در این یادداشت به قلم حسین خبیری آمده است: انگار حکایت قصه پر غصه مشکلات این مردم تمامی ندارد. به همان میزان و بیشتر ازآن، 'شکیبایی آمیخته با دوراندیشی' آنهاست که از آنها شخصیتی خاص و مثال زدنی ساخته است.
حتما قضیه اخیر اعتصاب رانندگان محترم نفتکشها را شنیده اید، قصد تحلیل وتفسیر این ماجرا با هدف کشف مقصر راندارم،پرواضح است که طرفین باید درفضایی آرام ونه احساسی وشتابزده ،گفتگو کنند و انتظارات معقول هم را بپذیرند.
اما چیزی که فوق العاده مهم بوده وحتما در این چند روز شاهد آن بوده اید،مشکلاتی بود که به مردم عزیزو دوست داشتنیمان تحمیل شد.
بسیاری از مردم، بویژه جوانان که تنها راه امرار معاششان درجابه جایی مسافرین درون شهری وبین شهری خلاصه می شود،وسایل حمل ونقل عمومی ،مراکز تولیدی- توزیعی مایحتاج عمومی،بسیاری از کشاورزان ومهمتر ازهمه خانواده ها برای تامین سوخت با مشقت هایی رو به رو شدند.
ما در هر جایگاهی که هستیم وهر تقاضایی هرچند به حق که داشته باشیم،اجازه نداریم که بر رنج های هموطنانمان بیفزاییم.
من به عنوان یک ایرانی اساسا با انتقاد واعتراض مورد تایید وحمایت قانون اساسی مخالف نیستم اما، با رفتارهای خسارت باری که صفر تاصد هزینه های گاها جبران ناپذیر آن را مردم کوچه وبازار می پردازند،اساسا مخالفم.
بازبینی ،آموزش و تمرین شیوه های انتقاد واعتراض ، همچنین روشهای مواجه با اعتراض،هر دو از نیازهای اجتناب ناپذیر امروزجامعه ماست، اما جامعه بیش وپیش از همه نیازهایش،به آرامش وامنیت روانی نیازمنداست.
وقتی نگرانی را در چشم بسیاری ازهمشهریانمان می بینیم وآن را عمیقا با سئوالاتی چون: چه خواهد شد؟ درک می کنیم ، حتما روشهای دیگر ، بهتر ومناسب تری برای اعلام تقاضاهای یک صنف زحمتکش ومحترم وجود داردو اصولا چه ضرورتی برای بکارگیری مدلهای زیان باری است، که کمترین آثار آن، وارد آمدن صدمه به آرامش خاطرعموم همشهریان است.
همیشه منصفانه ترین شیوه ها برای سنجیده ترین اقدامات این خواهد بود که ، در کنار وهمزمان با منافع فردی یا صنفی، به مردم نیز بیندیشیم.
9873/ 2027
حتما قضیه اخیر اعتصاب رانندگان محترم نفتکشها را شنیده اید، قصد تحلیل وتفسیر این ماجرا با هدف کشف مقصر راندارم،پرواضح است که طرفین باید درفضایی آرام ونه احساسی وشتابزده ،گفتگو کنند و انتظارات معقول هم را بپذیرند.
اما چیزی که فوق العاده مهم بوده وحتما در این چند روز شاهد آن بوده اید،مشکلاتی بود که به مردم عزیزو دوست داشتنیمان تحمیل شد.
بسیاری از مردم، بویژه جوانان که تنها راه امرار معاششان درجابه جایی مسافرین درون شهری وبین شهری خلاصه می شود،وسایل حمل ونقل عمومی ،مراکز تولیدی- توزیعی مایحتاج عمومی،بسیاری از کشاورزان ومهمتر ازهمه خانواده ها برای تامین سوخت با مشقت هایی رو به رو شدند.
ما در هر جایگاهی که هستیم وهر تقاضایی هرچند به حق که داشته باشیم،اجازه نداریم که بر رنج های هموطنانمان بیفزاییم.
من به عنوان یک ایرانی اساسا با انتقاد واعتراض مورد تایید وحمایت قانون اساسی مخالف نیستم اما، با رفتارهای خسارت باری که صفر تاصد هزینه های گاها جبران ناپذیر آن را مردم کوچه وبازار می پردازند،اساسا مخالفم.
بازبینی ،آموزش و تمرین شیوه های انتقاد واعتراض ، همچنین روشهای مواجه با اعتراض،هر دو از نیازهای اجتناب ناپذیر امروزجامعه ماست، اما جامعه بیش وپیش از همه نیازهایش،به آرامش وامنیت روانی نیازمنداست.
وقتی نگرانی را در چشم بسیاری ازهمشهریانمان می بینیم وآن را عمیقا با سئوالاتی چون: چه خواهد شد؟ درک می کنیم ، حتما روشهای دیگر ، بهتر ومناسب تری برای اعلام تقاضاهای یک صنف زحمتکش ومحترم وجود داردو اصولا چه ضرورتی برای بکارگیری مدلهای زیان باری است، که کمترین آثار آن، وارد آمدن صدمه به آرامش خاطرعموم همشهریان است.
همیشه منصفانه ترین شیوه ها برای سنجیده ترین اقدامات این خواهد بود که ، در کنار وهمزمان با منافع فردی یا صنفی، به مردم نیز بیندیشیم.
9873/ 2027
کپی شد