ایسنا منطقه قزوین، یادداشت میهمان، سید مصطفی علمی، فعال فرهنگی و رسانهای، سفر دو روزه معاون رئیسجمهور و ریاست سازمان میراث فرهنگی، صنایعدستی و گردشگری کشور به استان قزوین، تحتالشعاع یک «حادثه» قرار گرفت که امواج خبری آن در رسانههای اجتماعی، دیداری و مکتوب مرزهای ممکن و معقول رویدادهای معمولی را درهم کوبید و تمامی اخبار نشستها و دیدارهای مونسان را کنار زد و به شکلی غیرمنتظره برجسته شد و به رسانههای خارج از کشور نیز راه یافت.
بازخوانی رویداد «حمله یک قلاده شیر به مربی خود» و شیوه مواجهه خبرنگاران استان و نحوه پوشش خبرگزاریها و منابع کوچک و بزرگ خبری میتواند تا مدتها در کلاسهای رسانهای مورد توجه، تحلیل و بررسی قرار بگیرد.
آسیبشناسی اینکه در استان قزوین که از نخستین کانونهای تمدنی فلات ایران با قدمتی نزدیک به ده هزار سال به شمار میرود و آثار تاریخی و طبیعی تراز اولی را در دل خود جای داده؛ چگونه مدتی است برنامهریزان استانی یک «باغوحش کوچک» را که تا تبدیل شدن به «دهکده طبیعت» استاندارد راهی بسیار طولانی در پیش دارد؛ بهعنوان مقصد اول مدیران ملی و میهمانان رسمی استان معرفی میکنند؛ باید در فرصت و جای دیگری تحلیل شود.
انتظار میرود وقتی رئیس سازمان میراث فرهنگی کشور وارد قزوین میشود بهجای بازدید از باغوحش به دشت قزوین برود و از محوطههای پیشازتاریخ سگزآباد، زاغه، خله کوه و بسیاری اماکن تاریخی دیگر که آثار هزاران ساله آن موجب شگفتی باستان شناسان است بازدید کند و مسئولان و مدیران استانی از فرصت حضور وی برای راهاندازی سریع سایت موزه مناطق سگزآباد و تاکستان استفاده کنند تا توزیع عادلانه امکانات و درآمد حاصل از گردشگری به شهرهای دیگر استان نیز برسد و تنها شهرستان قزوین دیده نشود.
آنچه اصل این حادثه را بهسوی شک و ابهام میبرد تکرار آن در فاصله زمانی کوتاه است؛ مشابه چنین حادثهای در دیدار نوبخت معاون دیگر رئیسجمهور نیز با دوز کمتری رویداده ولی چون خبرنگاران گزینشی در آن حضور داشتهاند انعکاسی نیافته است. به نظر میرسد مسئولان و حامیان دهکده طبیعت که به خاطر مداخلههای غیراصولی در اقلیم و طبیعت قزوین و تهدیدهایی که از ناحیه آن باغستان سنتی قزوین را به نابودی و ویرانی میکشد تحتفشار هستند و پشتیبانیهای میلیاردی و تبلیغات گسترده محیطی آنان نیز چندان مؤثر نبوده و به همین علت به دنبال مطرح کردن باری به هر جهت دهکده طبیعت بهعنوان مهمترین سایت گردشگری استان هستند تا از توجه به بافت تاریخی شهر و باغستان سنتی و آثار ارزشمند دیگر همانند مجموعه سمیران، مجموعه الموت، برجهای خرقان، محوطههای پیشازتاریخ، کاروانسراهای استان و بسیاری مناطق دیگر کاسته شود.
اگر از تردید درباره چگونگی و اصل حادثه بگذریم که نمیتوان گذشت زیرا «نادررضا نوری» مدیر باغ وحش، شیر مورد نظر را از کودکی بزرگ کرده و عاطفه قدرتمند و حقشناسی حیوانات چنانکه در موارد مشابه فراوان ازجمله دیدار دوباره سراسر عاطفه و مهربانی شیر نر عظیمالجثهای با زنی اهل شیلی که در دوران کودکیاش از شیر نگهداری کرده پس از سالها دوری و نداشتن ارتباط، در شبکههای اجتماعی بهکرات منتشرشده و دیدهایم آسیب زدن شیر به مربی پرورشدهندهاش نمیتواند چندان جدی باشد. درعینحال نمیبایست از موضوع فقدان امنیت بازدیدکنندگان و گردشگران آن مجموعه بهآسانی گذشت و این تهدید برای کسانی که از باغوحش شهرداری قزوین دیدن میکنند همچنان وجود دارد.
اما شیوه پوشش خبری این حادثه و برتر نشان دادنش از حضور و دستاوردهای سفر مونسان به قزوین در خبرگزاریها از دو حالت خارج نیست؛ یا سفر دو روزه رئیس سازمان میراث فرهنگی کشور به همراه جمع زیادی از مدیران استان برای تأسیسات گردشگری، هتلسازی، احداث موزههای جدید و تأمین اعتبار برای مرمت بناهای مهم تاریخی دستاورد قابلاعتنایی نداشته و یا منابع خبری در رویدادهایی ازایندست به دنبال حاشیهها و حادثههای غیر مهم میروند و آن را عمده میکنند.
در صورت اول جای خالی مطالبهگری و پرسش از میزبانان و برنامهریزان این سفر با احتساب هزینههای فراوان مالی و انسانی و مدیریتی بهشدت احساس میشود و باید جامعه شریف رسانهای از آن غافل نشود. در صورت دوم نیز بازنگری «حادثه» و ضرورت پرسشگری برای جلوگیری از تکرار آن و آسیب زدن احتمالی به گردشگران یا خدمه مجموعه جای خود را به «کپی- پیست» خبری تکراری و غیر مهم بدهد.
تعابیر برخی رسانهها و روابط عمومی دوایر دولتی از حادثه تعجبآور و غیرحرفهای است، همانند: «سوپراستار دوستدار حیوانات» در «حادثه هولناک» حمله شیر در قفس «بهشدت مجروح» شد؛ انحراف از مسیر خبر و قهرمانسازی دروغین و عدم سازگاری این «رپورتاژهای خبرنما» با آنچه واقعیت داشته و اعلام شده، آسیبپذیری رسانهها و ضرورت بازآموزی خبرنگاران را آشکار میسازد.
پینوشت: بنابر اظهار یک کارشناس حمله شیر نر به خاطر ترس از حضور گسترده جمعیت در نزدیکی قفس و احتمال آسیب دیدن جفت باردارش بوده که اگر صحت داشته باشد قصور و کوتاهی نادررضا نوری و برنامهریزان سفر غیرقابلگذشت است، ضمن آنکه موضع روابط عمومی سازمان دامپزشکی استان قزوین بهجای آنکه حمایت از حقوق حیوانات باشد بهسوی شخصیتپردازی و قهرمانسازی بر اساس الگوی «رپورتاژ» رفته است که این نیز جای بررسی دارد.
انتهای پیام
بازخوانی رویداد «حمله یک قلاده شیر به مربی خود» و شیوه مواجهه خبرنگاران استان و نحوه پوشش خبرگزاریها و منابع کوچک و بزرگ خبری میتواند تا مدتها در کلاسهای رسانهای مورد توجه، تحلیل و بررسی قرار بگیرد.
آسیبشناسی اینکه در استان قزوین که از نخستین کانونهای تمدنی فلات ایران با قدمتی نزدیک به ده هزار سال به شمار میرود و آثار تاریخی و طبیعی تراز اولی را در دل خود جای داده؛ چگونه مدتی است برنامهریزان استانی یک «باغوحش کوچک» را که تا تبدیل شدن به «دهکده طبیعت» استاندارد راهی بسیار طولانی در پیش دارد؛ بهعنوان مقصد اول مدیران ملی و میهمانان رسمی استان معرفی میکنند؛ باید در فرصت و جای دیگری تحلیل شود.
انتظار میرود وقتی رئیس سازمان میراث فرهنگی کشور وارد قزوین میشود بهجای بازدید از باغوحش به دشت قزوین برود و از محوطههای پیشازتاریخ سگزآباد، زاغه، خله کوه و بسیاری اماکن تاریخی دیگر که آثار هزاران ساله آن موجب شگفتی باستان شناسان است بازدید کند و مسئولان و مدیران استانی از فرصت حضور وی برای راهاندازی سریع سایت موزه مناطق سگزآباد و تاکستان استفاده کنند تا توزیع عادلانه امکانات و درآمد حاصل از گردشگری به شهرهای دیگر استان نیز برسد و تنها شهرستان قزوین دیده نشود.
آنچه اصل این حادثه را بهسوی شک و ابهام میبرد تکرار آن در فاصله زمانی کوتاه است؛ مشابه چنین حادثهای در دیدار نوبخت معاون دیگر رئیسجمهور نیز با دوز کمتری رویداده ولی چون خبرنگاران گزینشی در آن حضور داشتهاند انعکاسی نیافته است. به نظر میرسد مسئولان و حامیان دهکده طبیعت که به خاطر مداخلههای غیراصولی در اقلیم و طبیعت قزوین و تهدیدهایی که از ناحیه آن باغستان سنتی قزوین را به نابودی و ویرانی میکشد تحتفشار هستند و پشتیبانیهای میلیاردی و تبلیغات گسترده محیطی آنان نیز چندان مؤثر نبوده و به همین علت به دنبال مطرح کردن باری به هر جهت دهکده طبیعت بهعنوان مهمترین سایت گردشگری استان هستند تا از توجه به بافت تاریخی شهر و باغستان سنتی و آثار ارزشمند دیگر همانند مجموعه سمیران، مجموعه الموت، برجهای خرقان، محوطههای پیشازتاریخ، کاروانسراهای استان و بسیاری مناطق دیگر کاسته شود.
اگر از تردید درباره چگونگی و اصل حادثه بگذریم که نمیتوان گذشت زیرا «نادررضا نوری» مدیر باغ وحش، شیر مورد نظر را از کودکی بزرگ کرده و عاطفه قدرتمند و حقشناسی حیوانات چنانکه در موارد مشابه فراوان ازجمله دیدار دوباره سراسر عاطفه و مهربانی شیر نر عظیمالجثهای با زنی اهل شیلی که در دوران کودکیاش از شیر نگهداری کرده پس از سالها دوری و نداشتن ارتباط، در شبکههای اجتماعی بهکرات منتشرشده و دیدهایم آسیب زدن شیر به مربی پرورشدهندهاش نمیتواند چندان جدی باشد. درعینحال نمیبایست از موضوع فقدان امنیت بازدیدکنندگان و گردشگران آن مجموعه بهآسانی گذشت و این تهدید برای کسانی که از باغوحش شهرداری قزوین دیدن میکنند همچنان وجود دارد.
اما شیوه پوشش خبری این حادثه و برتر نشان دادنش از حضور و دستاوردهای سفر مونسان به قزوین در خبرگزاریها از دو حالت خارج نیست؛ یا سفر دو روزه رئیس سازمان میراث فرهنگی کشور به همراه جمع زیادی از مدیران استان برای تأسیسات گردشگری، هتلسازی، احداث موزههای جدید و تأمین اعتبار برای مرمت بناهای مهم تاریخی دستاورد قابلاعتنایی نداشته و یا منابع خبری در رویدادهایی ازایندست به دنبال حاشیهها و حادثههای غیر مهم میروند و آن را عمده میکنند.
در صورت اول جای خالی مطالبهگری و پرسش از میزبانان و برنامهریزان این سفر با احتساب هزینههای فراوان مالی و انسانی و مدیریتی بهشدت احساس میشود و باید جامعه شریف رسانهای از آن غافل نشود. در صورت دوم نیز بازنگری «حادثه» و ضرورت پرسشگری برای جلوگیری از تکرار آن و آسیب زدن احتمالی به گردشگران یا خدمه مجموعه جای خود را به «کپی- پیست» خبری تکراری و غیر مهم بدهد.
تعابیر برخی رسانهها و روابط عمومی دوایر دولتی از حادثه تعجبآور و غیرحرفهای است، همانند: «سوپراستار دوستدار حیوانات» در «حادثه هولناک» حمله شیر در قفس «بهشدت مجروح» شد؛ انحراف از مسیر خبر و قهرمانسازی دروغین و عدم سازگاری این «رپورتاژهای خبرنما» با آنچه واقعیت داشته و اعلام شده، آسیبپذیری رسانهها و ضرورت بازآموزی خبرنگاران را آشکار میسازد.
پینوشت: بنابر اظهار یک کارشناس حمله شیر نر به خاطر ترس از حضور گسترده جمعیت در نزدیکی قفس و احتمال آسیب دیدن جفت باردارش بوده که اگر صحت داشته باشد قصور و کوتاهی نادررضا نوری و برنامهریزان سفر غیرقابلگذشت است، ضمن آنکه موضع روابط عمومی سازمان دامپزشکی استان قزوین بهجای آنکه حمایت از حقوق حیوانات باشد بهسوی شخصیتپردازی و قهرمانسازی بر اساس الگوی «رپورتاژ» رفته است که این نیز جای بررسی دارد.
انتهای پیام
کپی شد