آیت الله العظمی صانعی گفت: «زیارت عاشورا از معروف ترین زیارات شیعیان و از اعمال روز عاشورا است. زیارت عاشورا حاکی از دل پردرد، در زمانهای است که جز سوز درون و بیزاری از فراهم کنندگان واقعه عاشورا، توان دیگری در اختیار ندارد.»
به گزارش جماران؛ آیت الله العظمی صانعی گفت: «ان شاء الله همه عاشقان اباعبدالله الحسین (علیه السلام) با شعار هر خانه یک حسینیه مراتب ارادت و حزن و اندوه خود را با خواندن زیارت عاشورا و سلام بر آن امام شهید و اصحاب و یارانش اظهار نمایند.»
زیارت عاشورا
زیارت عاشورا از معروف ترین زیارات شیعیان و از اعمال روز عاشورا است. نخستین منبعی که این زیارت در آن آمده، کتاب «کامل الزّیارات» ابن قولَوَیه ـ قرن چهارم هجری ـ است[1] و پس از آن با سندی دیگر، و اندک تفاوتی در متن، در «مصباح» شیخ طوسی نقل شده است. [2]
زیارت عاشورا حاکی از دل پردرد، در زمانهای است که جز سوز درون و بیزاری از فراهم کنندگان واقعه عاشورا، توان دیگری در اختیار ندارد. در سراسر بندهای پیوسته این متن، ناله سوزان کسی را می شنویم که امام محبوبش را به ستم کشته اند و گویی معنی زندگی و گوهر حیاتش را از او گرفته اند و او را در ویرانهای تنها بر جای نهادهاند.
یکی از برجستگی های این متن، لعن و نفرینهای پی در پی است که بهعنوان تنها وسیله موجود، آشفتگی و خشم گوینده را از این واقعه نشان می دهد. «نفرین» آخرین حدّ توانِ آدمی است در برابر آنچه وی را ویران نموده است. انسان، بسترِ «عشق» و « نفرت » است و داستان زندگی، داستانِ دلبستگی و دل کندن، و دوستی و بیزاری است؛ چه، «نفرت» سوی دیگرِ «عشق» است؛ نفرت هست تا آنجا که عشق هست؛ اگر «آفرین» میگوییم، چرا «نفرین» نکنیم؟
نکته دیگری که درمتن بر آن تأکید شده، به نا حق کشته شدنِ امام حسین(علیه السلام) است؛ یعنی حتی بر اساس منطق سیاسی هم، نباید از طرف حکومتِ وقت، چنین فاجعه ای پیش می آمد. افزون بر این، در متن زیارت، اشاراتی هست بدین نکته که اسباب و تمهیدات جنگ را برای امام پیش آوردند[3] و امام نیز مردانه و پرشکوه جنگید تا شهید شد.
جالب این است که به هیچ روی، کشتار از سوی امام یا حتی یاران امام مورد تمجید قرار نگرفته و همچون رزم نامه ها گفته نشده است که آنان چندین و چقدر از سپاه دشمن را کشتند و چگونه کشتند؛ زیرا فاجعه چنان تلخ و سوزان است که چنین ستایش هایی را به خود راه نمی دهد و نمی گذارد گزارشِ رشادت، بزرگیِ ستم را پوشیده دارد؛ بلکه لحن کلام چنان است که این پرسش ها را به خواننده منتقل کند که: چرا؟ چرا چنین انسان هایی؟ چرا بدین وضع ناجوانمردانه؟
—----------------
[1]. کامل الزّیارات، ص 174 ـ 179.
[2]. مصباح المتهجّد، ص 772 ـ 776.
[3]. از جمله: «و لَعَنَ اللهُ الْمـُمَهِّدینَ لَهـُم بالتَّمکین من قِتالِکم ... » و « نَصَبَ لـکَ الحربَ ... ».