در این یادداشت به قلم نرگس فرجام آمده است: با شنیدن واژه «ترور» فهرستی از انواع مختلف خشونت ها، قتل ها و جنایت ها به ذهن تداعی می شود.
تروریسم به عنوان وجهی از خشونت هم در تاریخ کشورهای غرب و هم در کشورهای شرقی، مدام اتفاق افتاده است وامروز، روزی نیست که کلمه ترور را در روزنامه ها نبینیم یا در رسانه های تصویری ، خبری از آن پخش نشود. دیگر ذهنمان به این واژه عادت کرده و شاید به راحتی و بی توجه از کنار آن بگذریم. اما باید مفهوم این واژه به خوبی تبیین شود.
در فرهنگ علوم سیاسی، تروریسم به اعضای تحت تعلیم ایدئولوژی تروریست، گفته میشود که مهمترین هدف خود را، واژگون کردن نظام سیاسی موجود قرار می دهند. گروه های تروریستی برای رسیدن به هدف خود، به تهدید و خشونت متوسل میشوند.البته بایستی این موضوع را مد نظر قرار داد که تروریسم از جمله مفاهیم مناقشه برانگیز به هنگام تعریف و مطالعه علمی است و مطالعه آن در چارچوب بین رشته ای قرار می گیرد. و آن را از دریچه علوم سیاسی، روابط بین الملل، حقوق بین الملل، روان شناسی، جامعه شناسی و مانند آن باید نگریست مفهوم تروریسم در مرحله متأخر آن و در گذار به قرن بیست و یکم، از تروریسم بین المللی به تروریسم جهانی متحول شده و عامل این تحول، غیر سرزمینی شدن آن در روابط بین الملل است.
کسانی که از ایدئولوژی تروریسم پیروی می کنند، خود را با این واژه (تروریسم) توصیف نمی کنند.در واقع، واژه تروریسم از سوی طرفداران یک رژیم یا حکومت، برای توصیف مخالفات رژیم یا حکومت استفاده می شود. مهمترین وجه مشخصه تروریسم، اعمال خشونت است. به گونه ای که رفتارهای آنان با مخالفین، خارج از عرف و قوانین اخلاقی می باشد و کشتن و حذف مخالفین به طرز فجیعی صورت می گیرد که موجب رعب و وحشت در میان تمامی مردم جامعه می شود.
صرف نظر از حوادث تروریستی گذشته های دور، پدیده تروریسم لااقل از قبل از جنگ جهانی اول منشاء بسیاری از درگیری ها و خصومت ها در روابط بین الملل بوده است.
در بسیاری از موارد به دلیل تبعات گسترده ای که در پی داشته است، بر روند تحولات روابط بین الملل تاثیر گذاشته است. ترور ولیعهد اتریش در سال 1914 در سارایو شعله های جنگ جهانی اول را بر افروخت و حادثه 11 سپتامبر 2001 نقطه عطفی در تحولات سیاسی اوایل قرن حاضر محسوب می گردد. حوادث 11 سپتامبر 2001 میلادی، شرایطی را مهیا ساخت که بحث تروریسم و مبارزه با آن از سطح ملی و داخلی کشورها خارج شود و بعدی فراگیر و بین المللی یابد.
در عصر ما، تروریسم از تهدیدی ملی به تهدیدی بین المللی و جهانی مبدل گشته و هراس آن وجود دارد که با گسترش آن صلح و امنیت بین المللی به مخاطره افتد. در عصر جهانی شدن و فناوری پیشرفته، دیگر در مرزهای ملی و منطقه ای محصور نمی ماند. تروریست ها همگام با روند جهانی شدن پیشرفت کرده اند اما هرگز در قید و بندهای بین المللی ناشی از آن گرفتار نشده اند. از این رو هیچ منطقه، دولت یا ملتی از اقدامات آن مصون نمی مانند. گروه های تروریستی با انگیزه های گوناگون دست به عملیات تروریستی می زنند و نگرانی از احتمال وقوع اینگونه عملیات زمانی بیشتر می شود که تروریست ها از تسلیحات هسته ای، شیمیایی و بیولوژیکی استفاده کنند.
شاید یکی از آثار منفی جهانی شدن و گسترش سریع ارتباطات، پیدایش تروریسم پست مدرن از پایان جنگ سرد به بعد و ظهور القاعده باشد. پیام های تروریست ها در مدت کوتاهی در سراسر جهان توسط برخی رسانه های جمعی انتشار می یابد و همین امر تروریست های بین المللی را به یکی از اهداف عمده خود که ایجاد رعب و وحشت در جهان است نزدیک می کند.
عملیات تروریستی که اخیرا در تهران اتفاق افتاد چهار مهاجم مسلح به ساختمان مجلس واقع در میدان بهارستان تهران حمله کردند و کارکنان این ساختمان را به گلوله بستند، در حمله هماهنگ دیگری نیز مرقد امام خمینی (ره)، بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی ایران، هدف تروریست های قرار گرفت که در جریان آن دو خانم بعد از تیراندازی در حرم، خود را به صورت انتحاری منفجر کردند که اینها از جمله عملیاتهای تروریستی پست مدرن هستند که هدف آنها ضربه زدن به یک نهاد قانونگذاری است. آنهاهدف خود را نه شخصیتها بلکه بخشهایی از یک ساختار سیاسی انتخاب کرده بودند. در تروریسم پست مدرن قربانیان اغلب شهروندان بی گناهی هستند که یا تصادفی برگزیده شدهاند یا آن که صرفاً به طور اتفاقی در موقعیتهای تروریستی حضور داشتهاند.
تروریستهای پست مدرن، بیشتر به اعتراضات مذهبی متوسل میشوند. به نظر می رسد که تروریسم پست مدرن هیچ محدودیتی را چه در داخل و چه در خارج، برنمیتابد. این نوع از تروریسم بینالمللی بوده و به عبارتی به طور واقعی جهانی به شمار میرود؛ شهروندان عادی را بیشتر از نظامیان مورد هدف قرار میدهد؛ همیشه در حال جابجایی است و از این جهت مثل زنبور عسل در کندو عمل میکند؛ از تکنولوژیهای جهانی ارتباطات و اطلاعات استفاده میکند؛ سلولهایش که نقش شبکههای اطلاعاتی را دارند، آن را قادر میسازند تا همیشه خود را بازیابی کرده و به قید و بندهای رسمی شناخته شده مقید نباشد؛ از اهمیت رسانههای همگانی برای تحت تأثیر قرار دادن افکار عمومی آگاه بوده و بر استفاده از آنها تأکید میکند؛ از نظر نظامی از آخرین پیشرفتهای موجود در زمینه تعلیمات نظامی بهرهمند است؛ درباره منابع مالی همانند کارتلهای قاچاق دارو عمل میکند و علاوه بر همه اینها، اطلاعات کافی از سلاحهای بیولوژیکی نیز در اختیار این نوع از تروریسم قرار دارد که هر زمان بخواهد، میتواند از آن استفاده کند.
این عملیات اخیر که اولین آثار نشست آمریکایی-عربی در ریاض بود متاثر از تغییر سیاستهای آمریکا در قبال ایران و انتصاب جدید در سازمان سیا است.
اما طبق گفته مقام معظم رهبری اینها کوچکتر از آن هستند که بتوانند در ارادهی ملت ایران و مسئولین کشور اثری بگذارند و البته خود این حوادث نشان داد که اگر چنانچه جمهوری اسلامی در آن نقطهای که مرکز اصلی این فتنههاست ایستادگی نمیکرد، ما تا حالا گرفتاریهای زیادی از این ناحیه در کشور داشتیم.
اما در کنار این اتفاق باید بپذیریم که تروریسم علیه جمهوری اسلامی، حمله به همه ارکان نظام است و مقصرسازی حزبی و استفاده جریانی از چنین موقعیتی خلاف مولفه های امنیت ملی ایرانیان و بلاشک ضدملی است که مردم بسیار هوشمندانه با این موضوع برخورد کردند و اجازه ندادند که بازیچه دست دشمن قرارگیرند. بنابراین پرداختن به موضوعات حاشیهای و جناحی مبنی بر اینکه دولت نتوانسته در برقراری امنیت برای جلوگیری از چنین حادثهای مبادرت ورزد، اقدامی خلاف منافع ملی در شرایط حساس کنونی است.
6114/ 2027
دریافت خبر: علی اکبر خرامش ** انتشاردهنده: سیداحمد نجفی
تروریسم به عنوان وجهی از خشونت هم در تاریخ کشورهای غرب و هم در کشورهای شرقی، مدام اتفاق افتاده است وامروز، روزی نیست که کلمه ترور را در روزنامه ها نبینیم یا در رسانه های تصویری ، خبری از آن پخش نشود. دیگر ذهنمان به این واژه عادت کرده و شاید به راحتی و بی توجه از کنار آن بگذریم. اما باید مفهوم این واژه به خوبی تبیین شود.
در فرهنگ علوم سیاسی، تروریسم به اعضای تحت تعلیم ایدئولوژی تروریست، گفته میشود که مهمترین هدف خود را، واژگون کردن نظام سیاسی موجود قرار می دهند. گروه های تروریستی برای رسیدن به هدف خود، به تهدید و خشونت متوسل میشوند.البته بایستی این موضوع را مد نظر قرار داد که تروریسم از جمله مفاهیم مناقشه برانگیز به هنگام تعریف و مطالعه علمی است و مطالعه آن در چارچوب بین رشته ای قرار می گیرد. و آن را از دریچه علوم سیاسی، روابط بین الملل، حقوق بین الملل، روان شناسی، جامعه شناسی و مانند آن باید نگریست مفهوم تروریسم در مرحله متأخر آن و در گذار به قرن بیست و یکم، از تروریسم بین المللی به تروریسم جهانی متحول شده و عامل این تحول، غیر سرزمینی شدن آن در روابط بین الملل است.
کسانی که از ایدئولوژی تروریسم پیروی می کنند، خود را با این واژه (تروریسم) توصیف نمی کنند.در واقع، واژه تروریسم از سوی طرفداران یک رژیم یا حکومت، برای توصیف مخالفات رژیم یا حکومت استفاده می شود. مهمترین وجه مشخصه تروریسم، اعمال خشونت است. به گونه ای که رفتارهای آنان با مخالفین، خارج از عرف و قوانین اخلاقی می باشد و کشتن و حذف مخالفین به طرز فجیعی صورت می گیرد که موجب رعب و وحشت در میان تمامی مردم جامعه می شود.
صرف نظر از حوادث تروریستی گذشته های دور، پدیده تروریسم لااقل از قبل از جنگ جهانی اول منشاء بسیاری از درگیری ها و خصومت ها در روابط بین الملل بوده است.
در بسیاری از موارد به دلیل تبعات گسترده ای که در پی داشته است، بر روند تحولات روابط بین الملل تاثیر گذاشته است. ترور ولیعهد اتریش در سال 1914 در سارایو شعله های جنگ جهانی اول را بر افروخت و حادثه 11 سپتامبر 2001 نقطه عطفی در تحولات سیاسی اوایل قرن حاضر محسوب می گردد. حوادث 11 سپتامبر 2001 میلادی، شرایطی را مهیا ساخت که بحث تروریسم و مبارزه با آن از سطح ملی و داخلی کشورها خارج شود و بعدی فراگیر و بین المللی یابد.
در عصر ما، تروریسم از تهدیدی ملی به تهدیدی بین المللی و جهانی مبدل گشته و هراس آن وجود دارد که با گسترش آن صلح و امنیت بین المللی به مخاطره افتد. در عصر جهانی شدن و فناوری پیشرفته، دیگر در مرزهای ملی و منطقه ای محصور نمی ماند. تروریست ها همگام با روند جهانی شدن پیشرفت کرده اند اما هرگز در قید و بندهای بین المللی ناشی از آن گرفتار نشده اند. از این رو هیچ منطقه، دولت یا ملتی از اقدامات آن مصون نمی مانند. گروه های تروریستی با انگیزه های گوناگون دست به عملیات تروریستی می زنند و نگرانی از احتمال وقوع اینگونه عملیات زمانی بیشتر می شود که تروریست ها از تسلیحات هسته ای، شیمیایی و بیولوژیکی استفاده کنند.
شاید یکی از آثار منفی جهانی شدن و گسترش سریع ارتباطات، پیدایش تروریسم پست مدرن از پایان جنگ سرد به بعد و ظهور القاعده باشد. پیام های تروریست ها در مدت کوتاهی در سراسر جهان توسط برخی رسانه های جمعی انتشار می یابد و همین امر تروریست های بین المللی را به یکی از اهداف عمده خود که ایجاد رعب و وحشت در جهان است نزدیک می کند.
عملیات تروریستی که اخیرا در تهران اتفاق افتاد چهار مهاجم مسلح به ساختمان مجلس واقع در میدان بهارستان تهران حمله کردند و کارکنان این ساختمان را به گلوله بستند، در حمله هماهنگ دیگری نیز مرقد امام خمینی (ره)، بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی ایران، هدف تروریست های قرار گرفت که در جریان آن دو خانم بعد از تیراندازی در حرم، خود را به صورت انتحاری منفجر کردند که اینها از جمله عملیاتهای تروریستی پست مدرن هستند که هدف آنها ضربه زدن به یک نهاد قانونگذاری است. آنهاهدف خود را نه شخصیتها بلکه بخشهایی از یک ساختار سیاسی انتخاب کرده بودند. در تروریسم پست مدرن قربانیان اغلب شهروندان بی گناهی هستند که یا تصادفی برگزیده شدهاند یا آن که صرفاً به طور اتفاقی در موقعیتهای تروریستی حضور داشتهاند.
تروریستهای پست مدرن، بیشتر به اعتراضات مذهبی متوسل میشوند. به نظر می رسد که تروریسم پست مدرن هیچ محدودیتی را چه در داخل و چه در خارج، برنمیتابد. این نوع از تروریسم بینالمللی بوده و به عبارتی به طور واقعی جهانی به شمار میرود؛ شهروندان عادی را بیشتر از نظامیان مورد هدف قرار میدهد؛ همیشه در حال جابجایی است و از این جهت مثل زنبور عسل در کندو عمل میکند؛ از تکنولوژیهای جهانی ارتباطات و اطلاعات استفاده میکند؛ سلولهایش که نقش شبکههای اطلاعاتی را دارند، آن را قادر میسازند تا همیشه خود را بازیابی کرده و به قید و بندهای رسمی شناخته شده مقید نباشد؛ از اهمیت رسانههای همگانی برای تحت تأثیر قرار دادن افکار عمومی آگاه بوده و بر استفاده از آنها تأکید میکند؛ از نظر نظامی از آخرین پیشرفتهای موجود در زمینه تعلیمات نظامی بهرهمند است؛ درباره منابع مالی همانند کارتلهای قاچاق دارو عمل میکند و علاوه بر همه اینها، اطلاعات کافی از سلاحهای بیولوژیکی نیز در اختیار این نوع از تروریسم قرار دارد که هر زمان بخواهد، میتواند از آن استفاده کند.
این عملیات اخیر که اولین آثار نشست آمریکایی-عربی در ریاض بود متاثر از تغییر سیاستهای آمریکا در قبال ایران و انتصاب جدید در سازمان سیا است.
اما طبق گفته مقام معظم رهبری اینها کوچکتر از آن هستند که بتوانند در ارادهی ملت ایران و مسئولین کشور اثری بگذارند و البته خود این حوادث نشان داد که اگر چنانچه جمهوری اسلامی در آن نقطهای که مرکز اصلی این فتنههاست ایستادگی نمیکرد، ما تا حالا گرفتاریهای زیادی از این ناحیه در کشور داشتیم.
اما در کنار این اتفاق باید بپذیریم که تروریسم علیه جمهوری اسلامی، حمله به همه ارکان نظام است و مقصرسازی حزبی و استفاده جریانی از چنین موقعیتی خلاف مولفه های امنیت ملی ایرانیان و بلاشک ضدملی است که مردم بسیار هوشمندانه با این موضوع برخورد کردند و اجازه ندادند که بازیچه دست دشمن قرارگیرند. بنابراین پرداختن به موضوعات حاشیهای و جناحی مبنی بر اینکه دولت نتوانسته در برقراری امنیت برای جلوگیری از چنین حادثهای مبادرت ورزد، اقدامی خلاف منافع ملی در شرایط حساس کنونی است.
6114/ 2027
دریافت خبر: علی اکبر خرامش ** انتشاردهنده: سیداحمد نجفی
کپی شد