و خیالپردازانی را که ادعای درمان بیماران از طرقی مانند جادوجنبل، انرژیدرمانی و... دارند برخورد میکنند، باید با نظایر آنان در اقتصاد نیز برخوردی مشابه داشته باشند.
باید توجه داشت شرط اولیه افزایش اشتغال، افزایش فرصت شغلی است و نه افزایش استخدام.
اینکه بدون توجه به این متغیرها و بیآنکه فرصتهای جدید شغلی ایجاد شود، نهتنها افزایش اشتغال به شمار نمیرود، بلکه به دلیل قانون بازده نزولی، از قضا بنگاهها را با مشکلات جدیتری مواجه میکند که درنهایت به زیان کل اقتصاد کشور تمام میشود.
ازاینروی، اینکه نامزدی در انتخابات، افزایش اشتغال را از محورهای اصلی برنامه خود قرار دهد امری بسیار مبارک است، اما از آنجا که بنا بر استدلالهای پیشگفته، آرزو با عمل تفاوت دارد، تنها آرزوی خود را در قالب شعارهایی کلی بیان کردن نمیتواند به ایجاد اشتغال واقعی بینجامد.
این عین واقعیت است که افزایش اشتغال در شرایط کنونی کشور، با توجه به ترکیب سنی جمعیت که بخش مهمی از آن را جوانان تشکیل میدهند، ضرورتی انکارناپذیر است و باید از هر برنامهای برای افزایش اشتغال استقبال کرد، اما نکته این است که باید آگاهانه عملی بودن برنامه را نیز بررسی کرد.
این نوشته در پی آن است تا به نامزدهای محترم ریاست جمهوری و مشاوران اقتصادی و اجرائی آنان یادآوری کند آرزو با واقعیت و عمل در عرصه اقتصاد فرق دارد؛ بنابراین اگر اشتغال را نه بهعنوان شعاری برای کسب رأی بیشتر، بلکه به عنوان برنامهای برای خدمت راستین به کشور و ملت شریف ایران موردتوجه قرار میدهند، واقعبینی کارشناسانه را در پای کلیگویی غیرحرفهای قربانی نکنند.
بر اساس آنچه در اقتصاد تجربهشده، در سراسر جهان، ایجاد هر شغل به سرمایهگذاری و تخصیص منابعی نیاز دارد که کمترین مقدار آن ٥٠ تا ٦٥ هزار دلار است.
بر این اساس برای ایجاد صد هزار شغل، حداقل پنج میلیارد دلار و برای یکمیلیون شغل دستکم ٥٠ میلیارد دلار سرمایهگذاری لازم است که در حدود 190 هزار میلیارد تومان، یعنی رقمی نزدیک به دو برابر صادرات نفت، میعانات گازی و خالص صادرات گاز کشور در بودجه سال جاری است.
بر این اساس، تکلیف سرمایهگذاری لازم برای ایجاد یک ونیم میلیون شغل سالانه روشن است که بالغبر نصف منابع بودجه عمومی دولت بوده یا باید از محل منابع داخلی تأمین شود یا منابع خارجی و این دقیقاً نکتهای است که باید نامزدهای ذیربط، محل و چگونگی تأمین آن را تبیین کنند.
در سراسر جهان، رقبای حاضر در کارزارهای انتخاباتی، سعی در جلب آرای مردم دارند که خواسته غیرطبیعی و نامعقولی نیست.
تمامی رقبا برای جذب این آرا شعارهایی میدهند که یا سرشار از بایدهاست، بدون آنکه راهی عملیاتی برای تحقق آن ارائه کنند یا دربرگیرنده نقشه راههایی ملموس است که نشان از تجربه و عملگرایی آنان دارد.
مواردی مانند فقر را باید از بین برد، وضعیت فعلی شایسته کشور و مردم ما نیست شعارهایی دلنشین و درست هستند که برای شنیدن آنها لازم نیست پای رسانههای صوتی و تصویری یا سخنرانی نخبگان نشست، تنها با ایستادن در صف نان، میتوان از زبان مردم عادی هم شنید و
این حدیثی است که بر سر هر بازاری هست بنابراین بیان آن خبرگی و نخبگی نمیخواهد، بلکه آنچه از یک رجل سیاسی انتظار میرود، آن است که برای از بین بردن فقر یا ایجاد اشتغال، دستکم رئوس برنامههایش را بیان کند.
نامزدهای ریاست جمهوری باید بهگونهای شفاف برنامه اجرائی خود را در بوته نقد و ارزیابی قرار دهند. نقد برنامههای اجرائی در اقتصاد، به دلیل طبیعت علمی و تجربی اقتصاد، کار پیچیدهای نیست.
باشد که با نقد و بررسیهای کارشناسی، رؤیای دوردست ایجاد اشتغال، محقق شود که مایه مباهات و افتخار هر ایرانی خواهد بود.
منبع :پایگاه تحلیلی خبری یافته
7274/6060
خبرنگار:مریم نریمانی**انتشاردهنده:محمد علیدوستی
اقتصاد امری زمینی است به همین دلیل روشها، مدلها و فرمولهای حقیقی و علمی خود را دارد و با نادیده گرفتن آنها نمیتوان به مقصود رسید. این به آن معنی نیست که باب نوآوری در فرمولها و مدلهای آن در اجرا بسته است، بلکه مراد آن است که هر روش یا مدل نوینی باید متکی به استدلالهای علمی و تجربی بوده و در تناقض یا تضاد با اصول اولیه این علم زمینی نباشد.
روشهای خیالی که گمان میرود ریشه در آسمانها داشته و بنابراین بینیاز از استدلال علمی و تحلیل تجربی باشد، در اقتصاد زمینی به نتیجهای مفید نمیانجامد و از این روی مورد پذیرش عموم نیز قرار نمیگیرد.
همچنان که اگر کسی ادعا کند در چند روز یا چند ماه میتواند بیماران سرطانی را به روشی غیر از آنچه تاکنون شناخته شده درمان کند، تنها با ارائه استدلال و شواهد کافی است که پذیرفته میشود.
حکومتها چنان که با پزشکان دروغین یا رمالان و خیالپردازانی را که ادعای درمان بیماران از طرقی مانند جادوجنبل، انرژیدرمانی و... دارند برخورد میکنند، باید با نظایر آنان در اقتصاد نیز برخوردی مشابه داشته باشند.
باید توجه داشت شرط اولیه افزایش اشتغال، افزایش فرصت شغلی است و نه افزایش استخدام.
اینکه بدون توجه به این متغیرها و بیآنکه فرصتهای جدید شغلی ایجاد شود، نهتنها افزایش اشتغال به شمار نمیرود، بلکه به دلیل قانون بازده نزولی، از قضا بنگاهها را با مشکلات جدیتری مواجه میکند که درنهایت به زیان کل اقتصاد کشور تمام میشود.
ازاینروی، اینکه نامزدی در انتخابات، افزایش اشتغال را از محورهای اصلی برنامه خود قرار دهد امری بسیار مبارک است، اما از آنجا که بنا بر استدلالهای پیشگفته، آرزو با عمل تفاوت دارد، تنها آرزوی خود را در قالب شعارهایی کلی بیان کردن نمیتواند به ایجاد اشتغال واقعی بینجامد.
این عین واقعیت است که افزایش اشتغال در شرایط کنونی کشور، با توجه به ترکیب سنی جمعیت که بخش مهمی از آن را جوانان تشکیل میدهند، ضرورتی انکارناپذیر است و باید از هر برنامهای برای افزایش اشتغال استقبال کرد، اما نکته این است که باید آگاهانه عملی بودن برنامه را نیز بررسی کرد.
این نوشته در پی آن است تا به نامزدهای محترم ریاست جمهوری و مشاوران اقتصادی و اجرائی آنان یادآوری کند آرزو با واقعیت و عمل در عرصه اقتصاد فرق دارد؛ بنابراین اگر اشتغال را نه بهعنوان شعاری برای کسب رأی بیشتر، بلکه به عنوان برنامهای برای خدمت راستین به کشور و ملت شریف ایران موردتوجه قرار میدهند، واقعبینی کارشناسانه را در پای کلیگویی غیرحرفهای قربانی نکنند.
بر اساس آنچه در اقتصاد تجربهشده، در سراسر جهان، ایجاد هر شغل به سرمایهگذاری و تخصیص منابعی نیاز دارد که کمترین مقدار آن ٥٠ تا ٦٥ هزار دلار است.
بر این اساس برای ایجاد صد هزار شغل، حداقل پنج میلیارد دلار و برای یکمیلیون شغل دستکم ٥٠ میلیارد دلار سرمایهگذاری لازم است که در حدود 190 هزار میلیارد تومان، یعنی رقمی نزدیک به دو برابر صادرات نفت، میعانات گازی و خالص صادرات گاز کشور در بودجه سال جاری است.
بر این اساس، تکلیف سرمایهگذاری لازم برای ایجاد یک ونیم میلیون شغل سالانه روشن است که بالغبر نصف منابع بودجه عمومی دولت بوده یا باید از محل منابع داخلی تأمین شود یا منابع خارجی و این دقیقاً نکتهای است که باید نامزدهای ذیربط، محل و چگونگی تأمین آن را تبیین کنند.
در سراسر جهان، رقبای حاضر در کارزارهای انتخاباتی، سعی در جلب آرای مردم دارند که خواسته غیرطبیعی و نامعقولی نیست.
تمامی رقبا برای جذب این آرا شعارهایی میدهند که یا سرشار از بایدهاست، بدون آنکه راهی عملیاتی برای تحقق آن ارائه کنند یا دربرگیرنده نقشه راههایی ملموس است که نشان از تجربه و عملگرایی آنان دارد.
مواردی مانند فقر را باید از بین برد، وضعیت فعلی شایسته کشور و مردم ما نیست شعارهایی دلنشین و درست هستند که برای شنیدن آنها لازم نیست پای رسانههای صوتی و تصویری یا سخنرانی نخبگان نشست، تنها با ایستادن در صف نان، میتوان از زبان مردم عادی هم شنید و
این حدیثی است که بر سر هر بازاری هست بنابراین بیان آن خبرگی و نخبگی نمیخواهد، بلکه آنچه از یک رجل سیاسی انتظار میرود، آن است که برای از بین بردن فقر یا ایجاد اشتغال، دستکم رئوس برنامههایش را بیان کند.
نامزدهای ریاست جمهوری باید بهگونهای شفاف برنامه اجرائی خود را در بوته نقد و ارزیابی قرار دهند. نقد برنامههای اجرائی در اقتصاد، به دلیل طبیعت علمی و تجربی اقتصاد، کار پیچیدهای نیست.
باشد که با نقد و بررسیهای کارشناسی، رؤیای دوردست ایجاد اشتغال، محقق شود که مایه مباهات و افتخار هر ایرانی خواهد بود.
منبع :پایگاه تحلیلی خبری یافته
7274/6060
خبرنگار:مریم نریمانی**انتشاردهنده:محمد علیدوستی
کپی شد