هفتم آبان ماه زادروز پادشاهی است که منشور او و دستور‌العمل‌های روابط اجتماعی‌اش به عنوان بنیانگذار حقوق بشر در جهان مطرح است و سندی ماندگار و جاودانه در هویت تاریخی ایران زمین به شمار می‌رود.

به گزارش خبرنگار ایلنا، کورش دوم بنیانگذار شاهنشاهی هخامنشی یا هخامنشیان از سال 529 تا 559 یعنی 30 سال بر بیستر مناطق دنیا فرمانروایی کرد.

 سلسله هخامنشی نخستین دولتی بود که همه جهان متمدن آن روز را دربرمی‌گرفت و از این‌ رو، شاهنشاهی هخامنشی نخستین و تنها دولتی است که همه جهان را برای بیش از سه سده یکپارچه کرد.

پادشاهان این دودمان از پارسیان بودند و تبار خود را به «هخامنش» می‌رساندند که سرکردهٔ خاندان پاسارگاد از خاندان‌های پارسیان بوده‌است. هخامنش باید حوالی پایان سدهٔ هشتم یا ربع نخست سدهٔ هفتم پیش از  میلاد بر مسند قدرت بوده باشد. چش پش، پسر هخامنش در فاصلهٔ تقریبی ۶۷۵ تا ۶۴۰ پیش از میلاد رهبری طوایف پارسی را به دست گرفته بود.

 کورش 2

هخامنشیان، در آغاز پادشاهان‌بومی پارس و سپس انشان بودند ولی با شکستی که کوروش‌بزرگ بر ایشتوویگو واپسین پادشاه ماد وارد آورد و سپس گرفتن لیدیه و بابل، پادشاهی هخامنشیان تبدیل به شاهنشاهی بزرگی شد. از این رو کوروش بزرگ از نوادگان (شاه انشان، کوروش یکم، کمبوجیه یکم) را بنیانگذار شاهنشاهی هخامنشی می‌دانند.
 
به پادشاهی رسیدن پارسی‌ها و دودمان هخامنشی یکی از رخدادهای برجستهٔ تاریخ باستان ایران است. اینان دولتی ساختند که دنیای باستان را به استثنای دو سوم یونان زیر فرمان خود درآورد. شاهنشاهی هخامنشی را نخستین امپراتوری تاریخ جهان می‌دانند. پذیرش و بردباری دینی از ویژگی‌های شاهنشاهی هخامنشی به‌شمار می‌رفت.

 بدلیل کشورگشایی‌های کورش کبیر به سرزمین های شرق و غرب جهان آن روز و خصوصیات نیکی که داشت از وی در کتاب‌های مقدس ادیان مختلف به خوبی یاد شده و شماری از فقیه‌های معاصر شیعه کوروش را «ذوالقرنین» می‌دانند. علامه طباطبایی، صانعی و مرتضی مطهری از معتقدان این نظر هستند.در کتاب تفسیر نمونه، نوشتهٔ ناصر مکارم شیرازی نوشته‌شده، از آن جهت به کوروش، ذوالقرنین می‌گفتند که شرق و غرب مال او بود. ابوکلام بیشتر بر موضوع نقش‌ برجستهٔ انسان بالدار یکی از ستون‌های بازمانده از کاخ بارعام در پاسارگاد است تأکید علمی دارد. دربارهٔ این نقش، تفسیرهای بسیاری انجام شده‌ است که ابوکلام این نقش را، ذوالقرنین می‌داند.

ابوالکلام آزاد با تفسیر آیات ۸۲ تا ۹۵ سوره کهف و با استناد به وجود احادیث و روایاتی در مورد کوروش دلایلی آورده‌است که ذوالقرنین موصوف، کوروش هخامنشی است. علامه طباطبایی دربارهٔ ذوالقرنین دانستن کوروش چنین نوشته‌است که «هرچند بعضی از جوانبش خالی از اعتراضاتی نیست، بلکه از هر گفتار دیگری انطباقش با آیات قرآنی روشن‌تر و قابل قبول‌تر است.»

در تفسیر نمونه از نظریهٔ انطباق کوروش با ذوالقرنین به عنوان نظریهٔ برتر یاد شده‌است و بر تأیید این نظریه در تفسیر من هدی القرآن، تفسیر الفرقان و تفسیر المنیر اشاره شده‌است. در تفسیر المنیر با قاطعیت، ذوالقرنین، همان کوروش دانسته شده که دو طرف جهان را گشت و احتمالاً به خاطر شجاعتش به ذوالقرنین ملقب شد. ابوالکلام آزاد یکی از کسانی است که کوروش را ذوالقرنین مذکور در قرآن می‌داند و معتقد است که ذوالقرنین ذکر شده در قرآن، کوروش است.

 نقش برجستهٔ انسان بالدار در پاسارگاد که شاخ‌های قوچ دارد و بال‌های عقاب، نشان‌دهندهٔ کوروش است که او را همان ذوالقرنین، یعنی «صاحب دو شاخ» مشخص می‌کند. به ویژه که کوروش در تورات به عنوان «عقاب شرق» خوانده شده‌است.

در بهار سال 539 قبل از میلاد کوروش پس از انجام تدارکات لازم قصد بابل را کرد. کورش پس از تسخیر بابل یهودیانی که در سال 597 قبل از میلاد توسط بخت النصر به بابل تبعید شده بودند را آزاد کرد و یهودیان از وی به عنوان منجی یاد کرده اند. در کتاب مقدس ارمیا و در بخش نخست آن یعنی کتاب های عهد عتیق"تورات" بارها از نام کورش بزرگ و کارهای نیک وی یاد شده است. این کتاب به دست ارمیای نبی نوشته شده است.

منشور کورش

منشور کورش که بر روی گل پخته نوشته شده و کورش در این منشور به چگونگی فتح سرزمین بابل و معرفی خود و اقداماتی که انجام داده است پرداخته و از طرف بسیاری این سند به عنوان نخستین منشور حقوق بشر شناخته می‌شود. در سال ۱۹۷۱ میلادی، سازمان ملل آن را به شش زبان رسمی سازمان منتشر کرد و بدلی از این منشور در مقر سازمان ملل متحد در شهر نیویورک نگهداری می‌شود.

موزه بریتانیا این سند را نخستین بیانیه حقوق بشر می‌خواند و همین‌طور بان کی مون، دبیر کل اسبق سازمان ملل متحد، در جریان سفر به تهران، رسماً از استوانه کورش به عنوان نخستین بیانیه حقوق بشر یاد کرد و آن را مایه افتخار ایرانیان دانست.

کورش 4

در مورد مرگ کورش هرودوت می‌نویسد: راجع به در گذشت کوروش روایات مختلف است اما من شرحی را که بیشتر در نظرم معتبر می‌نماید نقل می‌کنم. کوروش در آخرین نبرد خود به قصد سرکوب قوم ماساگت (ماساژت) قومی از سکاها که با حمله به نواحی مرزی ایران به قتل و غارت می‌پرداختند، به سمت شمال شرقی کشور حرکت کرد، میان مرز ایران و سرزمین سکاها رودخانه‌ای بود که لشگریان کوروش باید از آن عبور می‌کردند. هنگامی که کوروش به این رودخانه رسید، تهم‌رییش (تومیریس) ملکهٔ سکاها به او پیغام داد که برای جنگ دو راه پیش رو دارد یا از رودخانه عبور کند و در سرزمین سکاها به نبرد بپردازند یا اجازه دهند که لشگریان سکا از رود عبور کرده و در خاک ایران به جنگ بپردازند.

کوروش این دو پیشنهاد را با سرداران خود در میان گذاشت. بیشتر سرداران ایرانی، جنگ در خاک ایران را برگزیدند، اما کرزوس امپراتور سابق لیدیه و دایی مادر کوروش که تا پایان عمر، به عنوان یک مشاور به کوروش وفادار ماند، جنگ در سرزمین سکاها را پیشنهاد کرد. کوروش نظر کرزوس را پذیرفت و از رودخانه عبور کرد. نخست عده‌ای از جنگاوران ماساگت‌ها به رهبری سپارگاپیس فرزند ملکه، به دسته‌ای از سربازان لشکر کوروش که از بقیه جدا افتاده‌بودند، حمله کرده و همه را به خاک هلاکت انداختند و کوروش نیز در این نبرد کشته شد.

آرامگاه کوروش بزرگ بنایی بی‌پیرایه ولی با معماری منحصربه‌فرد، در فاصله حدود یک کیلومتری جنوب غربی کاخ‌های پاسارگاد است. این بنا از همه سوی دشت مرغاب پیداست، به‌ویژه اگر از سمت جنوب غربی از راه باستانی گذر کنیم و از تنگه بلاغی وارد دشت شویم، نخستین چیزی که جلب توجه می‌کند آرامگاه کوروش است.

این اثر در سال ۲۰۰۴ میلادی به عنوان زیر مجموعه پاسارگاد تحت شماره ۱۱۰۶ در میراث جهانی یونسکو ثبت شده‌است. 

امپراطوری هخامنشی از سال ۵۵۰–۳۳۰ پیش از میلاد شاهنشاهی‌ در دوران باستان بود که بدست کوروش بزرگ بنیاد نهاده شد. این نخستین دولتی بود که همه جهان متمدن آن روز را دربر می‌گرفت و  شاهنشاهی هخامنشی نخستین و تنها دولتی است که همه جهان را برای بیش از سه سده یکپارچه کرد. از این دوره به عنوان عصر طلایی حکومت ایران در دوران باستان یاد می‌شود.

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند
نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.