در این گزارش آمده است: بر اساس اصل یکصدم قانون اساسی جمهوری اسلامی «برای پیشبرد سریع برنامه های اجتماعی اقتصادی، عمرانی، بهداشتی، فرهنگی، آموزشی و امور رفاهی از طریق همکاری مردم، با توجه به مقتضیات محلی اداره امور هر روستا، بخش، شهر، شهرستان یا استان با نظارت شورایی به نام شورای ده، بخش، شهر یا استان صورت می گیرد و اعضای آن را مردم همان محل انتخاب می کنند. شرایط انتخاب کنندگان و انتخاب شوندگان، حدود وظایف و اختیارات شوراها، نحوه انتخاب و نظارت بر شوراها و همچنین سلسله مراتب آنها را که باید با رعایت اصول وحدت ملی و تمامیت ارضی و نظام جمهوری اسلامی و تابعیت حکومت مرکزی باشد را قانون معین می کند.»
این اصل قانون اساسی به خوبی کارکرد شوراهای اسلامی شهرها و روستاها را مشخص می کند. اما به دلیل اینکه شوراها حدود دو دهه پس از پیروزی انقلاب اسلامی شکل گرفت، شوراها در کشور ما جوان هستند و شورای اول و دوم هر کدام چهار سال طور کشید، شورای سوم (به دلیل برگزاری انتخابات شورای چهارم با ریاست جمهوری یازدهم) بیش از شش سال عمر کرد و شورای چهارم که ماه های آخر آن است نیز چهار سال را پشت سر گذاشته است و بدین ترتیب عمر شوراها در کشور ما حدود هجده سال است که عمر زیادی نیست.
همین موضوع سبب شده است تا بسیاری از مردم با وظایف و کارکردهای شوراها آنگونه که باید آشنا نباشند و طبیعی است که وقتی یک مجموعه را به درستی نشناسیم و در مورد وظایف، عملکردها و اختیاراتش اطلاعات دقیق نداشته باشیم نسبت به آن حساسیت و توجه لازم را هم نداریم!
* شورای اول، انتخابی بدون تجربه و با عملکردهایی احساسی
در انتخاب افرادی که وارد اولین دوره شوراها شدند مردم انتخاب هایی بدون شناخت کردند. مردم به دلیل نداشتن همان شناخت کافی از عملکردهای شورا، شرح وظایف آنها و فعالیت ها یا نظارت هایی که می توانند داشته باشند، مردم بیشتر در روستاها و شهرهای کوچک به اقوام، فامیل های وابسته به خود رأی دادند و در شهرهای بزرگ به افراد سیاسی که گرایش سیاسی صرفه داشتند رأی دادند!
در دوره اول شوراها بیش از اندازه سیاسی شد و همین امر شوراها را از کارکرد اصلی خودش دور نمود که به عنوان مثال در تهران اختلاف بین اهالی شورا سبب شد تا در طول چهار سال اول عمر شورای شهر تهران سه شهردار انتخاب شود و شورا هم در نهایت منحل شد!
البته برخی نیز معتقد هستند که شورای اول شهرهای بزرگ شورای کارآمدی بود؛ شاید چنین بوده باشد، ولی بدون شک تعداد چنین شوراهایی در اولین دوره شوراها به اندازه انگشتان یک دست هم نبود.
* شوراهای دوم تا چهارم و تکامل یافتن
در هر حال شورای دوم شکل گرفت و طبیعی بود که برای انتخابات افراد بیشتری کاندیدا شوند و آنهایی که راهی شوراهای دوم، سوم و چهارم شدند از تجارب شوراهای قبلی بهره بردند، کمیسیون های تخصصی شکل گرفت و اعضای شورا بر امور مختلف مرتبط با شهرداری ها و سازمان های تابعه اش اشراف بیشتری پیدا کردند.
در شورای دوم، اعضای شورا به این باور رسیدند که بایستی بیش از قبل در امور شهرداری دخالت کنند و تصمیم ها را آنها بگیرند و بدنه شهرداری تصمیمات را اجرا نماید.
در شورای سوم، اعضای شورا متوجه شدند کار شهرداری تنها همان امور قدیمی که زمان تأسیس بلدیه در شیراز (سال 1286) بوده نیست و فعالیت های جدیدی را برای شهرداری ها تعریف کردند و اینگونه کارنامه ای از خود به جای گذاشتند که بهتر از شورای دوم بود. البته شورای سوم بیش از شش سال عمر داشت و البته بعضی از شوراهای سوم هم دچار حاشیه هایی شدند که شورای سوم شیراز نیز از این قاعده جدا نبود و دو نفر از اعضای شورای سوم مجبور به استعفا شدند!
شورای چهارم نیز با تغییر قانون و افزایش تعداد اعضا نوع دیگری از کار را به نمایش گذاشت و زمینه افزایش جلسات کمیسیون ها پدید آمد. همچنین افزایش بودجه مصوب شهرداری ها تقریباً در اکثر شوراها دنبال شد و اینگونه شهرداری ها مکلف شدند که درآمدهای بیشتری کسب نمایند. در مجموع هیچ یک از موارد نظارتی و عملکردهای شورای چهارم قابل قیاس با شورای اول نیست و رشد و بالندگی را به وضوح می توان مشاهده کرد.
* پیچیدگی مدیریت کلانشهرها و نیاز شوراها به افراد متخصص با تجربه کافی!
از این بخش مطلب مواردی که مطرح می شود بیشتر مربوط به پنج، شش کلانشهر کشور و مرکز استان های دیگر است. این یک واقعیت انکارناپذیر است که در شهرهای بزرگ کشور همچون تهران، مشهد، تبریز، اصفهان، شیراز، اهواز، ارومیه، کرمانشاه، کرمان، رشت، ساری، بندرعباس و... مسایل و مشکلات بسیاری پیش روی مدیران شهری می باشد و اداره این شهرها بسیار سخت و پیچیده شده است.
در چنین شرایطی طبیعی است که کار شوراها که تا کنون شامل تعیین شهردار، نظارت بر عملکرد شهرداری مرکزی و شهرداری مناطق مختلف شهر به همراه سازمان های تابعه شهرداری و معاونت ها که تعداد آنها هم زیاد است، وضع قوانین و مصوبه هایی که شهرداری ها بایستی اجرا کنند و... نیز بسیار سخت، پیچیده و کاملاً تخصصی می باشد.
شوراهای کلانشهرها و شهرهای بزرگ نیازمند افرادی شایسته، متخصص و دارای توانمندی های خاص است و آنهایی که به عنوان سیاهی لشکر راهی شوراها می شوند (به دلیل حضور لیست های خاص یا رأی آوردن قومیتی)، حتی تا پایان یک دوره چهارساله شوراها هم نمی فهمند در شورا چه گذشت و چگونه آنها از خیلی مسایل بی خبر بوده اند!
به همین دلیل شورای شهرهای بزرگ افراد متخصص در حوزه های مدیریت شهری، حمل و نقل درون شهری، ساخت و ساز یا معماری، امور مالی و حسابرسی، مبلمان شهری، امور درآمد (ایجاد درآمد یا تخصیص اعتبارات)، امور حقوقی، فعالیت های فرهنگی، فضای سبز و موارد اینچنینی می خواهد. متخصص یعنی در این زمینه ها مدرک آکادمیک داشته و چندین سال نیز تجربه عملی را در کارنامه کاری خود ثبت کرده باشند.
* کمیسیون های اصلی شوراها
معمولاً در شوراها سه کمیسیون اصلی و دائمی وجود دارد که شامل کمیسیون برنامه، بودجه و امور حقوقی، کمیسیون فرهنگی، اجتماعی و امور ورزشی و بالاخره کمیسیون عمران و خدمات شهری می شود.
در کمیسیون برنامه، بودجه و امور حقوقی افرادی دارای تخصص های مسایل اقتصادی و مالی، برنامه ریزی، محاسبات و بودجه، تفریغ بودجه، امور درآمد، حسابداری و حسابرسی، امور حقوقی، امور اداری و ایجاد درآمدهای پایدار و جدید مورد نیاز است.
در کمیسیون فرهنگی، اجتماعی و امور ورزشی نیز باید نفراتی حضور داشته باشند که سوابق فعالیت در امور فرهنگی یا مذهبی، آموزشی و پرورشی، اجتماعی، بهداشتی، ورزشی، هنری و رفاهی یا تفریحی را داشته باشند.
در کمیسیون عمران و خدمات شهری نیز نیازمند کسانی هستند که در بخش هایی فعالیت کاری داشته اند با تخصص معماری و شهرسازی، حمل و نقل درون شهری و ترافیک، فنی و مهندسی، فضای سبز، خدمات شهری مانند حمل، دفع یا بازیافت زباله ها، ایمنی و آتش نشانی و...
البته کمیسیون های فرعی مانند کمیسیون نامگذاری، کمیسیون باغات و... نیز وجود دارند اما طبیعی است با کم شدن اعضای شورای شهرها و روستاها در شورای پنجم (شورای شیراز از 21 نفر به 13 نفر کاهش یافت)، تنها داشتن تخصص و تجربه برای حضور در سه کمیسیون اصلی اهمیت دارد.
* نگاه تخصص گرایانه و پاکدستی موارد مهمی که باید تبلیغ شوند
همانطور که در ابتدای این مطلب نوشتیم، طول عمر هجده سال برای یک نهاد اجتماعی زمان زیادی نیست و این طبیعی است که مردم زمان رأی دادن و انتخاب افراد جهت فرستادن به شورای شهر همانند انتخاب ریاست جمهوری و انتخابات مجلس شورای اسلامی حساسیت به خرج نمی دهند و با دقت لازم در مورد کاندیداها تحقیق نمی کنند!
اما انتخابات شورا اهمیت بسیار بالایی دارد که نگارنده در مطالبی دیگر نیز به آن اشاره نموده است و این یک ادعای دارای طرفداران زیادی است که انتخابات شوراهای شهر از انتخابات مجلس شورای اسلامی مهم تر است چون اثرات تصمیم گیری اعضای شورا شهر به صورت سریع و مستقیم بر زندگی شهروندان تأثیر می گذارد اما تصمیمات نمایندگان مجلس چندین قابلیتی ندارد!
مردم باید متوجه این موضوع بشوند که 29 اردیبهشت برای پنجمین بار است که باید افرادی را جهت حضور در شورا انتخاب کنند و این تعداد نیز نسبت به دوره چهارم کاهش پیدا کرده است. این کاهش هشت نفری در شورای شهر شیراز به این معنی است که مردم باید دقت بیشتری در انتخاب خود به خرج دهند چون احتمال اینکه در بین 21 نفر مثلاً ده نفر متخصص باشند، بیش از احتمال این است که در بین 13 نفر ده نفر آنها متخصص باشند!
پس برای افزایش احتمال حضور افراد توانمند باید دقت انتخاب را بالا برد و برای بالا بردن این پارامتر مردم شهر شیراز اول باید در انتخابات حتماً شرکت کنند، دوم بایستی نسبت به چهل تا پنجاه نفر که لیاقت و تخصص حضور در شورای کلانشهر شیراز را دارند یک تحقیق کامل کنند و به شناخت دقیقی برسند. سومین اقدام در مورد تعداد افرادی است که در برگه رأی می نویسند و این یعنی حتماً سیزده نام را از لیست کاندیداها انتخاب کنند و بنویسند و از خالی گذاشتن جای چند نام در تعرفه انتخابات شورا خودداری نمایند.
مردم شهرهای بزرگ از جمله کلانشهر شیراز باید به آینده شهری که در آن زندگی می کنند اهمیت دهند، به توسعه و عمران و آبادی آن، تا خود و فرزندانشان از شرایط زندگی بهتری برخوردار شوند. مردم شیراز اگر می خواهند کمتر در ترافیک باشند، از فرهنگ سراها و پارک های کافی در شهرستان شان برخوردار شوند و شهری تمیز با آسفالت های هموارتر داشته باشند باید در گزینش افرادی که به عنوان ناظر بر عملکرد شهرداری و سازمان های تابعه آن انتخاب می کنند، دقت نظر کافی داشته و همانگونه که برای همه چیز های با ارزش و بی ارزش در زندگی وقت می گذارند برای شناخت کاندیداهای شوراها نیز مقداری وقت بگذارند.
شهروندان شیرازی بایستی سعی کنند تا سیزده نفر را که متخصص تر و پاکدست تر از بقیه هستند، انتخاب کنند. البته شاید سیزده نفری که یک کارمند بانک انتخاب می کند با سیزده نفر منتخب یک کارگر ساختمان یا سیزده نفر مورد نظر یک مهندس شیمی در یک کارخانه تولید مواد غذایی فرق داشته باشند، اما مهم این است که با تحقیق در خصوص گذشته، کارنامه کاری، تحصیلات، تخصص و... کاندیداها به این لیست سیزده نفری رسیده باشند.
مردم باید به انتخابات شورای پنجم اهمیت بدهند، این وظیفه رسانه ها است که علاوه بر ترغیب و تشویق مردم به شرکت در انتخابات 29 اردیبهشت به آنها یادآوری کنند که نفس شرکت در انتخابات اهمیت دارد اما بایستی این حضور همراه با شعور در انتخابات باشد و همشهریان برای رسیدن به شناخت از کاندیداها زمانی را اختصاص دهند.
البته خوب می دانیم در کلانشهری همچون شیراز با تعدد زیاد کاندیداهای شورا زمان یک هفته ای برای رسیدن به شناخت کامل و کافی بسیار کم است و حداقل نیازمند زمانی دو برابر زمان کنونی می باشد که امیدواریم قانون زمان رسمی تبلیغات انتخابات شورا و مجلس هر چه زودتر تصحیح شود، اما باز هم در مدت زمان یک هفته ای می توان از چهل، پنجاه کاندیدای دانه درشت و حتی بیشتر از این تعداد هم یک شناخت قابل قبول به دست آورد و در روز انتخابات نام سیزده نفر را نوشت نه نام سه، چهار نفری که از گذشته نسبت به آنها شناخت داشته اند.
در پایان امیدواریم شورای پنجم شهر شیراز متشکل از سیزده فرد شایسته، پاکدست، متخصص، تشنه خدمت و نه شیفته قدرت با تعصب بالا نسبت به شهر شیراز تشکیل شود و همچنین در شهرهای بزرگ استان همچون مرودشت، کازرون، داراب، جهرم، فیروزآباد و... نیز مردم فارغ از قومیت گرایی تنها به افراد شایسته رأی دهند و آنها را تصمیم ساز برای چهار سال آینده شهر خود کنند.
6114/ 2027
دریافت کننده: علی اکبر خرامش ** انتشاردهنده: سیداحمد نجفی
این اصل قانون اساسی به خوبی کارکرد شوراهای اسلامی شهرها و روستاها را مشخص می کند. اما به دلیل اینکه شوراها حدود دو دهه پس از پیروزی انقلاب اسلامی شکل گرفت، شوراها در کشور ما جوان هستند و شورای اول و دوم هر کدام چهار سال طور کشید، شورای سوم (به دلیل برگزاری انتخابات شورای چهارم با ریاست جمهوری یازدهم) بیش از شش سال عمر کرد و شورای چهارم که ماه های آخر آن است نیز چهار سال را پشت سر گذاشته است و بدین ترتیب عمر شوراها در کشور ما حدود هجده سال است که عمر زیادی نیست.
همین موضوع سبب شده است تا بسیاری از مردم با وظایف و کارکردهای شوراها آنگونه که باید آشنا نباشند و طبیعی است که وقتی یک مجموعه را به درستی نشناسیم و در مورد وظایف، عملکردها و اختیاراتش اطلاعات دقیق نداشته باشیم نسبت به آن حساسیت و توجه لازم را هم نداریم!
* شورای اول، انتخابی بدون تجربه و با عملکردهایی احساسی
در انتخاب افرادی که وارد اولین دوره شوراها شدند مردم انتخاب هایی بدون شناخت کردند. مردم به دلیل نداشتن همان شناخت کافی از عملکردهای شورا، شرح وظایف آنها و فعالیت ها یا نظارت هایی که می توانند داشته باشند، مردم بیشتر در روستاها و شهرهای کوچک به اقوام، فامیل های وابسته به خود رأی دادند و در شهرهای بزرگ به افراد سیاسی که گرایش سیاسی صرفه داشتند رأی دادند!
در دوره اول شوراها بیش از اندازه سیاسی شد و همین امر شوراها را از کارکرد اصلی خودش دور نمود که به عنوان مثال در تهران اختلاف بین اهالی شورا سبب شد تا در طول چهار سال اول عمر شورای شهر تهران سه شهردار انتخاب شود و شورا هم در نهایت منحل شد!
البته برخی نیز معتقد هستند که شورای اول شهرهای بزرگ شورای کارآمدی بود؛ شاید چنین بوده باشد، ولی بدون شک تعداد چنین شوراهایی در اولین دوره شوراها به اندازه انگشتان یک دست هم نبود.
* شوراهای دوم تا چهارم و تکامل یافتن
در هر حال شورای دوم شکل گرفت و طبیعی بود که برای انتخابات افراد بیشتری کاندیدا شوند و آنهایی که راهی شوراهای دوم، سوم و چهارم شدند از تجارب شوراهای قبلی بهره بردند، کمیسیون های تخصصی شکل گرفت و اعضای شورا بر امور مختلف مرتبط با شهرداری ها و سازمان های تابعه اش اشراف بیشتری پیدا کردند.
در شورای دوم، اعضای شورا به این باور رسیدند که بایستی بیش از قبل در امور شهرداری دخالت کنند و تصمیم ها را آنها بگیرند و بدنه شهرداری تصمیمات را اجرا نماید.
در شورای سوم، اعضای شورا متوجه شدند کار شهرداری تنها همان امور قدیمی که زمان تأسیس بلدیه در شیراز (سال 1286) بوده نیست و فعالیت های جدیدی را برای شهرداری ها تعریف کردند و اینگونه کارنامه ای از خود به جای گذاشتند که بهتر از شورای دوم بود. البته شورای سوم بیش از شش سال عمر داشت و البته بعضی از شوراهای سوم هم دچار حاشیه هایی شدند که شورای سوم شیراز نیز از این قاعده جدا نبود و دو نفر از اعضای شورای سوم مجبور به استعفا شدند!
شورای چهارم نیز با تغییر قانون و افزایش تعداد اعضا نوع دیگری از کار را به نمایش گذاشت و زمینه افزایش جلسات کمیسیون ها پدید آمد. همچنین افزایش بودجه مصوب شهرداری ها تقریباً در اکثر شوراها دنبال شد و اینگونه شهرداری ها مکلف شدند که درآمدهای بیشتری کسب نمایند. در مجموع هیچ یک از موارد نظارتی و عملکردهای شورای چهارم قابل قیاس با شورای اول نیست و رشد و بالندگی را به وضوح می توان مشاهده کرد.
* پیچیدگی مدیریت کلانشهرها و نیاز شوراها به افراد متخصص با تجربه کافی!
از این بخش مطلب مواردی که مطرح می شود بیشتر مربوط به پنج، شش کلانشهر کشور و مرکز استان های دیگر است. این یک واقعیت انکارناپذیر است که در شهرهای بزرگ کشور همچون تهران، مشهد، تبریز، اصفهان، شیراز، اهواز، ارومیه، کرمانشاه، کرمان، رشت، ساری، بندرعباس و... مسایل و مشکلات بسیاری پیش روی مدیران شهری می باشد و اداره این شهرها بسیار سخت و پیچیده شده است.
در چنین شرایطی طبیعی است که کار شوراها که تا کنون شامل تعیین شهردار، نظارت بر عملکرد شهرداری مرکزی و شهرداری مناطق مختلف شهر به همراه سازمان های تابعه شهرداری و معاونت ها که تعداد آنها هم زیاد است، وضع قوانین و مصوبه هایی که شهرداری ها بایستی اجرا کنند و... نیز بسیار سخت، پیچیده و کاملاً تخصصی می باشد.
شوراهای کلانشهرها و شهرهای بزرگ نیازمند افرادی شایسته، متخصص و دارای توانمندی های خاص است و آنهایی که به عنوان سیاهی لشکر راهی شوراها می شوند (به دلیل حضور لیست های خاص یا رأی آوردن قومیتی)، حتی تا پایان یک دوره چهارساله شوراها هم نمی فهمند در شورا چه گذشت و چگونه آنها از خیلی مسایل بی خبر بوده اند!
به همین دلیل شورای شهرهای بزرگ افراد متخصص در حوزه های مدیریت شهری، حمل و نقل درون شهری، ساخت و ساز یا معماری، امور مالی و حسابرسی، مبلمان شهری، امور درآمد (ایجاد درآمد یا تخصیص اعتبارات)، امور حقوقی، فعالیت های فرهنگی، فضای سبز و موارد اینچنینی می خواهد. متخصص یعنی در این زمینه ها مدرک آکادمیک داشته و چندین سال نیز تجربه عملی را در کارنامه کاری خود ثبت کرده باشند.
* کمیسیون های اصلی شوراها
معمولاً در شوراها سه کمیسیون اصلی و دائمی وجود دارد که شامل کمیسیون برنامه، بودجه و امور حقوقی، کمیسیون فرهنگی، اجتماعی و امور ورزشی و بالاخره کمیسیون عمران و خدمات شهری می شود.
در کمیسیون برنامه، بودجه و امور حقوقی افرادی دارای تخصص های مسایل اقتصادی و مالی، برنامه ریزی، محاسبات و بودجه، تفریغ بودجه، امور درآمد، حسابداری و حسابرسی، امور حقوقی، امور اداری و ایجاد درآمدهای پایدار و جدید مورد نیاز است.
در کمیسیون فرهنگی، اجتماعی و امور ورزشی نیز باید نفراتی حضور داشته باشند که سوابق فعالیت در امور فرهنگی یا مذهبی، آموزشی و پرورشی، اجتماعی، بهداشتی، ورزشی، هنری و رفاهی یا تفریحی را داشته باشند.
در کمیسیون عمران و خدمات شهری نیز نیازمند کسانی هستند که در بخش هایی فعالیت کاری داشته اند با تخصص معماری و شهرسازی، حمل و نقل درون شهری و ترافیک، فنی و مهندسی، فضای سبز، خدمات شهری مانند حمل، دفع یا بازیافت زباله ها، ایمنی و آتش نشانی و...
البته کمیسیون های فرعی مانند کمیسیون نامگذاری، کمیسیون باغات و... نیز وجود دارند اما طبیعی است با کم شدن اعضای شورای شهرها و روستاها در شورای پنجم (شورای شیراز از 21 نفر به 13 نفر کاهش یافت)، تنها داشتن تخصص و تجربه برای حضور در سه کمیسیون اصلی اهمیت دارد.
* نگاه تخصص گرایانه و پاکدستی موارد مهمی که باید تبلیغ شوند
همانطور که در ابتدای این مطلب نوشتیم، طول عمر هجده سال برای یک نهاد اجتماعی زمان زیادی نیست و این طبیعی است که مردم زمان رأی دادن و انتخاب افراد جهت فرستادن به شورای شهر همانند انتخاب ریاست جمهوری و انتخابات مجلس شورای اسلامی حساسیت به خرج نمی دهند و با دقت لازم در مورد کاندیداها تحقیق نمی کنند!
اما انتخابات شورا اهمیت بسیار بالایی دارد که نگارنده در مطالبی دیگر نیز به آن اشاره نموده است و این یک ادعای دارای طرفداران زیادی است که انتخابات شوراهای شهر از انتخابات مجلس شورای اسلامی مهم تر است چون اثرات تصمیم گیری اعضای شورا شهر به صورت سریع و مستقیم بر زندگی شهروندان تأثیر می گذارد اما تصمیمات نمایندگان مجلس چندین قابلیتی ندارد!
مردم باید متوجه این موضوع بشوند که 29 اردیبهشت برای پنجمین بار است که باید افرادی را جهت حضور در شورا انتخاب کنند و این تعداد نیز نسبت به دوره چهارم کاهش پیدا کرده است. این کاهش هشت نفری در شورای شهر شیراز به این معنی است که مردم باید دقت بیشتری در انتخاب خود به خرج دهند چون احتمال اینکه در بین 21 نفر مثلاً ده نفر متخصص باشند، بیش از احتمال این است که در بین 13 نفر ده نفر آنها متخصص باشند!
پس برای افزایش احتمال حضور افراد توانمند باید دقت انتخاب را بالا برد و برای بالا بردن این پارامتر مردم شهر شیراز اول باید در انتخابات حتماً شرکت کنند، دوم بایستی نسبت به چهل تا پنجاه نفر که لیاقت و تخصص حضور در شورای کلانشهر شیراز را دارند یک تحقیق کامل کنند و به شناخت دقیقی برسند. سومین اقدام در مورد تعداد افرادی است که در برگه رأی می نویسند و این یعنی حتماً سیزده نام را از لیست کاندیداها انتخاب کنند و بنویسند و از خالی گذاشتن جای چند نام در تعرفه انتخابات شورا خودداری نمایند.
مردم شهرهای بزرگ از جمله کلانشهر شیراز باید به آینده شهری که در آن زندگی می کنند اهمیت دهند، به توسعه و عمران و آبادی آن، تا خود و فرزندانشان از شرایط زندگی بهتری برخوردار شوند. مردم شیراز اگر می خواهند کمتر در ترافیک باشند، از فرهنگ سراها و پارک های کافی در شهرستان شان برخوردار شوند و شهری تمیز با آسفالت های هموارتر داشته باشند باید در گزینش افرادی که به عنوان ناظر بر عملکرد شهرداری و سازمان های تابعه آن انتخاب می کنند، دقت نظر کافی داشته و همانگونه که برای همه چیز های با ارزش و بی ارزش در زندگی وقت می گذارند برای شناخت کاندیداهای شوراها نیز مقداری وقت بگذارند.
شهروندان شیرازی بایستی سعی کنند تا سیزده نفر را که متخصص تر و پاکدست تر از بقیه هستند، انتخاب کنند. البته شاید سیزده نفری که یک کارمند بانک انتخاب می کند با سیزده نفر منتخب یک کارگر ساختمان یا سیزده نفر مورد نظر یک مهندس شیمی در یک کارخانه تولید مواد غذایی فرق داشته باشند، اما مهم این است که با تحقیق در خصوص گذشته، کارنامه کاری، تحصیلات، تخصص و... کاندیداها به این لیست سیزده نفری رسیده باشند.
مردم باید به انتخابات شورای پنجم اهمیت بدهند، این وظیفه رسانه ها است که علاوه بر ترغیب و تشویق مردم به شرکت در انتخابات 29 اردیبهشت به آنها یادآوری کنند که نفس شرکت در انتخابات اهمیت دارد اما بایستی این حضور همراه با شعور در انتخابات باشد و همشهریان برای رسیدن به شناخت از کاندیداها زمانی را اختصاص دهند.
البته خوب می دانیم در کلانشهری همچون شیراز با تعدد زیاد کاندیداهای شورا زمان یک هفته ای برای رسیدن به شناخت کامل و کافی بسیار کم است و حداقل نیازمند زمانی دو برابر زمان کنونی می باشد که امیدواریم قانون زمان رسمی تبلیغات انتخابات شورا و مجلس هر چه زودتر تصحیح شود، اما باز هم در مدت زمان یک هفته ای می توان از چهل، پنجاه کاندیدای دانه درشت و حتی بیشتر از این تعداد هم یک شناخت قابل قبول به دست آورد و در روز انتخابات نام سیزده نفر را نوشت نه نام سه، چهار نفری که از گذشته نسبت به آنها شناخت داشته اند.
در پایان امیدواریم شورای پنجم شهر شیراز متشکل از سیزده فرد شایسته، پاکدست، متخصص، تشنه خدمت و نه شیفته قدرت با تعصب بالا نسبت به شهر شیراز تشکیل شود و همچنین در شهرهای بزرگ استان همچون مرودشت، کازرون، داراب، جهرم، فیروزآباد و... نیز مردم فارغ از قومیت گرایی تنها به افراد شایسته رأی دهند و آنها را تصمیم ساز برای چهار سال آینده شهر خود کنند.
6114/ 2027
دریافت کننده: علی اکبر خرامش ** انتشاردهنده: سیداحمد نجفی
کپی شد