در این یادداشت به قلم سید محمود موسوی مشاور استاندار پیشین فارس آمده است: بدون شک استان پهناوری مانند فارس با جمعیت نزدیک به پنج میلیون نفر و 30 شهرستان و بیش از 100 شهر را می‌توان در دسته سیاسی‌ترین استان‌های کشور دسته‌بندی نمود.
این فاکتور در صحنه سیاسی- اجتماعی زمانی کارآمد و کارا است که در خدمت توسعه و پیشرفت استان قرار گیرد.
متاسفانه فارس بعد از دولت اصلاحات از ریل توسعه خارج شد و زیر ساخت‌های آماده شده در آن زمان مثل زمینه‌سازی حضور سرمایه‌گذاری خارجی، سفرهای مقامات و سران کشورها، ارتباط با کشورهای حوزه خلیج فارس که باعث می‌شد بخشی از سرمایه سرمایه‌گذاران فارسی مقیم خارج برای توسعه و پیشرفت استان در قالب سرمایه‌گذاری و مشارکت به‌کار گرفته شود و … به فراموشی سپرده شد یا اینکه کمتر توجه شد.
با انتخاب دولت یازدهم در خرداد 92 بارقه‌های امید جهت ادامه آن روند به وجود آمد اما دیگر نه فارس آن استان اقتصادی و محور توسعه جنوب بود و نه مدیران و تغییرات توانست به آن سمت برود، که در این مسیر تقویت نهادها و نماد های ضد توسعه،سیاست‌زدگی افراطی و دفع نیروهای کارآمد متخصص در هشت ساله دوران عدالت‌محوری فارس را چند گام به عقب هدایت کرده بود.
بدون شک دکتر احمدی اولین استاندار دولت یازدهم بیش از هر چیز درگیر تغییرات و تحمل توقعات تجمیع شده و بعضا واقعی جامعه و طیف‌های سیاسی شد که 21 ماه در استان دوام آورد و مهندس افشانی که با طوفانی سیاسی و خط کشی سیاسی بین نمایندگان و نماینده دولت وارد استان شد که تا پایان نیز این شکاف در ابعاد مختلف ادامه پیدا کرد در این میدان به نتیجه مطلوب فارسیان نتوانست برسد که شاید یکی از عواملش ناآشنایی اولیه با استان بود.
اما بعد از هشت سال رکود و عقب گرد و چهار سال دوران گذار و تثبیت باید به آینده فارس با تدبیر بهتر اندیشید.
فارس با این همه سرمایه انسانی، سرمایه طبیعی و انسان سرمایه‌دار در داخل و خارج چرا در شاخص‌های توسعه جایگاه خوبی ندارد؟ چرا چالش‌های مصنوعی و کوچک بعضا فرصت‌های بزرگ را از بین برده است یا تاخیر انداخته است؟ چرا جهش فارس و حرکت به سمت تبیین چهارچوب های پایدار در سالهای 85-86 متوقف گردید؟ مشکل کجاست و راه حل چیست؟
به نظر نگارنده بر اساس تجربه بیش از سی سال مدیریت کلان و بررسی ها مشکل در دیدگاه و تفکر و نگاه به مقوله توسعه از یک طرف و از جانب دیگر عدم همراهی و اتفاق نظر و عمل توسط بزرگان استان و بی‌تعارف باید دراین بخش به سیاسیون ، مدیران اجرایی باسابقه، نمایندگان مردم در مجلس، فرهنگوران، صاحبان القاب فرهیختگی، نخبگان یا حتی علماء و بزرگان دینی استان در این بخش اشاره کرد. بدون شک وقتی در سیستمی همه ابزارها مهیاست اما جهش صورت نمی‌پذیرد علت اصلی را باید در تفکر حاکم بر بخش‌های مختلف و نهادها هم جستجو نمود، همراه نمودن و همگام نمودن همه بخش‌ها در تفکر برای توسعه استان چیزی است که بعد از دولت هشتم به وجود نیامده است و نیاز امروز استان همین است.
بومی یا غیر بومی بودن مدیر اجرایی یا ناخدای کشتی بحثی ثانویه و کم اهمیت است چرا که در همین دولت یازدهم هر دو تجربه شده است و ضعف از یکپارچه‌سازی دیدگاه‌ها در سطح استان برای توسعه و پیشرفت استان بوده است ولاغیر.
امروز بعد از حماسه مردم در 29 اردیبهشت 96 ظاهرا نسیم تغییر و تحول و پیشرفت به فارس شتاب بیشتری گرفته است… مطالبه مردم اگر چه در انتخابات اخیر سیاسی بود ولی میل به شعارهای اقتصادی و معیشت و اشتغال را شاید بتوان پاشنه آشیل دولت دوازدهم نامید که همه در انتظار حرکتی از دولت هستند… درست است که چهار سال برای آوار برداری اقتصادی سیاسی از خرابه‌های بر جای مانده از قبل زمان اندکی است اما جامعه تحمل این زمان را ندارد و توقع و مطالبه به حق بهبود اوضاع و رونق را خواستار است. ترکیب و چینش کابینه هم نشان داد که دولت این پالس را از مردم و جامعه خوب دریافت کرده و در همین مسیر گام بر می‌دارد. تغییر مدیران ارشد استان‌ها همیشه بعد از انتخاب کابینه طبیعی بوده اما این‌بار این تغییرات در راستای نصب کارگزارهای مفید و نه سیاستمدارهای ایدئولوگ صورت گرفته است؛ چرا که روحانی به دنبال تغییر فضای کسب و کار، رونق اقتصاد، توسعه فضای به وجود آمده پس از برجام و همچنین استفاده از تجربه مدیران عمرانی-اجرایی در استان‌هاست.
انتخاب مهندس تبادار به عنوان سومین استاندار دولت روحانی در فارس نیز از همین زاویه قابل بررسی است.
پیش‌بینی می‌شود فضای موفقیت در استان فارس برای آقای تبادار، مستعدتر از استانداران پیشین در دولت یازدهم است زیرا گذشت دوران گذار و تنش، ایجاد شدن فضای جدیدی که پس از انتخابات‌های گذشته در باب همسویی اکثریت نمایندگان مجلس شورای اسلامی به‌خصوص در مرکز استان فراهم گردیده، همچنین اکثریت اعضاء شوراهای اسلامی شهر و روستا نیز همراه با چهره‌های جدید شهرداران استان که عمده تشکل‌های قانونی، اجرایی و عمرانی برای توفیق مدیریت ارشد استان هستند و بالطبع برای به‌کارگیری مدیران اجرایی کارآمد نیز فرآیند آسان‌تری را طی خواهد نمود انتطارات مردم را از آقای مهندس بیشتر خواهد کرد.
شاید شناخت از نزدیک و همکاری نگارنده با ایشان در بوشهر و فارس از مطالب یا روایات رسانه‌ای واقع گرایانه‌تر باشد، بدون شک امروز فارس احتیاج به استانداری عمرانی و اجرایی و همچنین تعامل‌گرا داشت که مهندس تبادار در این قالب می‌گنجد. سابقه شهرداری و معاونت برنامه‌ریزی استانداری گیلان و کهگیلویه را در کنار معاونت عمرانی بوشهر و فارس نمود و نماد این اجرایی بودن و عمرانی عمل کردن تلقی کرد اما اخلاق تعامل‌گرای وی در دوران استانداری بوشهر به نوعی است که در تعامل با امام جمعه و نمایندگان و سایر ارکان استان یک جهش خاصی را برای استان بوشهر به ارمغان آورد. اگر دولت اصلاحات پایانش با سقط توسعه در اکثر استان‌ها همراه بود اما بوشهر بر همان ریل بنا شده‌ توسط دکتر انصاری لاری و مهندس تبادار به پیش رفت و قطعا در خیلی از شاخص‌ها دارای ابزاری پیش‌تر از فارس است.
فارس امروز نیاز به تعامل در ارتباطات، تعادل در رفتار سیاسی، تلاش در عمران و آبادانی و هوش و رابطه برای جذب سرمایه‌گذار خارجی و داخلی‌های خارج نشین دارد. اسماعیل تبادار برای اقتصاد فارس باید خط توسعه ترسیم کند که زمان از دست رفته و استان از قافله پیشرفت عقب افتاده است.
مهندس تبادار با مدیران اجرایی موفق فارس کار کرده است، سال‌ها در بوشهر به عنوان معاون عمرانی دکتر انصاری لاری همراه بوده و سالیانی نیز در فارس همین موقعیت را با دکتر انصاری لاری طی کرده و عمده زندگی و فعالیتش هم در فارس رقم خورده است و امروز به عنوان استانداری که جای جای استان فارس را می‌شناسد حامل تجربیاتی است که بخش عمده‌ای از دلنگرانی‌های توسعه فارس را رفع می‌نماید. با شناخت بیست و چندساله‌ای که اینجانب از ایشان دارم با یاری خداوند متعال توفیقاتی برای مردم استان و کارنامه خویش رقم خواهد زد. به جناب آقای مهندس اسماعیل تبادار خوشامد می‌گویم و برای ایشان و تیم جدید همراهشان که لازمه این توفیق است آرزوی موفقیت داریم.
6114/ 2027
انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند
نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.