همه دوست دارند معروف بشن؛ راه های رسیدن به معروفیت هم مثل راه های رسیدن به خدا زیاده؛ از گرفتن جایزه اسکار و نوبل بگیر تا خودکشی مجازی در راه دوست پسر و زیر گرفتن مردم با وانت پیکان در سطح شهر! اما قاعده کلی واسه مشهور شدن و زندگی در دوران شهرت، یکیه.
جی پلاس، اصولا هر وقت می خواهید بدونید که آدم موفقی هستید یا نه ؛ فقط کافیه چرت و پرت ترین چیزی که به ذهنتون می رسه رو بگید، اگه دیدید فرداش همون چیز، تیتیر روزنامه ها و خبرگزاری شد آدم موفقی هستید اما اگه عمیق ترین و سنجیده ترین حرف ها رو می زنید و دو زار هم خریدارنداره، حالا حالا ها باید بدویید.
فرض بفرمایید، شما یک جوان نخبه جویای نام هستید و تصمیم می گیرید ازمخلوط «شلغم» و «هویج»، سوخت خودروی بدون آلودگی درست کنید. وقتی قصد تون رو اعلام می کنید، معمولا دور و بریها، اونقدر با تمسخر بهتون نگاه عاقل اندر سفیه میندازند و تیکه می پرونند و براتون کامنت ضد حال می ذارند... که بی اختیار با خودتون این شعر رو می خونید: "احمق تر از من، نمی شه پیدا، تو باک ماشین، هویج و شلغم، کجا می شه جا؟ " یعنی ساکت کردن مردم و پالس منفی اشون یه طرف و دردسرهای علمی تبدیل هویج به بنزین و مصیبت های اداری ثبت اختراعش هم یه طرف؛ حالا چه برسه به اینکه بخواین واسه خرید «هویج و شلغم » اسپانسرهم پیدا کنید!
حالا فرض بفرمایید دری به تخته می خوره و باری به هر جهت شما می تونید از این صیفی جات، سوختی درست کنید در حد تیم ملی که مثل توپ صدا می کنه وشما یهویی سری از سرها سوا می کنید و اسمتون می افته تو دهن ها. حالا دقیقا همون آدمها عینهوهویج میان بغل دستتون و با ژستی شبیه شلغم باهاتون سلفی می گیرند. بعد هم نشون می دن از اولش می دونستند که شما بالاخره یه غلطی می کنید چون جنمش رو در وجودتون دیده بودند. اونها تا ثابت نکنند همون سیبی بودند که تو سرتون خوردند و جرقه این کار رو تو ذهنتون زدند، ول کن معامله نیستند.
حالا مثلا اگه تا دو روز قبلش بهترین جوک عالم رو می گفتید، براتون کامنت می ذاشتند: "تموم شد؟ حالا بخندیم؟ آخه چرا طنز فاخر نمی گی؟ ما واسه خوندن این خزعبلات وقت نداریم و وقتمون ارزش داره ها" اما اگه بعد از معروفیت روی صفحه اتون یه چیزی تو این مایه ها بذارید که: «من و جوجو و سی سی امروز آشتی کردیم؛ اینم عکس آشتی کنون ما... بوس بوس » اونوقت یکهو این خبر، سر جیک ثانیه می شه خبر تاپ دست اول. 5 میلیون نفر لایکش می کنند ، دو میلیون نفر شرش می کنند و بقیه جمعیت کشورهم از سر ذوق، غش می کنند!
هنوز مشخص نیست چرا واسه مردم شنیدن بی اهمیت ترین چیزها از آدمهای معروف خیلی مهم تره تا شنیدن مهمترین چیزها از آدمهای غیر مهم. نکته جالب قضیه هم اینه که در عین حال همه نشون می دن که براشون مطلع شدن از مسائل مهم با ارزش تره تا شنیدن خبرهای سطحی از آدمهای معروف. اما به هر حال، همیشه پر بیننده ترین مطلب سال، می شه: «بی یار شدن فلان هنرپیشه باردار» و یا ماجرای عشقی فلان بازیکن به آبگوشت بزباش ...
منبع: خبرآنلاین