حضور پررنگ اهالی سینما در نظرخواهی و فراخوان روزنامه جامجم برای انتخاب بهترین فیلم و بهترین کارگردان دفاع مقدس قبل از هرچیز نشان از تعهد و تعلق خاطر عموم جامعه هنری خاصه سینماگران به مفاهیم عالی ارزشی و مضامین دفاع مقدس دارد.
به گزارش جی پلاس، تنوع انتخابهای اعلام شده نیز هرگونه پیشفرض درباره بهترین فیلم را از بین برد و نشان داد چقدر جای چنین ارزیابی جامعی آن هم از سوی کسانی که خود اغلب از دستاندرکاران و پدیدآورندگان این ژانر بودهاند خالی بوده است. چرا که تاکنون به غیر از ارزیابیهای سالانه یا بررسیهای موردی خود اهالی رسانه هیچ گونه جمعبندی از سینمای مقدس بهرغم قریب به چهار دهه از آغاز آن، صورت نگرفته است.
در روزهای گذشته نظرات 60 تن از اهالی صاحب نام سینما را درباره بهترینهای دفاع مقدس خواندید و امروز هم با دیدگاهها و انتخابهای 20 چهره مطرح دیگر سینما آشنا میشوید تا تنها یک گام به پایان این فراخوان جامع مانده باشد.
پروانه معصومی، بازیگر
ابراهیم حاتمیکیا با فیلم چ از بهترینهای این حوزه هستند.
چ را به این دلیل دوست داشتم که با شخصیت چمران از قبل آشنا بودم و حالا فیلم ایستادگیهایش را میدیدم. فیلمهایی که در مورد شهدا کار میشوند، اغلب مثل چ نیستند و ما با شخصیت آن شهید بعد از تماشای فیلم آشنا میشویم.
پرویز شیخطادی، کارگردان
ابراهیم حاتمیکیا با مجموعه آثارش از سردمداران سینمای دفاع مقدس است. در این مجموعه فیلم «روبان قرمز» را بیشتر از بقیه میپسندم. این فیلم از کارهای به روز و ارزشمندی است که فرم و ساختار مناسبی دارد، اما متاسفانه در زمان خودش بدرستی دیده نشد.
سیامک اطلسی، بازیگر
ابراهیم حاتمیکیا با مجموعه آثارش بهترین کارگردان این حوزه است. ایشان با گذشت سالها همچنان مشغول ساخت فیلمهایی تازه، با نگاهی نو راجع به دفاع مقدس است. او فیلمسازی مصنوعی نیست و طوری فیلمش را میسازد که مخاطب درگیر آن میشود. چ و بادیگارد هم بهترینهای حاتمی کیا در این حوزه هستند.
منوچهر محمدی ، تهیه کننده
فیلمهای «آژانس شیشهای»، «از کرخه تا راین» و «سفر به چزابه» و ابراهیم حاتمیکیا و رسول ملاقلیپور انتخابهای من برای فراخوان شما هستند.
آژانس شیشهای، حس و حالی دارد که هیچ وقت کهنه نمیشود و همیشه میتوان با علاقه به تماشایش نشست.
محمدرضا شرفالدین، مدیر سینمایی و تهیه کننده
آژانس شیشهای، بهترین فیلم دفاع مقدسی بود که دیدم و به نظرم مرحوم رسول ملاقلیپور، بهترین فیلمسازی هستند که در این ژانر کار کردند.
این فیلم تقریبا در اواخر دهه 70 بموقع به یک موضوع اجتماعی اشاره میکند. قصه این فیلم از قصههای جوامع بعد از جنگ است که در زمان اکران تاثیر به جایی در جامعه گذاشت.
من تقریبا با 95 درصد کارگردانهای سینمای ایران (بخصوص تا دهه 80) در سمت تهیهکننده کار کردم و از نزدیک با آنها آشنایم، اما هیچ کس را به اندازه رسول ندیدم که آن چیزی را که مینویسد و میسازد با تمام وجود درک کند. او تمام موضوعاتی را که در مورد آن فیلم ساخت، خودش دیده بود و به همین دلیل فهم خوبی از آن چیزی که میخواست، ارائه میداد.
محسن علیاکبری، تهیهکننده
به نظرم بهترین کارگردان دفاع مقدس رسول ملاقلیپور بود و بهترین و تاثیرگذارترین سکانسهای حوزه دفاع مقدس را هم ایشان گرفتند. به عنوان مثال؛ سکانس حنابندان در فیلم «افق» و سکانس فینال در فیلم «پرواز در شب.»
اگر بخواهم از فیلمهایی خاص در این حوزه به طور ویژه نام ببرم میگویم «بلمی به سوی ساحل» به تهیهکنندگی خودم. این فیلم در همان مقطع تاریخی که روایت شد، صمیمیت، صداقت و وفاداری را به استنادات تاریخ جنگمان بخوبی به تصویر کشید. همچنین «از کرخه تا راین» ابراهیم حاتمیکیا هم فیلمی است که اتفاقات بعد از جنگ را به شکلی باورپذیر به تصویر میکشد.
میلاد کیمرام ، بازیگر
بیتردید انتخاب من فیلم «ملکه» و محمدعلی باشه آهنگر است. این فیلم با تمام جزئیات و ظرایفی که دارد، کاملا با افکار، نگاه و سلیقهام نسبت به جنگ و دفاع مقدس منطبق است.
مهدی کرمپور ، کارگردان
به ترتیب فیلم های «آژانس شیشهای»، «از کرخه تا راین» و «دوئل» بیشترین فیلمهای دفاع مقدسی بود که دوست داشتم و همچنین ابراهیم حاتمیکیا و احمدرضا درویش.
آژانس شیشهای، فیلم جذابی بود که تمام و کمال به مفهوم دفاع مقدس میپرداخت و توانست ارتباط خوبی با مخاطب برقرار کند. این فیلم مسائل بعد از جنگ را بدرستی به تصویر کشید.
دانیال عبادی ، بازیگر
برای انتخاب بهترین که کلا از نظر هر کسی معنایی دارد و نسبی است، اما در بین فیلمهای حوزه دفاع مقدس، تاثیرگذارترین فیلمی که دیدم «عقابها» بود به کارگردانی ساموئل خاچیکیان. در دوران کودکی پنج شش بار این فیلم را در سینما دیدم و هر وقت اسم دفاع مقدس میآید، یاد این فیلم میافتم.
محمود گبرلو، منتقد سینما و مجری
آژانس شیشهای هنوز هم برای من بهترین فیلم است و ابراهیم حاتمیکیا.
شهید آوینی جملهای دارد خطاب به ابراهیم حاتمیکیا که «امیدوارم همیشه فرزند زمان خودت باشی.» این جملهای کلیدی است و به نوعی خطمشیای را ترسیم میکند برای تمام فیلمسازانی که میخواهند فیلم بسازند. آژانس شیشهای، فیلم تازهای است که همیشه و برای تمام نسلها میتواند حرفی برای گفتن داشته باشد.
ابراهیم حاتمیکیا، پدیدهای در سینمای ایران است که در عرصه دفاع مقدس منحصربهفرد عمل میکند و تمام فیلمهایش در کنار این که حال و هوای دفاع مقدس دارد از زبان روز هم برخوردار است.
جهانگیر کوثری، تهیهکننده
«پرواز در شب» رسول ملاقلیپور به نظرم بهترین فیلم دفاع مقدس است و پس از آن «دیدبان» به کارگردانی ابراهیم حاتمیکیا. اساسا فیلمهای دفاع مقدس در سالهای اولیه پس از جنگ از صداقت و راستی بیشتری برخوردار بود. قصه آن فیلمها روی فداکاریها و گذشتهای رزمندگان استوار بود و به همین علت آن فیلمها حس و حال آن روزها را بیشتر منتقل میکرد. پرواز در شب از منش نابی برخوردار بود که لحظات ناب انسانی در آن به وفور دیده میشد.
فکر میکنم فیلم «دوئل» به لحاظ کارگردانی ساختار قویای داشت و آقای احمدرضا درویش استادانه این کار مشکل را حل کرده بود. دوئل، فیلم سختی بود و به ساختاری قابل باور نیاز داشت که درویش بخوبی از عهده آن برآمده بود.
سپند امیرسلیمانی، بازیگر
فیلمهای برگزیده من به ترتیب آژانس شیشهای، از کرخه تا راین و سفر به چزابه هستند و دو کارگردان برگزیده بنده ابراهیم حاتمیکیا و رسول ملاقلیپور. علت این انتخابها هم خیلی حسی است، چراکه وقتی این فیلمها را دیدم، فارغ از هر بحث سینمایی حال خوبی داشتم.
فرید فرخندهکیش، مدیر سینمایی و تهیهکننده
مرحوم رسول ملاقلیپور، فرهیختهای است که نگاه متفاوتی به حوزه سینمای دفاع مقدس دارد. مجموعه کارهای ایشان را بسیار دوست دارم، اما در کنار آن نمیتوانم از نگاه به دفاع مقدس حاتمیکیا بگذرم. شاید بهترین فیلمی که در این زمینه دیدم و برایم یادآور تمام نوستالژیهای دفاع مقدس است، فیلم «از کرخه تا راین» باشد که فکر نمیکنم مشابه آن دیگر ساخته شود.
کامبیز دیرباز ، بازیگر
قطعا و بدون فکر میگویم بهترین فیلمی که در حوزه دفاع مقدس دیدم، «دوئل» است و بهترین کارگردان احمدرضا درویش. من چندین اثر سینمایی و تلویزیونی در حوزه دفاع مقدس داشتم و افتخار بازی برای آقای حاتمیکیا را هم در کارنامه کاریام دارم، اما احمدرضا درویش کسی بود که به من اعتماد کرد و با فیلم «دوئل» مرا به سینما آورد. به همین دلیل حس خوبی نسبت به ایشان و این فیلم دارم که فکر میکنم برای همه قابل درک باشد.
سیدضیاءالدین دری، کارگردان
من برای تمام فیلمها و تمام کسانیکه در حوزه دفاع مقدس کار کردند، احترام قائلم، اما بنا به نظر شخصیام میگویم تا به حال فیلم دفاع مقدسی که باب میلم باشد، ساخته نشده. به نظرم شکل حماسی جنگ مغفول مانده و اگر کاری هم در این زمینه انجام شده، ضعیف بوده است. بر همین اساس طبیعتا کارگردانی هم به طور شاخص موردنظرم نیست. البته در این حوزه آقای حاتمیکیا و آقای درویش را به عنوان افرادی تکنیکال قابل قبول میدانم، اما همانطور که گفتم این جنبه تکنیکال دارد و در جنبه نظری و محتوایی اتفاقی که من انتظارش را داشتم تا امروز نیفتاده است.
عبدالرضا اکبری ، بازیگر
از میان فیلمهای خوب و درخشانی که در زمینه دفاع مقدس ساخته شده است من یک فیلم و یک کارگردان را انتخاب میکنم. فیلم «کانی مانگا» به کارگردانی مرحوم سیفالله داد، فیلم برگزیده من است.
نگین معتضدی ، بازیگر
«برج مینو» و طبعا ابراهیم حاتمیکیا در حوزه دفاع مقدس، اهمیت بیشتری برایم دارند.
«برج مینو» فضایی پر از تعلیق و رفت آمد میان گذشته، حال، رویا و واقعیت دارد و از این منظر برای من دلچسب و ماندگار است.
علی زادمهر، روزنامهنگار و منتقد سینما
فیلم دوئل و متعاقبا احمدرضا درویش به نظرم بهترینهای دفاع مقدس هستند.
این فیلم عظیمترین فیلم جنگی سینمای ایران است که زبدهترینهای سینما در بخشهای مختلف آن همکاری داشتند. دوئل با کمترین امکانات، جلوههای ویژه منحصر به فردی داشت و نشان میداد، عواقب بعد از جنگ تا سالها انسانهای دورانش را درگیر میکند. روابط آدمها در این فیلم بدرستی تعریف شده و بیانگر حال و روز آدمهایی است که در زمان جنگ رشادتهای بسیاری کردند، اما پس از آن به حقشان نرسیدند.
به نظرم درویش فارغ از هرگونه شعارزدگی نگاهی انسانی به حوزه دفاع مقدس دارد و همین بسیار ارزشمند است.
قاسم زارع ، بازیگر
اکثر بازیهای من در حوزه دفاع مقدس بوده، اما در کل «آژانس شیشهای» و «مزرعه پدری» و از آن طرف ابراهیم حاتمیکیا و رسول ملاقلیپور را بیشتر از بقیه میپسندم. به نظرم این دو کارگردان نسبت به بقیه کارگردانها بهتر و دقیقتر به مقوله دفاع مقدس و آدمهای آن دوران پرداختند.
عباس رافعی، کارگردان
بهترین کارگردانانی که در این حوزه کار کردند، ابراهیم حاتمیکیا و رسول ملاقلیپور هستند و بهترین فیلم برایم «مهاجر»، «دیدهبان» و «سفر به چزابه» است.
فیلم مهاجر، نگاه عارفانهای نسبت به رزمندگان دفاع مقدس داشت آن هم در دورانی که همه چیز به شکلی شعارگونه بیان میشد و سینمای دفاع مقدس احساس میکرد. فیلم مهاجر آن روی عاشقانه میهنپرستانه رزمندگان را نشان میداد.