برای رسیدن به انسجام نیازمند گفتوگو و تفاهم و به رسمیت شناختن واقعیتهای موجود هستیم تا با یاری یکدیگر بتوانیم کشتی بزرگ فرهنگ را در دریای خروشان و مواج امروز که تهدیدهای جهانی هر لحظه آن را به سویی منحرف میکند، به ساحل امن و آرامش برسانیم. باچنین رویکردی چشمانداز 10 ساله و برنامه استراتژیک پنجساله تدوین و برنامههای عملیاتی یکساله آغاز شده است تا بتوانیم با آشنایی نسبت به دورنمای فرهنگی مسیر پیشرو را تعیین کنیم.
به گزارش جماران صالحی امیری در سر مقاله روزنامه ایران نوشت: تغییرات پرشتاب اجتماعی و تحولات ناشی از پیشرفتهای اطلاعاتی و ارتباطی، فرهنگ جوامع مختلف را با مخاطره مواجه کرده است. در چنین شرایطی اگر درک درستی از واقعیت نداشته و فاقد چشمانداز روشن و راهبرد مناسب در عرصه فرهنگ باشیم، بیتردید در مقابل تهدیدات فرهنگی و نفوذ فرهنگ بیگانه تسلیم خواهیم شد؛ امری که رهبر معظم انقلاب بارها بر آن تأکید نمودهاند و هشدارهای لازم را در این باره به مسئولان فرهنگی دادهاند.
واقعیت آن است که گفتمان فرهنگی انقلاب اسلامی که برگرفته از مکتب اسلام و آموزههای دینی ماست، برای آنکه بتواند از مرجعیت و تسلط کافی در سطح جامعه برخوردار باشد، نیازمند داشتن برنامه کلاننگر، راهبردی، درازمدت و آیندهنگر است. لازمه دست یافتن به چنین برنامهای، داشتن شناخت کافی از وضعیت موجود و تبیین آن نزد کارگزاران فرهنگی نظام است. بدون شناسایی وضع فعلی و آسیبشناسی آن تصویر روشنی از آینده نخواهیم داشت. با مطالعاتی که در دو دهه اخیر در حوزه فرهنگ داشتهام و ارتباطی که با نسل جوان کشور در دانشگاه دارم، معتقدم که جامعه امروز از یک شکاف فرهنگی رنج میبرد.حتی بر این باورم که ریشه شکافهای دیگر اعم از اقتصادی، سیاسی،اجتماعی و... نشأت گرفته از شکاف فرهنگی است. شکاف فرهنگی منجر به بروز نحلههای فرهنگی جدید میشود و تأخر فرهنگی را در پی خواهد داشت. عدم توجه به این مسأله موجب ناهمگونی و اغتشاش فرهنگی میشود.بنابراین گام نخست در تبیین برنامه جامع فرهنگی، علتشناسی و ماهیتشناسی شکاف موجود و تلاش برای کاهش این فاصله است.
برای برونرفت از وضعیت فعلی و تفاهم بر سر نقشه راهی که ما را به قلههای پیشرفت و سعادتمندی و توسعه پایدار برساند، نیازمند انسجام درونی همه نیروهای فکری و فرهنگی و قوای تقنینی و اجرایی و دستگاههای سیاستگذار فرهنگی هستیم. انسجام به معنای حرکت هارمونیک و هماهنگ همه اجزای یک سیستم به سمت اهداف متعالی معین است که مورد وفاق جمعی باشد.
انسجام فرهنگی مقدمه توسعه پایدار است و سطوح مختلفی دارد. سطح نخست، انسجام نظری به معنای تبعیت از نظریه واحد فرهنگی است. در سطح دوم نیازمند انسجام سیاستی هستیم. مراکز و نهادهای فرهنگی متعدد نیازمند اتخاذ سیاست هماهنگ هستند.چرا که تعدد سیاستها موجب اغتشاش میشود؛واقعیتی که امروز با آن مواجهیم. سطح بعدی انسجام در ساختار است.در ساختار متکثر فرهنگی باید جهتگیری واحد وجود داشته باشد. پنجمین سطح به انسجام برنامهای برمیگردد.موج برنامههای غیرهدفمند و غیرمنسجم به ناکارایی و عدماثربخشی منجر شده است. در سطح ششم باید انسجام عملکردی مدنظر قرار بگیرد.عملکرد سیستم مانند نظام عصبی و مویرگی است که باید به هم متصل و پیوسته باشد. و در آخرین سطح باید انسجام نظارتی وجود داشته باشد تا بهصورت متمرکز، نظامیافته و قانونمند تأثیرات حوزه فرهنگ مورد بررسی و واکاوی قرار گیرد.
بر این اساس وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در منظومه بزرگ فرهنگی نظام جمهوری اسلامی یک جزء از کل است و بدون هماهنگی، همنوایی، همگرایی و همدلی با سایر نهادهای فرهنگی راه به جایی نخواهد برد.الگوی مطلوب توسعه فرهنگی در ایران امروز از مسیر انسجام میگذرد، همچنان که پیشرفت و تعالی کشور از ریل فرهنگ عبور میکند و هر توسعهای بدون درنظر گرفتن توسعه فرهنگی، ابتر و ناقص خواهد بود. با گذشت قریب به چهاردهه از نظام اسلامی همه اذعان دارند که تا رسیدن به نقطه مطلوب فاصله داریم. چرا که لازمه رسیدن به این نقطه، آشنایی کافی با سازوکارهای منظومه فرهنگی بوده و باید بپذیریم که عرصه فرهنگ یک حوزه تخصصی است و باید به الزامات و سازوکارهای آن واقف باشیم. برای رسیدن به انسجام نیازمند گفتوگو و تفاهم و به رسمیت شناختن واقعیتهای موجود هستیم تا با یاری یکدیگر بتوانیم کشتی بزرگ فرهنگ را در دریای خروشان و مواج امروز که تهدیدهای جهانی هر لحظه آن را به سویی منحرف میکند، به ساحل امن و آرامش برسانیم. باچنین رویکردی چشمانداز 10 ساله و برنامه استراتژیک پنجساله تدوین و برنامههای عملیاتی یکساله آغاز شده است تا بتوانیم با آشنایی نسبت به دورنمای فرهنگی مسیر پیشرو را تعیین کنیم.