در ادامه این مطلب آمده است: این طرح برای بررسی بیشتر به کمیسیون شوراها ارجاع شد که بر اساس آن، حوزههای انتخابیه هر استان به همان تعداد قبل در مجلس کرسی خواهند داشت اما واجدین شرایط هر استان میتوانند به کاندیداهای تمام حوزههای انتخابیه استان رای بدهند.
این طرح در بدایت امر دارای محاسن میباشد.
از نگاه موافقان، اجرایی شدن این طرح، ضرورت نگاه ملی و کلان نمایندگان و تقویت احزاب را در عرصهی سیاسی کشور به دنبال خواهد داشت.
نمایندگان از پرداختن به مسائل محلی و عزل و نصبها و دخالت در امور اجرایی استانها فاصله گرفته و به وظیفهی اصلی خود که تقنین و نظارت است به طور مطلوب و موثرتری میپردازند.
از جمله معایب و مشکلات طرح استانی شدن، کاهش مشارکت مردم در انتخابات خواهد شد و این تلقی و باور در بین مردم شهرها، بخشها و روستاها تقویت خواهد شد که اساسا آنها نقش مستقیم و بلاواسطهای در انتخاب نمایندگان خود با توجه به هژمونی قوی نمایندگان در مراکز استان نخواهند داشت و حس مشارکت و دخالت خود را بهطور مستقیم در انتخاب نماینده تقلیل خواهد یافت.
همچنین افرادی که به زعم خود از ظرفیتها و قابلیتهای کاندیداتوری در عرصه انتخابات برخوردار هستند فرصت انتخاب شدن را به راحتی از دست داده و در مقابل چهرههای سرشناش و افرادی که به کانونهای قدرت و ثروت وصل میباشند، نخواهند توانست در عرصه انتخابات بروز و ظهور قوی و اثر گذار داشته باشند و زمینه برای ایجاد نوعی اشرافیت سیاسی مهیا میگردد.
از دیگر معایب این طرح، در صورت اجرایی شدن، زمینههای تنشهای قومی- مذهبی با توجه به وجود این نوع ساختارها در بعضی استانها دور از ذهن نبوده که میتواند آثار و تبعات امنیتی به دنبال داشته باشد.
همچنین شیوه تبلیغات در بحث استانی شدن انتخابات به گونهای است که مستلزم صرف هزینه زیاد میباشد و بدین ترتیب اگر فردی بخواهد در گستره جغرفیای استانها به معرفی و تبلیغ خود بپردازد باید از پشتوانه مالی قوی برخوردار بوده تابتواند خود را در معرض انتخاب و اعتماد مردم قرار دهد که وجود این امر نافی اصل عدالت و برابری فرصتها در عرصهی انتخابات میباشد که با روح قانون در تعارض است.
در روند فعلی انتخابات بسیاری از نمایندگان شهرها از این فرصت و موقیت برخوردار میباشند که هر چند وقت یک باردر منطقه خود حضور یافته و به مشکلات و گرفتاریها و مطالبات اقشار مختلف بپردازند. اما در طرح مذکور میزان دسترسی مردم به نمایندهای که در سطح استان باشد به مراتب کمتر و کاهش مییابد که میتواند باعث فاصله و دوری نماینده از متن مردم و عدم آشنایی با مشکلات و مطالبات آنان باشد.
همچنین می توان به این نکته اساسی و مهم اشاره کرد که اصل 84 قانون اساسی اشاره میکند: «هر نماینده در برابر تمام ملت مسئول است و حق دارد در همه مسائل داخلی و خارجی کشور اظهار نظر نماید»، چنانچه شان نزول طرح استانی شدن انتخابات بر آن است که داوطلب نمایندگی، خود را نه تنها نماینده شهر بلکه نماینده استان بداند به نظر میرسد مفاد طرح پیشنهادی اساسا مسئله تازه و جدیدی نیست؛ زیرا به موجب اصول عدیده قانون اساسی نمایندگان مجلس، نمایندهی کل ملت حتا ایرانیان مقیم خارج کشور محسوب میشوند.
از طرف دیگر اصل 62 قانون اساسی بیان داشته:«قانون اساسی از نمایندگان ملت که به طور مستقیم و با رای مخفی انتخاب میشوند، تشکیل میگردد».
کلمه مستقیم دلالت بر آن دارد که انتخاب کنندگان و انتخاب شوندگان باید کمترین فاصله را با هم داشته باشند و شناخت انتخاب کنندگان حتیالمقدور عینی و بر اساس اطلاعات دست اول باشد، به همین جهت کشورهایی با سابقه طولانی نظام انتخاباتی، با تمهیدات ویژه به تقویت این مسئله پرداخته اند.
به عنوان مثال، در کشورهایی با سابقه نظام انتخاباتی بیشتر، شهرهای پر جمعیت در این کشورها به حوزههای کوچک تر و منطقهای در جهت جلب مشارکت مردم تقسیم گردیده است.
در پایان به نظر میرسد طرح استانی شدن انتخابات، بییش از آنکه دغدغهی مسئولیتهای نمایندگان در حوزهی ملی را دنبال کند، بیشتر به دنبال حفظ و تقویت جایگاه فعلی آنها را در پی داشته باشد.
منبع: هفته نامه سیمره
7274/6060
این طرح در بدایت امر دارای محاسن میباشد.
از نگاه موافقان، اجرایی شدن این طرح، ضرورت نگاه ملی و کلان نمایندگان و تقویت احزاب را در عرصهی سیاسی کشور به دنبال خواهد داشت.
نمایندگان از پرداختن به مسائل محلی و عزل و نصبها و دخالت در امور اجرایی استانها فاصله گرفته و به وظیفهی اصلی خود که تقنین و نظارت است به طور مطلوب و موثرتری میپردازند.
از جمله معایب و مشکلات طرح استانی شدن، کاهش مشارکت مردم در انتخابات خواهد شد و این تلقی و باور در بین مردم شهرها، بخشها و روستاها تقویت خواهد شد که اساسا آنها نقش مستقیم و بلاواسطهای در انتخاب نمایندگان خود با توجه به هژمونی قوی نمایندگان در مراکز استان نخواهند داشت و حس مشارکت و دخالت خود را بهطور مستقیم در انتخاب نماینده تقلیل خواهد یافت.
همچنین افرادی که به زعم خود از ظرفیتها و قابلیتهای کاندیداتوری در عرصه انتخابات برخوردار هستند فرصت انتخاب شدن را به راحتی از دست داده و در مقابل چهرههای سرشناش و افرادی که به کانونهای قدرت و ثروت وصل میباشند، نخواهند توانست در عرصه انتخابات بروز و ظهور قوی و اثر گذار داشته باشند و زمینه برای ایجاد نوعی اشرافیت سیاسی مهیا میگردد.
از دیگر معایب این طرح، در صورت اجرایی شدن، زمینههای تنشهای قومی- مذهبی با توجه به وجود این نوع ساختارها در بعضی استانها دور از ذهن نبوده که میتواند آثار و تبعات امنیتی به دنبال داشته باشد.
همچنین شیوه تبلیغات در بحث استانی شدن انتخابات به گونهای است که مستلزم صرف هزینه زیاد میباشد و بدین ترتیب اگر فردی بخواهد در گستره جغرفیای استانها به معرفی و تبلیغ خود بپردازد باید از پشتوانه مالی قوی برخوردار بوده تابتواند خود را در معرض انتخاب و اعتماد مردم قرار دهد که وجود این امر نافی اصل عدالت و برابری فرصتها در عرصهی انتخابات میباشد که با روح قانون در تعارض است.
در روند فعلی انتخابات بسیاری از نمایندگان شهرها از این فرصت و موقیت برخوردار میباشند که هر چند وقت یک باردر منطقه خود حضور یافته و به مشکلات و گرفتاریها و مطالبات اقشار مختلف بپردازند. اما در طرح مذکور میزان دسترسی مردم به نمایندهای که در سطح استان باشد به مراتب کمتر و کاهش مییابد که میتواند باعث فاصله و دوری نماینده از متن مردم و عدم آشنایی با مشکلات و مطالبات آنان باشد.
همچنین می توان به این نکته اساسی و مهم اشاره کرد که اصل 84 قانون اساسی اشاره میکند: «هر نماینده در برابر تمام ملت مسئول است و حق دارد در همه مسائل داخلی و خارجی کشور اظهار نظر نماید»، چنانچه شان نزول طرح استانی شدن انتخابات بر آن است که داوطلب نمایندگی، خود را نه تنها نماینده شهر بلکه نماینده استان بداند به نظر میرسد مفاد طرح پیشنهادی اساسا مسئله تازه و جدیدی نیست؛ زیرا به موجب اصول عدیده قانون اساسی نمایندگان مجلس، نمایندهی کل ملت حتا ایرانیان مقیم خارج کشور محسوب میشوند.
از طرف دیگر اصل 62 قانون اساسی بیان داشته:«قانون اساسی از نمایندگان ملت که به طور مستقیم و با رای مخفی انتخاب میشوند، تشکیل میگردد».
کلمه مستقیم دلالت بر آن دارد که انتخاب کنندگان و انتخاب شوندگان باید کمترین فاصله را با هم داشته باشند و شناخت انتخاب کنندگان حتیالمقدور عینی و بر اساس اطلاعات دست اول باشد، به همین جهت کشورهایی با سابقه طولانی نظام انتخاباتی، با تمهیدات ویژه به تقویت این مسئله پرداخته اند.
به عنوان مثال، در کشورهایی با سابقه نظام انتخاباتی بیشتر، شهرهای پر جمعیت در این کشورها به حوزههای کوچک تر و منطقهای در جهت جلب مشارکت مردم تقسیم گردیده است.
در پایان به نظر میرسد طرح استانی شدن انتخابات، بییش از آنکه دغدغهی مسئولیتهای نمایندگان در حوزهی ملی را دنبال کند، بیشتر به دنبال حفظ و تقویت جایگاه فعلی آنها را در پی داشته باشد.
منبع: هفته نامه سیمره
7274/6060
کپی شد