با اینکه جو سنگین امنیتی در سامرا برقرار بود، اما مردم با توجه به آگاهی شان از اینکه امام را هفته ای دوبار اجبارا به ملاقات معتمدعباسی می بردند، در خیابان ها به بهانه های مختلف جمع میشدند تا با امام دیدار کنند.

دوران حضرت امام عسکری (ع) دوران پر بهایی است که میتوان با الگوگیری از موفقیت های بزرگی در جوامع دینی دست یافت.

دوران زندگی کوتاه آن حضرت دوران سختِ امنیتی و تهاجم اعتقادی است اما امام (ع) با موفقیت از تمام این عرصه ها بیرون آمد و این میتواند الگوی خوبی برای جامعه دینی باشد‌.

دورانِ حاکمانِ سیاسی در عصر امام عسکری(ع)

گرچه یک مدت کوتاهی از زندگی امام عسکری در حاکمیت مهتدی عباسی است که مسعودی در کتاب مروج الذهب (ج۲ص۹۶)به عنوان که اخلاق اجتماعی داشت و به مردم رسیدگی میکرد و زندگی لهو ولعب نداشت ، اما بالاخره همو در نقشه قتل امام عسکری بود و البته مدت حاکمیتش به بیش از یکسال نرسید و نتوانست نقشه اش را عملیاتی کند ولی به نقل علامه مجلسی (ج۵۰ص۳۱۳)او امام را زندانی نمود.

 بیشترین دوران سیاسی زندگی حضرت (ع) در دوران حاکمیت معتمدعباسی که که نوشته اند: "غرق فی الفساد و اللهو" 

فشارهای امنیتی

از وجود جاسوسان گرفته تا زندان بانان بی مروت جملگی نشان دهنده جو امنیتی دوران امام عسکری است .

در جلسات خصوصی امام با شیعیان ، جاسوس وجود داشت . شیخ طبرسی در اعلام الوری نقل میکند؛ امام در جلسه ای به اصحابش فرمود : چیزی نگویید و نگاه به شخص معین نمود ! بعد وقتی او را تفتیش کردند در لباس او گزارش های متعدد از جلسات امام عسکری (ع) کشف کردند.

مسعودی در کتاب اثبات الوصیه مینویسد ؛ شخصی بنام عبدالعزیز بلخی گوید؛ در خیابان بودم و پیش خودم گفتم وقتی امام عسکری بخواهد عبور کند با صدای بلند او را به عنوان حجت الله معرفی میکنم. تا امام به من نزدیک شد به من نگاه نمود و با انگشت اشاره کرد ساکت باشم ؛ "فلما دنا منی نظرت الیه اومآ الیّ باصبعه السبابه ان اسکت"

و در نمونه مشابه دیگری علامه مجلسی نقل میکند (ج ۵۰ص۲۶۹) امام عسکری قبل از خروج از منزل پیام فرستادند ؛ "در وقت عبور من از مقابل شما ، هیچ کسی به من سلام نکند و حتی کسی به جانب من اشاره نکند که جان تان در خطر قرار خواهد گرفت! ؛ الا لا یسلمن علیّ احد و لایشیر الیّ بیده فانکم لاتؤمنون علی انفسکم"

طبق نقل کلینی در حدیث بیست وششم باب مولد امام عسکری ؛ امام را معتمدعباسی به دست فردی بنام نِحریر سپرد که آدمی بی عاطفه و محشور با حیوانات وحشی بوده که در درالخلافه برای تفریح و تفرج  حاکم عباسی نگه داری میشده! و این شخص، امام را با این حیوانات آزار میداده تا جاییکه زن او به وی معترض میشود و میگوید از خدا بترس! وی برای لجبازی بیشتر امام را در میان آن حیوانات وحشی می برده !  کلینی نقل میکند گاهی در وقت نماز بوده و امام به نماز می ایستاد ، آن حیوانات در حول امام آرام میگرفتند؛ "هو قائم یصلی و هی حوله".

این نمونه ای از آزارها و جو امنیتی دستگاه عباسی بر علیه امام عسکری است.

تهاجمات فکری و فرهنگی بر باورهای دینی

دومین مشکل اساسی دوران امام عسکری(ع) تهاجم بر باورهای دینی و خصاص شیعی بود.

به نقل ابن شعبه بحرانی در تحف العقول ؛ خود امام عسکری (ع) دوران خود را از تمام دوران امامان دیگر در موضوع تهاجم بر باورها شدیدتر معرفی نموده ؛ "ما منی احد من آبایی بمثل ما مُنیت به من شک هذه العصابة"! 

وجود جعفر کذاب از یک سوی و افرادی دیگر از بنی هاشم ، که داعیه امامت داشتند و هم پول داشتند و هم پول خرج میکردند و حتی به "قدرت حاکمه" نزدیک بودند و دارای انحراف دینی بودند!

در یک نمونه ای که کلینی نقل میکند ؛ جعفر کذاب در ملاقات با معتمدعباسی صریحا گفت : مرا در جای برادرم قرار ده به تو سالانه بیست هزار سکه طلا خواهم داد! "اجعل لی مرتبةاخی و اوصل الیک فی کل سنه عشرین الف دینار!" و معتمد عباسی جواب خوبی به او داد ؛ اگر شیعه امامش مانند پدر تو (امام هادی) و برادرت (امام عسکری) بوده ، هیچگاه به تو نظری نخواهد کرد و نیازی نیست من تو را معرفی کنم ؛ "فان کنت عند الشیعه ابیک و اخیک اماماً فلاحاجة بک الی السطان ان یُرتّبک مراتبهما و لاغیر السطان!"

به نقل مجلسی در بحار (ج ۵۰ص۲۶۹) این تهاجم به مدینه سرایت کرد و یکی از نوادگان ابوذر غفاری در مورد باورهای دینی به شک و تردید افتاد و روانه سامرا شد و خدمت حضرت رسید بلافاصله امام عسکری فرمود : شما از طائفه غفاری هستی... تا اینکه او از شک و تردید بیرون آمد.

 

امام در میان شور و شعف مردم 

با اینکه جو سنگین امنیتی در سامرا برقرار است ، اما مردم با توجه به آگاهی شان از اینکه امام هفته ای دوبار در روزهای دوشنبه و پنجشنبه اجبارا به ملاقات معتمدعباسی در دربار می رفت ، در خیابان ها به بهانه های مختلف جمع میشدند تا بلکه بتوانند امام را ببینند.

 

شیخ طوسی از آن اجتماعات گزارش میدهد که جمع زیادی برای دیدنِ امام عسکری در خیابان های مسیر عبور امام تجمع میکردند بطوری که جای راه رفتن برای مردم باقی نبود ، همهمه بود تا اینکه امام عسکری تشریف آورده و عبور میکردند.. ؛ "کلما تاتی نوبة حضور الامام یحضر الناس المشاقین لرویته جمع کثیر و یغص الشارع بهم بحیث لایکون لاحد مجال للمشی فیه و تنسد الطریق فاذا جاء الامام سکن ضجیح الناس.." (الغیبه/۲۹)

عظمت امام عسکری در میان رجال سیاسی

احمد بن عبیدالله بن خاقان که مسئول کل امور مالی منطقه گسترده قم است و تمام بیت المال در نزد او بوده به نقل کلینی در کافی میگوید: نزد پدرم که وزیر دستگاه عباسی بود حضور داشتم که نگهبانان خبر آوردند که حسن بن علی ابن الرضا می‌آید به حضور پدرم تا این خبر به ایشان رسید خود را آماده کرد و به استقبال وی رفت و بسیار تکریم نمود. بعد از آن جلسه از پدرم که هیچ علاقه ای به آل ابی طالب نداشت علت آن همه تکریم را پرسیدم و او گفت من در سامرا در میان علویین کسی را به آرامش و عفت و بزرگواری و کرامت به مانند او نمیشناسم.

نکته مهم در نقل کلینی این است که یک دشمن ناصبی در عظمت و فضیلت امام عسکری چنین اعتراف میکند.

 

امام و ترویج صداقت 

هرچقدر در نقطه مقابل ائمه (ع) که نقطه قدرت و ثروت است انسان فریب و قدرت پرستی میبیند ، اما در نقطه تمرکز امامت ، آدمی صداقت و سماحت میبیند.

کلینی در حدیث چهاردهم باب مولد امام عسکری(ع) نقل میکند ؛ فردی بنام اسماعیل در سر راه امام عسکری نشسته بود تا چیزی از امام بگیرد. وقتی در عبور امام قرار گرفت قسم خورد که چیزی از اموال ندارم و شدیدا گرفتارم . امام عسکری وقتی دید او برای کسب دنیا قسم دروغ میخورد ! امام فرمود : تحلف بالله کاذبا! شما ۲۰۰ اشرفی طلا مخفی کرده ای ! 

جالب اینجاست که امام عسکری در عین حال به او کمک کرد و فرمود : من این را به عنوان تذکر گفتم و نه اینکه نخواهم به تو کمک کنم "لیس قولی دفعا لک عن العطیه" . و سپس به او ۱۰۰ دینار هدیه نمود .

 

امام و توصیه به دوری از حاکمیت ظلم

کلینی در کافی مینویسد؛ شخصی از اهل مصر بنام سیف بن لیث به سامرا آمد تا حاکم عباسی دستور دهد و مزرعه او را تصاحب نکنند. کسی در سامرا به او گفت : نامه ای با امام عسکری بنویس و وی برای امام نامه‌ای نوشت و مشکلش را مطرح کرد. امام عسکری (ع) پاسخ نامه او را داد و صریحا به او نوشت؛ فلاتتقدمالی السلطان !  ملاقات حاکم نرو بلکه برگرد به مصر و کسی که مسئول دولت در مورد زمین‌های کشاورزی شماست او را ببین و توصیه به تقوا کن و به او بگو از حاکم تو بزرگتر حاکمیت حضرت رب العالمین است ؛ "الق الذی فی یده الضیعه و خوفه بالسلطان الاعظم رب العالمین". آن شخص میگوید : پیش حاکم معتمد عباسی نرفتم و با مصر برگشتم و مشکل حل شد.

امام عسکری و موفقیت تشکیلاتی در امور مالی و دینی شیعیان

در ردیف موفقیت های امام عسکری نباید از موفقیت تشکیلاتی امام در سطح دنیای آن روز شیعه غفلت ورزید.

گزارش های تاریخ نشانه توفیقات امام در این زمینه است.

طبق نقل طبرسی در احتجاج از قزوین و همدان حدود چهار هزار اشرفی طلا به امام فرستاده میشود. و از قم توسط فقط یک نفر از وکلای امام عسکری بنام احمد بن اسحاق ؛ یکصد و شصت کیسه طلا و نقره ارسال میشود.

و یا طبق نقل اربلی در کشف الغمه از منطقه گرگان اموال قابل توجهی به خادم امام که بنام مبارک است رسید‌.

 

توجه امام به شیعیان در بند وزندان

نکته قابل دقتی است که از زندان ، برخی شیعیان با امام در ارتباط هستند و امام عسکری توجه به آنان دارد.

کلینی در حدیث دهم از باب مولد امام عسکری نقل میکند ؛ ابوهاشم جعفری گرفتار زندان و شکنجه بود و در نامه ای مخفیانه با امام درد و دل کرد .. و امام عسکری بشارت آزادی او را داد و همانگونه شد و مهم این است که طبق همین روایت امام به آنان کمک مالی مینمود و برخی تا یکصد سکه طلا داد!

و این کمک ها مخصوص به شیعیانی نبود که امام عسکری (ع) را امام میدانستند ، بلکه امام (ع) به واقفی ها که امامتِ امام را قبول نداشتند نیز کمک مالی میکرد که کلینی در روایت سوم باب مذکور نقل نموده.

توجه و عملیاتی کردنِ این سیره است که نیاز امروز همه ماست و باید ما را از انحصار خواهی و  تحجرطلبی به توسعه فکری و رفتاری برساند.

 

امام عسکری (ع) تسخیر دلها

امام عسکری (ع) آنچنان محبوبیتی در دلها داشت که فرازهای گذشته این نوشتار به نظرتان رسید.

این محبوبیت گاهی از حیطه شیعیان میگذشت و به دشمن هم سرایت میکرد.

کلینی در روایت هشتم باب مذکور نقل میکند؛ برای آزار امام عسکری از یک ناصبی و ضد شیعه کمک گرفتند که درباره اش نوشته اند؛ "انصب الناس و اشدهم علی آل ابی طالب" ! آن فرد بیش از یک روز نگذشت که شدیدا علاقمند به امام شد و صورت خود را بر قدم های امام گذاشت و یکی از بهترین شیعیان حضرت گشت! ؛ "ما اقام عنده

الایوما حتی وضع خدیه له و کان لایرفعبصرهالیه اجلالا و اعظاما و هو احسن الناس بصیرة!"

این محبوبیت تا آنجا رفت که در روز شهادت امام عسکری ؛ سامرا یک پارچه عزا شد و بازار تعطیل گشت.

به نقل کلینی ، احمد بن عبیدالله بن خاقان که والی تام اختیار بیت المال در کل منطقه قم بوده از حضور خود در روزهای شهادت امام عسکری (ع) گزارش بالا را نقل نموده ؛ "حتی توفیت فصارت سرمن رای ضجةواحدةعُطلت الاسواق فکانت سرمن رای یومئذشبیها بالقیامة!"

 

امروز ما هستیم و این سیره نورانی امام عسکری(ع) که میتواند ما رد بهترین موفقیت ها رهسپار کند. ان شالله

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
2 نفر این پست را پسندیده اند

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.