به گزارش پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران، استاد کیخسرو خروش، استاد خط و نقاشی معاصر کشورمان گفت: من نیز به مانند بسیاری از مردم کشورمان، از علاقهمندان امام بودم و با همین عشق و علاقهای که داشتم، آن پرتره نخستین را طراحی کردم و اساس و بنای طراحی آن، برای من کاملا شخصی بود.
استاد کیخسرو خروش در ابتدا، ضمن اظهار تاثر از در گذشت استاد خرمی نژاد درباره سابقه آشنایی خود با ایشان گفت: استاد خرمی نژاد یکی از دوستان خوب و قدیمی من بود که بیش از سی سال سابقه آشنایی بین ما وجود داشت. چندین بار به اتفاق هم برای نقاشی از طبیعت به کرج رفتیم. در مورد شخصیت ایشان باید عرض کنم که مردی بسیار مهربان و خوش قلب بود و دلی پاک و ضمیری ساده و بی آلایشی داشت.
وی در مورد زمینههای کاری مرحوم استاد خرمی نژاد نیز گفت: در زمینه کاری نیز ایشان نقاشی بسیار توانا بود و کارهای مختلف در زمینههای گوناگون از ایشان دیدهام. هم در زمینه نگارگری و نقاشی سنتی ایران و کار تذهیب ایشان ید طولایی داشت و در زمینه نقاشی هم به سبک غربی آشنایی و توانایی داشت. ایشان یکی از بهترین آبرنگ سازان ما بودند و به نظرم بیشتر علاقه به کار آبرنگ داشتد اگرچه که من کارهایی در زمینه رنگ روغن نیز از ایشان دیده بودم.
استاد خروش همچنین در مورد کار هنری که بر «وصیت نامه امام» انجام داده است، افزود: من زمانی این کار را شروع کردم که در شیوه کاری خود، اندک تغییری ایجاد کرده بودم.
وی در ادامه توضیحاتش در مورد کتابت «وصیت نامه امام» افزود: یک زمانی من تمایل پیدا کردم که به سبک قدما کار کنم. سبک خوشنویسی من به سبک مرحوم کلهر و عماد الکتاب است. این دو بزرگوار خط جدید را با عوامل و ضوابط زیبایی شناسی خاص ابداع کردند. آزمایشی که من کردم مقداری شیوه را به سبک قدما برگرداندم. بدین صورت بود که وصیت نامه امام را به سبک قدمایی نوشتم. بعد از نوشتن وصیت نامه امام، به سبک پیشینم باز گشتم.
استاد خروش درباره پرترههایی که از امام(س) نقاشی کردند، گفت: من موارد متعددی کار در این زمینه به انجام دادهام که این کارها از عکسهای مختلف امام(س) انجام گرفته است. پرترهای از امام و آیتالله خامنهای نیز به تصویر در آوردهام که هم اکنون در موزه هنرهای معاصر قرار گرفته است. اولین پرترهای هم که از امام کشیدم، مربوط به زمانی است که ایشان تازه وارد ایران شده بودند. به یاد دارم که در همان روزها در کلاس خطی که داشتم یکی از شاگردانم از عکاسان وزارت ارشاد بود. من از ایشان خواستم که عکس هایی که از امام(س) دارند را برای من بیاورند تا بتوانم از میان آنها انتخاب کنم و طرحی از ایشان را نقاشی کنم. ایشان هم چند مورد عکس برای من آوردند. آن طور که به خاطر دارم، از میان آن عکسها، عکسی را انتخاب کردم که سیاه و سفید بود و در آن عکس دستهای امام به علت اینکه میکروفون جلویشان بود، معلوم نبود. خوشبختانه در یکی از عکسهایی که آن شخص برای من آورده بود، دست های امام نیز مشخص بود و از این رو من تصمیم گرفتم که صورت امام را از همان عکس سیاه و سفید و دست هایشان را از روی عکس دیگری که با این عکس هم تطابق داست، برای پرتره کار کنم. قصد هم نداشتم که این پرتره را به جایی اهدا کنم و تنها قصدم داشتن این تصویر در آتلیه شخصی خودم بود.
وی در ادامه افزود: در این میان، روزی حجت الاسلام کشفی که در آن زمان مدیر هنری موزه شهدا بودند به بنده گفتند که میخواهند از نقاشان یک نمونه کار برای نگهداری در موزه، داشته باشند. من به ایشان گفتم که فقط همین «پرتره امام» را دارم که آن را به موزه شهدا تقدیم کردم و در برابرش وجهی هم دریافت ننمودم. این پرتره اتفاقا در آن زمان بسیار مورد توجه مسئولین قرار گرفت تا جایی که مهندس میرحسین موسوی، نخست وزیر وقت و حجت الاسلام کروبی، مسئول وقت بنیاد شهید انقلاب اسلامی، برای بنده تقدیرنامه ارسال نمودند. همچنین به یاد دارم که در آن دوران مهندس موسوی این پرتره را از موزه شهدا گرفته و به دفتر نخست وزیری منتقل کرده بودند.
استاد خروش در ادامه توضیحات خود درباره پرتره طراحی شده از امام(س) گفت: آن کار به دلیل اینکه از روی احساس و علاقه شخصی من به امام طراحی شده بود، بیننده را نیز تحت تاثیر قرار میداد. بعد از ورود امام به ایران و پس از گذشت مدتی از حضور ایشان که رفته رفته عکسهای خبری بیشتری از ایشان در دسترس علاقهمندان قرار میگرفت، بنده برای موزه شهدا از عکسهای موجود، طرحهای دیگری از امام کشیدم.
وی همچنین در مورد تعداد پرترههای که از امام(س) به تصویر کشیدهاند، گفت: به نظر میآید که حدود پانزده یا شانزده پرتره از آن مرحوم کشیدم که موجود است.
وی در ادامه در مورد اولین پرترهای که از امام کشیده بود، اظهار داشت: از آن پرتره، پوسترهایی منتشر شده است ولی هم اکنون اطلاعی از اینکه اصل اثر و این پوسترها کجاست و چگونه می توان آنها را تهیه کرد، ندارم. پوستری هم که تهیه شده بود، اگرچه از زاویه دید هنری دارای ایراداتی بود ولی من حیث المجموع پوستر قابل قبولی بود.
استاد خروش همچنین در مورد آخرین پرترهای که از امام(س) طراحی کردند، اظهار داشت: به یاد دارم که حاج حسن آقا خمینی به منزل بنده آمدند و من یک پرتره نیم تنه از حضرت امام داشتم که برای نصب در اتاق مناسب بود و به ایشان دادم و در ضمن ایشان از من خواستند که پرترهای هم از مرحوم حاج احمد خمینی برایشان طراحی کنم، که این پرتره را نیز طراحی کردم و در دیداری تقدیم ایشان نمودم.
وی در ادامه افزود: ساختمان خلقت در افراد مختلف است به نظر من با توجه به تفاوتهایی که در افراد وجود دارد، لاجرم هر هنرمندی با توجه به همین شاکله وجودی خویش دست به خلق اثر میزند. من از ابتدا که کار نقاشی را شروع کردم، علاقه زیادی به نقاشی پرتره -نقاشی چهر سازی- داشتم. برخی از نقاشان دیگر زمینههای دیگر را میپسندند. به نظرم هنرمندان به خصوص در حوزه نقاشی باید فارغ از اینکه بازار و مد روز به چه شیوه و یا زمینهای بیشتر گرایش دارد، مبتنی بر علاقه شخصی خودش دست به خلق اثر بزند، چرا که آنچه که از دل برآید، لاجرم بر دل نشیند. در واقع اگر هنرمندی بر مدار پسندهای رایج در جامعه بخواهد کار کند و نه بر اساس علاقه و باور شخصی خود، دوره این نوع اثر هنری کوتاه مدت خواهد بود و عمر چندانی نخواهد داشت.
این استاد و هنرمند خطاط و نقاش کشورمان در ادامه افزود: من نیز به مانند بسیاری از مردم کشورمان، از علاقه مندان امام بودم و با همین عشق و علاقهای که داشتم، پرتره نخستین را طراحی کردم و اساس و بنای طراحی آن، برای من کاملا شخصی بود. تا اینکه بعدها دیدم، بهتر است این اثر در اماکن عمومی به نمایش درآید تا افرادی بیشتری آن را ببینند و مورد نظر آنان هم قرار بگیرد.
وی در ادامه افزود: من علاوه بر پرترههایی که از امام(س) طراحی کردم، هفده یا هجده اثر نیز از شهدای انقلاب اسلامی مثل شهید رجایی و شهید بهشتی و شهدای محراب و ... کشیدم که هم اکنون در موزه شهدا انقلاب اسلامی قرار دارد.