به گزارش ایرنا ، باران های سیل آسا سبب ریزش قلوه سنگ های درشت و حرکت آن بسوی روستا شد و ساکنین را به فرار از روستا و ماندن در دره ها مجبور کرد.
نزدیک به 2 ماه از سیل لرستان گذشت، اما اگر بعنوان رهگذر یا برای گذران یک روز تعطیل و بعنوان گردشگر و هر عنوانی شبیه به این گذرت به مناطق روستایی این استان بیفتد، می توان آثار و تبعات سیل را در زندگی های مردم روستایی دید.
روستاهایی که درانبوه توجه به شهرها انصاف باید داد گاه فراموش و یا دست کم، کمتر مورد توجه قرار گرفتند نه اینکه عمدی در کار باشد ولی گاه مشکلات این مناطق کمتر اطلاع رسانی می شود و کمتر در واقع صدایشان به جایی می رسد.
فقط کافیست اندکی درنگ داشت و پای صحبت های مردم این روستاها نشست که قطعا از سیل و خرابی هایش و آن سایه ترس و وحشتی که حاکم کرده بود، حکایت هایی خواهند داشت از ریزش قلوه سنگ ها بر سر روستا و فرار مردم و ماندن در زیر باران خواهند گفت و یا آن بانوی میانسالی که بعد از قطع راه ارتباطی و بر اثر استفاده از گرگر2 بند از انگشتانش قطع شد.
گرگر؛ طناب سیمی ضخیمی است که درمحل اتصال آن با کابین نشستن 2 قرقره آهنین دارد و برای استفاده باید بر آن نشست و با دست قرقرهها را به حرکت درآورد؛ این وسیله در مناطق روستایی که پل ارتباطی ندارند برای رفت و آمد در مسیر رودخانه مورد استفاده قرار می گیرد و در جریان سیل که راههای ارتباط روستایی تخریب شد مردم برخی روستاها بناچاراز گرگراستفاده می کنند.
روستاهای پیلگاه، دهگاه، می نوا، دهستان کشور، تازان، گاره ازجمله این روستاها هستند که همگی در حدود 80 کلومتری جنوب خرم آباد واقع هستند.
براثرسیلی که در2 مرحله پنجم و دوازدهم فروردین ماه درلرستان اتفاق افتاد بیشترین آسیب در مسیر کشکان و پلدختر وارد آمد، اما آسیب های سیل به مسیر کشکان ختم نمی شود بسیاری از مناطق روستایی و شهری استان دچار خسارت شدند.
یکی از مناطق روستایی که از سیل پنجم فروردین آسیب دید دهستان کشور در مسیر سنگ تراشان و آبشار نوژیان بود که با بارش سیل آسای باران راه ارتباطی روستاهای دهگاه، پیلگاه، حکومتی، می نو1و2، تازان، چول، دفکاندر و گاره با 120 خانوار به علت ریزش و رانش کوه مسدود شد؛ همزمان آب آشامیدنی،برق و شبکه تلفن همراه نیز قطع و تعدادی از دام های اهالی تلف شد.
در روستای پیلگاه اهالی این روستا از آن روزهای پر از ترس و وحشت می گویند اینکه چگونه سیل فروردین ماه سایه وحشت بر سر روستا افکند و بر اثر باران های سیل آسا و ریزش قلوه سنگ هایی بزرگ و حرکت به سمت روستا اهالی چاره جز این نداشتند که خانه های خود را ترک کنند و یا اینکه تلاش می کردند مسیر ریزش این سنگ های بزرگ را منحرف کنند.
اما این سبب نشد اهالی با خیال آسوده در خانه های گلی خود آرامش داشته باشند با شروع بارندگی و حرکت سنگ ها زن و بچه، پیر و جوان خانه را ترک کردند و در دره مجاور ساعت ها زیر باران ماندند تا خطر ریزش سنگ دفع شود.
روستای دهگاه نیز حکایتی همچون روستای پیلگاه داشته است.
شیرمحمد رضایی دهیار دهگاه می گوید: نبودن راه دسترسی مناسب زندگی را بیش از پیش برای ساکنان این دهستان سخت نموده و رفت و آمد به شهر و روستاهای اطراف را برای تامین مایحتاج سخت کرده است.
وی به قطع بودن آب آشامیدنی دهستان کشور پس از سیلاب اشاره کرد و افزود: مشکلات عدیده روستاها فقط به راه و آب آشامیدنی ختم نمی شود؛ زیرا بهداشت و شبکه درمانی خدماتی به این بخش نمی دهد و در بحث آموزش و مدرسه فقط بچه های این روستاها تا ابتدایی امکان ادامه تحصیل دارند.
دهیار روستای دهگاه به قطع شدن متوالی برق، عدم آنتن دهی تلفن همراه، حضور کمرنگ دامپزشکی در واکسیناسیون و تلف شدن دامها را از جمله مشکلات این مناطق سیل زده ذکر می کند.
اکبر برفی زاده دهیار پیلگاه نیز با اشاره به نبود راه دسترسی مناسب برای تردد در این روستا می گوید: نبود آب آشامیدنی و رانش زمین در این روستا یکی از مشکلات خطر ساز است بطوریکه در ایام سیل، ساکنین روستا، بدون سرپناه در خارج از خانه های خود از ترس رانش زمین و ریزش کوه سختی های زیادی کشیدند.
وی می گوید: درخواست جابجایی روستا را داریم اگر چه از سوی مسئولین بنیاد مسکن پیشنهاد دریافت وام جهت احداث ساختمان شده اما به دلیل رانش زمین کسی متقاضای دریافت وام نیست و درخواست ما بررسی برای جابجایی به یک نقطه امن و بعد احداث ساختمان است.
مراد خان مهدی پور پیرمرد 70 ساله که در سیلاب 30 راس از گوسفندانش تلف شده از باران های سیل آسا می گوید که به علت قطع راه و نبودن علوفه در ایام سیل این دام ها تلف شدند.
وی با نگاهی حسرت آمیز به جویبار وسط روستا اشاره کرد و گفت: حدود 20 سال پیش با یک بارندگی معمولی این جویبار طغیان کرد و یک جوان 18 ساله که قصد عبور از جوی را داشت با خود برد و فقط تکان دادن دستش را به عنوان آخرین یادگار در ذهن داریم.
احمد صفرزاده از نیروهای جهادی که تا کنون چند مرحله در منطقه حضور یافته و کمک های مردمی شامل مواد خوراکی توزیع کرده و از اهالی بومی منطقه است به وضعیت نا بسامان تعدادی از روستاها از جمله پیلگاه و درخطر بودن خشکی درختان به علت قطع جوی آب و روستای مینو که هنوز راه دسترسی ندارند اشاره می کند.
وی ادامه می دهد: اهالی گله را از رود خانه عبور می دهند و درکوهپایه مستقر هستند و بدون سرپناه و داشتن پتو و وسایل مناسب کنار گله های خود در دامنه کوه مستقر شده اند.
ابوذر محمدی از دیگر نیروهای جهادی حاضر در منطقه به شرایط سخت زندگی در برخی روستا های منطقه اشاره می کند ومی گوید: بعد از سیل تا کنون 2 بار کمک های مردمی در این منطقه توزیع شده اما ناکافی است.
وی به عدم دسترسی روستای گاره به راه مناسب اشاره کرد و افزود: وضعیت جاده دسترسی این روستا به گونه ای است که حتی با تراکتور هم نمی توان از آن عبور کرد.
رضا جعفر زاده از نیروهای جهادی نیز به وضعیت نامناسب بهداشت محیط اشاره کرد و گفت: تعدادی از روستاها با هجوم کک مواجه شده اند و این مساله موجب سلب آسایش و سلامت روستاییان شده است.
وی همچنین از خاطره تلخ در روستای می نو بعد از سیل می گوید: پل روستای می نو را سیل تخریب کرده بود و اهالی به وسیله (گرگر) جابجا می شدند؛ یکی از زنان ساکن در این روستا به نام ایران محمدی در حین جابجایی دچار حادثه شد و دوبند از انگشتانش قطع شد.
بنا بر گفته معاون عمرانی بنیاد مسکن لرستان مطابق بررسیهای صورت گرفته از سوی پژوهشکده سوانح طبیعی از روستاهای آسیب دیده و روستاهای در معرض آسیب، در مجموع 137 روستا از لرستان نیازمند اقدامات ایمن سازی هستند.
هم اکنون 2 هزار و 864 روستا در لرستان وجود دارد و بنا بر سرشماری سال 95 ، تعداد جمعیت روستایی لرستان 623 هزار و 896 نفر است.
مردمان روستاهای محروم و دور افتاده را باید پای حرف هایشان نشست ؛ مسئولین به روش های خاصی که قطعا خود بهتر می دانند باید حامی این مردم باشند و در جهت رفع مشکلات آنها گام بردارند و هر کدام از ما نیز بعنوان یک رهگذر یا گردشگر و یک فرد عادی اگر گذرمان به آنها افتاد ؛ اندکی تامل و اندکی درنگ داشته باشیم و پای صحبت هایشان بنشینیم باشد که صدای رسایی برای آنها در هیاهو مشکلات دنیای پرشتاب امروزه باشیم.
گزارش:مهری میر دریکوند
1920/7273
نزدیک به 2 ماه از سیل لرستان گذشت، اما اگر بعنوان رهگذر یا برای گذران یک روز تعطیل و بعنوان گردشگر و هر عنوانی شبیه به این گذرت به مناطق روستایی این استان بیفتد، می توان آثار و تبعات سیل را در زندگی های مردم روستایی دید.
روستاهایی که درانبوه توجه به شهرها انصاف باید داد گاه فراموش و یا دست کم، کمتر مورد توجه قرار گرفتند نه اینکه عمدی در کار باشد ولی گاه مشکلات این مناطق کمتر اطلاع رسانی می شود و کمتر در واقع صدایشان به جایی می رسد.
فقط کافیست اندکی درنگ داشت و پای صحبت های مردم این روستاها نشست که قطعا از سیل و خرابی هایش و آن سایه ترس و وحشتی که حاکم کرده بود، حکایت هایی خواهند داشت از ریزش قلوه سنگ ها بر سر روستا و فرار مردم و ماندن در زیر باران خواهند گفت و یا آن بانوی میانسالی که بعد از قطع راه ارتباطی و بر اثر استفاده از گرگر2 بند از انگشتانش قطع شد.
گرگر؛ طناب سیمی ضخیمی است که درمحل اتصال آن با کابین نشستن 2 قرقره آهنین دارد و برای استفاده باید بر آن نشست و با دست قرقرهها را به حرکت درآورد؛ این وسیله در مناطق روستایی که پل ارتباطی ندارند برای رفت و آمد در مسیر رودخانه مورد استفاده قرار می گیرد و در جریان سیل که راههای ارتباط روستایی تخریب شد مردم برخی روستاها بناچاراز گرگراستفاده می کنند.
روستاهای پیلگاه، دهگاه، می نوا، دهستان کشور، تازان، گاره ازجمله این روستاها هستند که همگی در حدود 80 کلومتری جنوب خرم آباد واقع هستند.
براثرسیلی که در2 مرحله پنجم و دوازدهم فروردین ماه درلرستان اتفاق افتاد بیشترین آسیب در مسیر کشکان و پلدختر وارد آمد، اما آسیب های سیل به مسیر کشکان ختم نمی شود بسیاری از مناطق روستایی و شهری استان دچار خسارت شدند.
یکی از مناطق روستایی که از سیل پنجم فروردین آسیب دید دهستان کشور در مسیر سنگ تراشان و آبشار نوژیان بود که با بارش سیل آسای باران راه ارتباطی روستاهای دهگاه، پیلگاه، حکومتی، می نو1و2، تازان، چول، دفکاندر و گاره با 120 خانوار به علت ریزش و رانش کوه مسدود شد؛ همزمان آب آشامیدنی،برق و شبکه تلفن همراه نیز قطع و تعدادی از دام های اهالی تلف شد.
در روستای پیلگاه اهالی این روستا از آن روزهای پر از ترس و وحشت می گویند اینکه چگونه سیل فروردین ماه سایه وحشت بر سر روستا افکند و بر اثر باران های سیل آسا و ریزش قلوه سنگ هایی بزرگ و حرکت به سمت روستا اهالی چاره جز این نداشتند که خانه های خود را ترک کنند و یا اینکه تلاش می کردند مسیر ریزش این سنگ های بزرگ را منحرف کنند.
اما این سبب نشد اهالی با خیال آسوده در خانه های گلی خود آرامش داشته باشند با شروع بارندگی و حرکت سنگ ها زن و بچه، پیر و جوان خانه را ترک کردند و در دره مجاور ساعت ها زیر باران ماندند تا خطر ریزش سنگ دفع شود.
روستای دهگاه نیز حکایتی همچون روستای پیلگاه داشته است.
شیرمحمد رضایی دهیار دهگاه می گوید: نبودن راه دسترسی مناسب زندگی را بیش از پیش برای ساکنان این دهستان سخت نموده و رفت و آمد به شهر و روستاهای اطراف را برای تامین مایحتاج سخت کرده است.
وی به قطع بودن آب آشامیدنی دهستان کشور پس از سیلاب اشاره کرد و افزود: مشکلات عدیده روستاها فقط به راه و آب آشامیدنی ختم نمی شود؛ زیرا بهداشت و شبکه درمانی خدماتی به این بخش نمی دهد و در بحث آموزش و مدرسه فقط بچه های این روستاها تا ابتدایی امکان ادامه تحصیل دارند.
دهیار روستای دهگاه به قطع شدن متوالی برق، عدم آنتن دهی تلفن همراه، حضور کمرنگ دامپزشکی در واکسیناسیون و تلف شدن دامها را از جمله مشکلات این مناطق سیل زده ذکر می کند.
اکبر برفی زاده دهیار پیلگاه نیز با اشاره به نبود راه دسترسی مناسب برای تردد در این روستا می گوید: نبود آب آشامیدنی و رانش زمین در این روستا یکی از مشکلات خطر ساز است بطوریکه در ایام سیل، ساکنین روستا، بدون سرپناه در خارج از خانه های خود از ترس رانش زمین و ریزش کوه سختی های زیادی کشیدند.
وی می گوید: درخواست جابجایی روستا را داریم اگر چه از سوی مسئولین بنیاد مسکن پیشنهاد دریافت وام جهت احداث ساختمان شده اما به دلیل رانش زمین کسی متقاضای دریافت وام نیست و درخواست ما بررسی برای جابجایی به یک نقطه امن و بعد احداث ساختمان است.
مراد خان مهدی پور پیرمرد 70 ساله که در سیلاب 30 راس از گوسفندانش تلف شده از باران های سیل آسا می گوید که به علت قطع راه و نبودن علوفه در ایام سیل این دام ها تلف شدند.
وی با نگاهی حسرت آمیز به جویبار وسط روستا اشاره کرد و گفت: حدود 20 سال پیش با یک بارندگی معمولی این جویبار طغیان کرد و یک جوان 18 ساله که قصد عبور از جوی را داشت با خود برد و فقط تکان دادن دستش را به عنوان آخرین یادگار در ذهن داریم.
احمد صفرزاده از نیروهای جهادی که تا کنون چند مرحله در منطقه حضور یافته و کمک های مردمی شامل مواد خوراکی توزیع کرده و از اهالی بومی منطقه است به وضعیت نا بسامان تعدادی از روستاها از جمله پیلگاه و درخطر بودن خشکی درختان به علت قطع جوی آب و روستای مینو که هنوز راه دسترسی ندارند اشاره می کند.
وی ادامه می دهد: اهالی گله را از رود خانه عبور می دهند و درکوهپایه مستقر هستند و بدون سرپناه و داشتن پتو و وسایل مناسب کنار گله های خود در دامنه کوه مستقر شده اند.
ابوذر محمدی از دیگر نیروهای جهادی حاضر در منطقه به شرایط سخت زندگی در برخی روستا های منطقه اشاره می کند ومی گوید: بعد از سیل تا کنون 2 بار کمک های مردمی در این منطقه توزیع شده اما ناکافی است.
وی به عدم دسترسی روستای گاره به راه مناسب اشاره کرد و افزود: وضعیت جاده دسترسی این روستا به گونه ای است که حتی با تراکتور هم نمی توان از آن عبور کرد.
رضا جعفر زاده از نیروهای جهادی نیز به وضعیت نامناسب بهداشت محیط اشاره کرد و گفت: تعدادی از روستاها با هجوم کک مواجه شده اند و این مساله موجب سلب آسایش و سلامت روستاییان شده است.
وی همچنین از خاطره تلخ در روستای می نو بعد از سیل می گوید: پل روستای می نو را سیل تخریب کرده بود و اهالی به وسیله (گرگر) جابجا می شدند؛ یکی از زنان ساکن در این روستا به نام ایران محمدی در حین جابجایی دچار حادثه شد و دوبند از انگشتانش قطع شد.
بنا بر گفته معاون عمرانی بنیاد مسکن لرستان مطابق بررسیهای صورت گرفته از سوی پژوهشکده سوانح طبیعی از روستاهای آسیب دیده و روستاهای در معرض آسیب، در مجموع 137 روستا از لرستان نیازمند اقدامات ایمن سازی هستند.
هم اکنون 2 هزار و 864 روستا در لرستان وجود دارد و بنا بر سرشماری سال 95 ، تعداد جمعیت روستایی لرستان 623 هزار و 896 نفر است.
مردمان روستاهای محروم و دور افتاده را باید پای حرف هایشان نشست ؛ مسئولین به روش های خاصی که قطعا خود بهتر می دانند باید حامی این مردم باشند و در جهت رفع مشکلات آنها گام بردارند و هر کدام از ما نیز بعنوان یک رهگذر یا گردشگر و یک فرد عادی اگر گذرمان به آنها افتاد ؛ اندکی تامل و اندکی درنگ داشته باشیم و پای صحبت هایشان بنشینیم باشد که صدای رسایی برای آنها در هیاهو مشکلات دنیای پرشتاب امروزه باشیم.
گزارش:مهری میر دریکوند
1920/7273
کپی شد