به گزارش جی پلاس، شامگاه پنجشنبه 14 اردیبهشت، ویشکا آسایش برای بار دوم مهمان برنامه «خندوانه» با اجرای رامبد جوان شد.
رامبد جوان اعلام کرده به علت رسیدن برنامه «خندوانه» به 500 قسمت، قرار است به مدت یک هفته کسانی را دعوت کند که پیش از این هم به برنامه آمدهاند.
ویشکا آسایش در ابتدای برنامه در مورد این که مشغول انجام چه کاری است گفت: «الان فقط «دیوار به دیوار» که قرار است تا آخر اردیبهشت ضبطش تمام شود.»
او که پیش از این به قله دماوند رفته و در برنامه قبلی گفته بود دوست دارد یک بار دیگر این قله را فتح کند، در این مورد گفت: «متاسفانه هنوز نتوانستهام بروم چون بهترین زمان برای این کار تابستان است و تابستان گذشته درگیر کار بودم ولی این تابستان حتما میروم. برای رفتن به دماوند حداقل باید از دو ماه قبلش، هفتهای یک بار تمرین کنید. البته من دفعه قبل فقط سه جلسه تمرین کردم.»
رامبد جوان در ادامه به خصوصیات اخلاقی ویشکا آسایش اشاره کرد و گفت: «یادم است رضا (قبادی) میگفت در طول 19 سال زندگی مشترکتان هیچ بداخلاقیای از شما ندیده! میشود؟!» ویشکا آسایش در جواب گفت: «پدرم در این داستان نقش مهمی داشته. او خیلی سختگیر بود و جدی ولی شوخطبع و شیطان. در را که باز میکرد من و خواهرم آویزانش میشدیم... (با لبخند) من کلا حوصله بداخلاقی ندارم و اگر هم از چیزی ناراحت باشم ناخودآگاه سکوت میکنم و با سوال رضا که میپرسد «چرا ساکتی؟» متوجه همین سکوت هم میشوم.»
رامبد جوان از ویشکا آسایش پرسید لذتبخشترین باری که جلوی دوربین رفته در کدام فیلم بوده است و پیشاپیش به شوخی گفت: «اگر نگویی «ورود آقایان ممنوع» (به کارگردانی رامبد جوان) استودیو را ترک میکنم!» آسایش بعد از چند لحظه فکر کردن گفت: «یک نقشی بود که مدیر مدرسه بود و سبیل داشت...» (اشاره به نقشش در «ورود آقایان ممنوع). صحبت او با خنده خودش و جوان قطع شد.
بازیگر نمایش «میسیسیپی نشسته میمیرد» به شوخی در مورد سوتیهایش هم گفت: «سر سریال «معصومیت از دست رفته» (به کارگردانی داود میرباقری) طراح صحنه بودم و با مجید میرفخرایی طراح هنری به برنامهای رفته بودیم. پرسیدند چه شد با داود میرباقری کار کردی؟ گفتم ایشان خیلی به من ارادت داشتند!... (با خنده) فکر کنم چند دفعه هم تکرار کردم... خیلی به من اردات دارند...»
رامبد جوان از ویشکا آسایش پرسید از سال 83 تا 89 نبودی، کجا بودی، که آسایش در جواب گفت: «قهر کرده بودم. همه نقشها تکراری بود و همه فم فتال (زن اغواگر) میخواستند. من هم ترجیح دادم نباشم.»
جوان پرسید منطورت از فم فتال (زن اغواگر) چیست که آسایش جواب داد: «قطامِ مدرن! وقتی کارگردانی در صحنهای به من میگوید مثل قطام نگاه کنم! من چه جوابی باید بدهم.»
او در مورد پذیرشش در قبال گریمهای سنگین و عجیب هم گفت: «(با خنده) گریم هر چه زشتتر، بهتر. گریم متفاوت میتواند چالش بازیگر با نقش را بیشتر کند و من این را دوست دارم.»
بازیگر فیلم سینمایی «خوب، بد، جلف» در جواب رامبد جوان که چه راهی رفتهاید که زندگی مشترکتان ادامهدار شده است، گفت: «به هم گیر نمیدهیم، به پر و پای هم نمیپیچیم و به حریم شخصی هم احترام میگذاریم.»
او در پایان با اشاره به خاطرهای از دوران کودکیاش گفت: «بچه که بودم حتما باید آخرین بوس را من از مادرم میگرفتم. حس میکردم اگر خواهرم بعد از من بوسش کند، بوس من پاک میشود! وقتی هم میخواستم بخوابم برنامه داشتم و جدا از «شب به خیر»، با صدای بلند میگفتم «خدا حفظِت کنه» و بعد «دیگه چیزی نگم ناراحت نمیشی؟!» و بعد از آن که میگفت «نه! بخواب!» میخوابیدم.»