سال 94 مردی جوان که صاحب میزان قابل توجهی ملک بود، با خودروی خود از خانه خارج شد و دیگر بازنگشت. با طولانی شدن غیبت وی، جست وجوی خانواده برای یافتن او آغاز شد اما بی نتیجه ماند تا این که آنها موضوع را به اداره جنایی پلیس آگاهی شیراز اطلاع دادند.
ماموران با مشخصاتی که از فرد گمشده و خودرویش به دست آوردند، جست وجو برای یافتن وی را آغاز کردند تا این که روز بعد دو مرد در یکی از محله های شیراز خودرویی را مشاهده کردند که در آتش سوخته و سر مردی روی صندلی افتاده و تنه اش نیز بیرون از خودرو است. آن دو وحشت زده در تماس با مرکز فوریت های پلیسی 110 موضوع کشف جسد را گزارش دادند.
شناسایی هویت مقتول
همزمان با این گزارش، کارآگاهان جنایی و گروه بررسی صحنه جرم در محل مورد نظر حاضر شدند. بررسی ها نشان داد جنایت در محل دیگری رخ داده و عامل یا عاملان جنایت برای این که ردی از خود به جا نگذارند جسد را به این مکان منتقل کرده و آتش زده اند.
با شناسایی هویت مقتول و مشخص شدن سرنوشت مرد ناپدید شده، روند رسیدگی به پرونده وارد مرحله تازه ای شد. با توجه به معمای پیچیده پرونده، گروهی از کارآگاهان جنایی پلیس آگاهی استان فارس تحقیقات خود را آغاز کردند.
عملیات کارآگاهان جنایی ادامه داشت تا این که در بررسی تماس های مقتول چند مظنون شناسایی و به اداره پلیس فراخوانده شده و در بازجویی ها گفتند با مقتول درباره مسائل کاری صحبت کرده و در قتل او نقشی نداشته اند. زمانی که پلیس متوجه شد این افراد در این جنایت نقشی نداشته اند، با هماهنگی قضایی آنها را آزاد کرد.
سرانجام چند روز بعد ماموران با کشف سرنخهایی متوجه شدند مقتول در آخرین روز زندگی اش فقط با برادرزاده اش دیده شده است.در ادامه این فرد به عنوان مظنون اصلی پرونده به اداره آگاهی احضار و با اظهارات ضد و نقیض مدعی شد با مقتول که عمویش بوده درباره مسائل ملکی حرف زده و دیگر از او خبری نداشته این در حالی بود که ماموران اطلاع یافتند این فرد آخرین بار در خودروی مقتول مشاهده شده است.
به این ترتیب روند رسیدگی به پرونده وارد مرحله جدیدی شد و ماموران به بازجویی دوباره از وی پرداختند اما این بار متهم ماجرای جدیدی را برای پلیس تعریف و عنوان کرد: روز حادثه در مسیر تردد عمویم کمین کردم او مرا که دید توقف کرد و خواست که سوار شوم من هم این کار را کردم. از مدت ها قبل بر سر زمین با وی اختلاف داشته و دنبال فرصت مناسبی بودم که از او انتقام بگیرم.
متهم در ادامه بازجویی های پلیسی بالاخره به قتل عمویش اعتراف کرد و گفت: روز حادثه در مسیری که عمویم همیشه تردد می کرد کمین کرده و دنبال فرصت مناسبی بودم که او بیاید. زمانی که خودرواش را از دور دیدم کنار خیابان آمدم تا مرا سوار خودرو کند. او تا مرا دید توقف کرد. پس از سوار شدن به خودرو دنبال فرصت مناسبی بودم که هرطور شده تلافی کنم.
وی ادامه داد: پس از درگیری با وی چندین ضربه چاقو به او زدم. غرق در خون شد و گوشه ای توقف کرد. قصد پیاده شدن از خودرو را داشت که سرش را بریده و روی صندلی گذاشتم. به گوشه خلوتی رفتم. تنه وی را بیرون انداخته و بنزین روی جسد و خودرو پاشیدم و پس از آتش زدن متواری شدم.
با صدرو قرار بازداشت متهم به قتل، وی اختلاف مالی را انگیزه جنایت اعلام کرد. در ادامه متهم مدعی شد که برادرش در این جنایت با او بوده است. از این رو برادر وی نیز دستگیر شد اما در اعترافات جدیدی متهم عنوان کرد برادرش در این جنایت نقشی نداشته است و در حالی این ادعا را مطرح کرد که با توجه به جثه قاتل و مقتول امکان اینکه قاتل به تنهایی بتواند عمویش را به قتل برساند وجود ندارد از این رو تحقیقات پیرامون افشای معمای این جنایت پیچیده همچنان ادامه دارد.
46
