گفتگوی اختصاصی پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران -تهران

در گفت وگو با جماران؛

شأن و جایگاه حضرت زهرا(س) از زبان آیت‌الله ابن الرضا

به نظر من علت ماندگاری حضرت زهرا(س) و اولاد معصومین‌اش همین عصمت و پاکی اینها است. چون اینها پاک‌ترین انسان‌هایند و از هر خطا، اشتباه، نیت سوء، قصد خطا و انحراف به دورند، ماندگارترند. وقتی کسی از انحرافات بدور و پاکیزه باشد و مصون از هر اشتباهی باشد، تمام نیت، قول و رفتار آنها مطابق با حق است.

پایگاه خبری جماران: آیت‌الله سید محمد ابن‌الرضا مدرس خارج فقه و اصول حوزه علمیه قم و تولیت مدرسه حضرت ولیعصر خوانسار به مناسبت ایام فاطمیه شهادت حضرت صدیقه طاهره سلام الله علیها با جماران به گفت‌وگو نشست و از جایگاه آن حضرت در آیات و روایات و رسالت‌های اجتماعی ایشان سخن گفت.

مشروح این گفت و گو در پی می آید:

 

دوست داریم درباره شخصیت حضرت زهرا (سلام الله علیها) صحبت بفرمایید. در ابتدا مایلیم جایگاه  شخصیت آن حضرت را باتوجه به آیات و روایات بیان بفرمایید.

در قرآن کریم آیاتی وجود دارد که با توجه به روایاتی که در ذیل آن آیات مطرح گردیده است، همه مفسرین، شیعه و سنی، آن آیات را بر حضرت زهرا تفسیر و تأویل کرده‌اند. تفسیر این آیات بر حضرت زهرا، اختصاص به شیعه ندارد؛ مثلاً آیه تطهیر و آیه مباهله، آیاتی است که تقریباً بین محدثین و مفسرین اجماع است بر اینکه حضرت زهرا یکی از مصادیق بارز آن است.

در مباهله پنج نفر و پنج ذات مقدس وجود داشتند: وجود مقدس پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم)، وجود مقدس حضرت امیر (صلوات الله و سلامه علیه)، وجود مقدس حضرت زهرا، وجود مقدس آقا امام حسن و وجود مقدس آقا امام حسین (علیهم صلوات الله).

در آیه تطهیر که خداوند فرموده است: «إنما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت لیطهرکم تطهیرا»، باز در ذیل این آیه روایاتی است که اهل بیت را به همین پنج ذات مقدس تفسیر کرده است. البته روایات دیگری داریم که می‌گوید همین حکم را همه ائمه معصومین دارند.

آیه شریفه تطهیر فرموده است که مطلق رجس و پلیدی از این خاندان دور است. منظور از آن رجس و پلیدی، هم رجس و پلیدی معنوی و باطنی است و هم رجس و پلیدی ظاهری؛  چون که خداوند آن را به شکل «الرجس» فرموده‌اند و الف و لام آن، الف و لام جنس است؛ یعنی جنس رجس و پلیدی از این حضرات دور است.

بنابراین، هر پلیدی، چه پلیدی ظاهری و چه پلیدی باطنی، از اینها دور است. تطهیر اینها از پلیدی ظاهری را اکثر اهل سنت هم اعتراف دارند. درحالی‌که اینجا الف و لام «الرجس»، الف و لام جنس است و شامل هر دو می‌شود؛ اتفاقاً رجس باطنی مهم‌تر است.

آنچه هم که از زندگی حضرت برای ما باقی مانده این است که حضرت رجس معنوی و باطنی هم نداشته است؛ نور محض است. حالا چه موجودی است؟ باز کسی واقعاً نمی‌تواند حضرت را بشناسد. اسمش هم فاطمه است؛ لأن الناس فطموا عن معرفتها؛ یعنی مردم از شناخت حضرت زهرا محروم شدند و نمی‌توانند به کنه ذاتش پی‌ببرند؛ زیرا کنه ذاتش قابل شناخت نیست.

 

اگر این تفسیر و معنای آیات را براساس واقعیت‌های تاریخی بسنجیم، آیا باز هم این مفهوم و تفسیر را تأیید می‌کند؟

نصوص تاریخی هم همین را تأیید می‌کند و روایات هم همین را می‌رساند. براساس نصوص تاریخی و روایی، سلوک وجود مقدس حضرت زهرا دقیقاً مطابق با همین تفسیر است. 

خصوصیاتی که پیغمبر اکرم داشتند و همین‌طور خصوصیاتی که بعد از ایشان دیگر ائمه اطهار(ع) تا وجود مقدس امام دوازدهم(عج) یکایک داشتند، همه اینها در حضرت زهرا نمود داشته است. البته با این تفاوت که حضرت زهرا زن بودند و آنها مرد بودند. واقعاً این مطلب خیلی مهم است که اگر حضرت زهرا زن نبود، خود پیغمبر اکرم بود؛ یعنی تا این حد مقام و مرتبه‌اش والا است. خصوصاً که پیغمبر فرمودند: «فاطمة بضعة منی»؛ معنایش این نیست که ایشان پاره‌ای از تن من است؛ نه، بلکه پاره‌ای از وجود من است؛ یعنی در واقع، ایشان خود پیغمبر اکرم است؛ چون بَضع پیغمبر است؛ یعنی خود پیغمبر اکرم است و اگر زن نبود، اصلاً رسالت داشت و پیغمبر می‌شد. اما چون زن است، فلذا رسالت ندارد. وگرنه از جهت داشتن مقام ولایت کبری و عصمت کبری، هیچ تفاوتی با پیغمبر اکرم و وجود مقدس حضرت امیر ندارند.

اصلاً خود همین‌که ایشان همسر و هم‌شأن امیرالمؤمنین بود، چیز عادی نیست؛ یک‌چیزی بسیار مهم و قابل توجه است.

 

ما می‌بینیم که بسیاری از رهبران یا اسطوره‌هایی در جهان در یک دوره‌هایی ظهور می‌کنند و بعد از مدتی ابهت‌شان در بین مریدان‌شان، شکسته و تخریب می‌شوند؛ اما در مورد حضرت زهرا (س) چنین نبوده است و ایشان هر روز بیش از پیش پرفروغ‌تر و ماندگارتر می‌شود. علت این ماندگاری ایشان و اولاد معصومین‌شان در چیست؟

به نظر من علت ماندگاری حضرت زهرا(س) و اولاد معصومین‌اش همین عصمت و پاکی اینها است. چون اینها پاک‌ترین انسان‌هایند و از هر خطا، اشتباه، نیت سوء، قصد خطا و انحراف به دورند، ماندگارترند. وقتی کسی از انحرافات بدور و پاکیزه باشد و مصون از هر اشتباهی باشد، تمام نیت، قول و رفتار آنها مطابق با حق است. به همین جهت است که قول، رفتار، کردار و حتی پندار معصومین(ع) برای ما حجت است و فقها فرمودند که قول، تقریر و فعل معصوم حجت است؛ یعنی ما می‌توانیم به آن استناد بکنیم. دلیلش هم این است که از اینها هیچ اشتباهی سر نمی‌زند؛ نه از زبان‌شان اشتباهی صادر می‌شود و نه از فکرشان خطایی خطور می‌کند؛ یعنی حتی به فکرشان هم اشتباه و خطا خطور نمی‌کند و مصون از همه‌ای رجس ها، پلیدی‌ها، انحرافات، خطاها، زشتی‌ها و پلیدی‌هایند. همه این بزرگواران کمال و پاکیزگی محض‌اند.

این کمال و پاکی آن بزرگواران هم اراده حضرت حق، سبحانه و تعالی، است که به اراده تکوینی‌اش و نه اراده تشریعی، آن را اراده کرده است. لذا، این خصوصیات اکتسابی نیست؛ اینها اموری است که خدای متعال به ایشان اعطا کرده است. البته این منافاتی با اختیارشان ندارد. اینها مختارند؛ یعنی برای‌شان هیچ محال نیست که العیاذ بالله گناه بکنند؛ اما چون به بدی و پلیدی گناه علم دارند، سراغ آن هرگز نمی‌روند. مثل ما که اگر علم پیدا کنیم به سم بودن و بد بودن یک‌چیزی، آن را نمی‌خوریم و خودمان از آن اجتناب می‌کنیم، آنها هم چون به حقیقت بدی‌ها، پلیدی‌ها، گناهان و معاصی واقف‌اند، هیچ‌وقت از ایشان صادر نخواهد شد و حتی فکرش را هم نخواهند کرد. کما اینکه ما هم اصلاً به فکرمان خطور نمی‌کند که مثلاً لجن یا کثافت و یا چیزهای دیگری مثل آن را بخوریم؛ آن ساحت‌های مقدس که بالاتر از این حرف‌ها است و اصلاً به این وادی‌ها خطور نمی‌کنند.

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
1 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.