در این مطلب می خوانیم:
شهرمان قم با توجه به موقعیت جغرافیایی و نقشه های سیاسی فرهنگی که در سال های پس از انقلاب برایش تعریف شد با افزایش جمعیت وگسترش فیزیکی مواجه گردید. تحولاتی که قم را در رده کلانشهرها جای داد و تغییراتی را در سیما وکارکرد شهرمان رقم زد. اما آیا نظام برنامه ریزی شهری توانسته سرنوشت امیدوار کنندهای را برای شهر رقم بزند و در گذر زمان کیفیت زندگی شهری را ارتقا دهد برای پاسخ به این سؤال میتوان گفت در نظام برنامهریزی شهری قم دستاوردها والبته نقاط ضعف بزرگی وجود دارد.
دسترسی خانوارهای شهری به خدمات پایه (آب، برق، گاز) آمادهسازی زمین، تشکیل شورای شهر و تهیه طرحهای توسعه شهری را میتوان از جمله دستاوردهای نظام برنامهریزی شهری دانست. هر چند دستاوردهای مورد اشاره در اجرا با نقصان هایی مواجه بوده است. برای مثال دربخشهایی از شهر طرح آماده سازی زمین برای پاسخگویی به نیاز مسکن وهدایت توسعه شهری شکل می گیرد ودر بخش دیگری نظاره گر ساخت و سازهای غیر قانونی یا ظاهرا قانونی در اراضی کشاورزی درون و خارج از محدوده قانونی شهر می باشیم.و یا شورای شهر که میبایستی یک نهاد تخصصی در اداره شهر باشد در برابر تصمیمات غیر کارشناسی مدیریت شهری سکوت اختیار می کند. مخالفت و جو سازی غیرکارشناسانه با مصوبه شورایعالی معماری و شهرسازی برای انجام اصلاحات در طراحی بلوار پیامبر اعظم نمونه ای از تبعات غیر تخصصی شدن شورای شهر میباشد. همچنین در دهههای اخیر طرح و برنامههایی برای توسعه شهری قم تعریف شده است. اما دقیق نبودن مطالعات، عدم ضمانت اجرایی شدن، دستخوش تغییر بودن بواسطه اعمال نفوذ افراد و نهادها اثر گذار بودن طرح های توسعه شهری را با موانعی روبه رو نموده است.
نقاط ضعف نظام برنامهریزی شهری کدامند؟
اول اینکه نظام برنامه ریزی شهری در نحوه اداره شهر نمی تواند نقش پررنگی ایفا نماید. در شهرمان نهادهای دارای قدرتی وجود دارند که از نگاه خود که بعضا هم سلیقه ای می باشد به نحوه اداره شهر می نگرند. تغییر کاربری باغ سالاریه و پارک دورشهر، بلاتکلیف ماندن وضعیت میدان تره بار مطهری چالش اجرای برنامه های فرهنگی هنری برای گذران اوقات فراغت شهروندان را می توان نمونه هایی از این دست مسائل دانست.
دوم اینکه علی رغم برخی اقدامات مثبت در مجموع مدیریت شهری کارآمد و توانمندی برای اداره شهرمان شکل نگرفته است. تخصص، تجربه و تعهد سه معیار مهم برای انتخاب مدیران و برنامهریزان شهری میباشد که حاکم شدن نگاههای سلیقهای و منافع گروهی این معیارها را به حاشیه رانده وموانعی را برای شکل گیری خردجمعی با بهرهگیری از حضور افراد متخصص متعهد در مسایل شهری بوجودآورده است.
سوم اینکه تفکر توسعه برونزای شهری بر نظام برنامه ریزی شهری قم حاکم گردیده است. تفکری که با گسترش افقی شهر و نگاه سوداگرانه مسائلی همچون بی توجهی به بافت ارزشمند تاریخی، عدم برنامه ریزی هدفمند برای نوسازی بافتهای فرسوده و حاشیه نشینی، ازبین بردن اراضی کشاورزی درون و پیرامون شهر، تحمیل هزینههای سنگین و دایمی برای اداره شهر و تاب آوری پایین شهر در مقابل مخاطرات طبیعی را برای شهرمان ایجاد نموده است.
چهارم اینکه جایگاه شهروندان و زائران در نظام برنامه ریزی شهری نامشخص ودچار سردر گمی می باشد. برای پاسخگویی به نیاز زائران بلوار پیامبر اعظم را طراحی می کنیم اما از سوی دیگر بافت ارزشمند تاریخی و زمینهای کشاورزی را از بین می بریم وتوسعه کالبدی شهر را در جهتی در تضاد با اصول شهرسازی شکل میدهیم و یا بدون نگاه جامع و بلندمدت بافت مسکونی پیرامون حرم مطهر که در درون خود هویت ارزشمند شهر را جای داده با اعمال مشوقهایی برای تبدیل خانه های مسکونی به واحد اقامتی از بین میبریم.
پنجم اینکه حق شهروندان بر شهر در نظام برنامه ریزی شهری موضوعی پذیرفته شده نمیباشد. عدم فعال سازی اجتماعات محلی نظیر شورایاری ها، سازمان های مردم نهاد و یا پاسخگو نبودن نظام برنامه ریزی شهری در قبال تصمیمات نادرست و در تضاد با منافع شهروندان را میتوان از نشانه های نادیده انگاری این موضوع دانست.
و سخن آخر اینکه امید است نظام برنامه ریزی شهری با نقش آفرینی مفید و سازنده بتواند سرنوشت مطلوب و شایسته ای را برای امروز و فردای شهرمان رقم بزند.
8138/ 6133/تنظیم کننده:فرزانه پیری ** انتشار - جعفرمسلمی
شهرمان قم با توجه به موقعیت جغرافیایی و نقشه های سیاسی فرهنگی که در سال های پس از انقلاب برایش تعریف شد با افزایش جمعیت وگسترش فیزیکی مواجه گردید. تحولاتی که قم را در رده کلانشهرها جای داد و تغییراتی را در سیما وکارکرد شهرمان رقم زد. اما آیا نظام برنامه ریزی شهری توانسته سرنوشت امیدوار کنندهای را برای شهر رقم بزند و در گذر زمان کیفیت زندگی شهری را ارتقا دهد برای پاسخ به این سؤال میتوان گفت در نظام برنامهریزی شهری قم دستاوردها والبته نقاط ضعف بزرگی وجود دارد.
دسترسی خانوارهای شهری به خدمات پایه (آب، برق، گاز) آمادهسازی زمین، تشکیل شورای شهر و تهیه طرحهای توسعه شهری را میتوان از جمله دستاوردهای نظام برنامهریزی شهری دانست. هر چند دستاوردهای مورد اشاره در اجرا با نقصان هایی مواجه بوده است. برای مثال دربخشهایی از شهر طرح آماده سازی زمین برای پاسخگویی به نیاز مسکن وهدایت توسعه شهری شکل می گیرد ودر بخش دیگری نظاره گر ساخت و سازهای غیر قانونی یا ظاهرا قانونی در اراضی کشاورزی درون و خارج از محدوده قانونی شهر می باشیم.و یا شورای شهر که میبایستی یک نهاد تخصصی در اداره شهر باشد در برابر تصمیمات غیر کارشناسی مدیریت شهری سکوت اختیار می کند. مخالفت و جو سازی غیرکارشناسانه با مصوبه شورایعالی معماری و شهرسازی برای انجام اصلاحات در طراحی بلوار پیامبر اعظم نمونه ای از تبعات غیر تخصصی شدن شورای شهر میباشد. همچنین در دهههای اخیر طرح و برنامههایی برای توسعه شهری قم تعریف شده است. اما دقیق نبودن مطالعات، عدم ضمانت اجرایی شدن، دستخوش تغییر بودن بواسطه اعمال نفوذ افراد و نهادها اثر گذار بودن طرح های توسعه شهری را با موانعی روبه رو نموده است.
نقاط ضعف نظام برنامهریزی شهری کدامند؟
اول اینکه نظام برنامه ریزی شهری در نحوه اداره شهر نمی تواند نقش پررنگی ایفا نماید. در شهرمان نهادهای دارای قدرتی وجود دارند که از نگاه خود که بعضا هم سلیقه ای می باشد به نحوه اداره شهر می نگرند. تغییر کاربری باغ سالاریه و پارک دورشهر، بلاتکلیف ماندن وضعیت میدان تره بار مطهری چالش اجرای برنامه های فرهنگی هنری برای گذران اوقات فراغت شهروندان را می توان نمونه هایی از این دست مسائل دانست.
دوم اینکه علی رغم برخی اقدامات مثبت در مجموع مدیریت شهری کارآمد و توانمندی برای اداره شهرمان شکل نگرفته است. تخصص، تجربه و تعهد سه معیار مهم برای انتخاب مدیران و برنامهریزان شهری میباشد که حاکم شدن نگاههای سلیقهای و منافع گروهی این معیارها را به حاشیه رانده وموانعی را برای شکل گیری خردجمعی با بهرهگیری از حضور افراد متخصص متعهد در مسایل شهری بوجودآورده است.
سوم اینکه تفکر توسعه برونزای شهری بر نظام برنامه ریزی شهری قم حاکم گردیده است. تفکری که با گسترش افقی شهر و نگاه سوداگرانه مسائلی همچون بی توجهی به بافت ارزشمند تاریخی، عدم برنامه ریزی هدفمند برای نوسازی بافتهای فرسوده و حاشیه نشینی، ازبین بردن اراضی کشاورزی درون و پیرامون شهر، تحمیل هزینههای سنگین و دایمی برای اداره شهر و تاب آوری پایین شهر در مقابل مخاطرات طبیعی را برای شهرمان ایجاد نموده است.
چهارم اینکه جایگاه شهروندان و زائران در نظام برنامه ریزی شهری نامشخص ودچار سردر گمی می باشد. برای پاسخگویی به نیاز زائران بلوار پیامبر اعظم را طراحی می کنیم اما از سوی دیگر بافت ارزشمند تاریخی و زمینهای کشاورزی را از بین می بریم وتوسعه کالبدی شهر را در جهتی در تضاد با اصول شهرسازی شکل میدهیم و یا بدون نگاه جامع و بلندمدت بافت مسکونی پیرامون حرم مطهر که در درون خود هویت ارزشمند شهر را جای داده با اعمال مشوقهایی برای تبدیل خانه های مسکونی به واحد اقامتی از بین میبریم.
پنجم اینکه حق شهروندان بر شهر در نظام برنامه ریزی شهری موضوعی پذیرفته شده نمیباشد. عدم فعال سازی اجتماعات محلی نظیر شورایاری ها، سازمان های مردم نهاد و یا پاسخگو نبودن نظام برنامه ریزی شهری در قبال تصمیمات نادرست و در تضاد با منافع شهروندان را میتوان از نشانه های نادیده انگاری این موضوع دانست.
و سخن آخر اینکه امید است نظام برنامه ریزی شهری با نقش آفرینی مفید و سازنده بتواند سرنوشت مطلوب و شایسته ای را برای امروز و فردای شهرمان رقم بزند.
8138/ 6133/تنظیم کننده:فرزانه پیری ** انتشار - جعفرمسلمی
کپی شد