چیزی تا فروریختنشان نمانده؛ ساختمان هایی که دیوارهایشان به سمت کوچه شکم آورده است. وقتی از میان این کوچه های تنگ و باریک پیرامون پایانه مسافربری مدرس می گذریم، دیوارهای زخمی که سیمان هایشان اغلب لکه های نم گرفته و فروریخته، به سمتمان هجوم می آورند.
اینجا، تنها گوشه ای است از یک هزار و 700 هکتار بافت فرسوده شهری شیراز. بافتی که صدها هزار نفر- طبق برخی برآوردها، نیم میلیون نفر- در آن زندگی می کنند و یک زمین لرزه کوچک می تواند از جنگی خانمان سوز، خسارت جانی بیشتری به بار بیاورد. تا اینجای کار، هرچه که گفته شده، از همین زمین لرزه است و اینکه در صورت بروز حوادثی این چنین، چه خسارتها که به بار نمی آید. اکنون اما برخی جامعه شناسان از «کیفیت پایین زندگی» در چنین خانه ها و محله هایی سخن می گویند؛ آنچه می تواند پیامدش بحران های اجتماعی باشد.
پیامدهایی که البته همین الان هم بخش های بزرگی از شیراز با دست و پنجه نرم می کنند؛ هرچقدر هم که بحران های اجتماعی بیشتر می شود، توان نوسازی بافتهای فرسوده کاهش پیدا می کند.
خانه هایی با عمر 200 سال
نخست باید میان دو مفهوم «بافت تاریخی» و «بافت فرسوده» تفاوت قائل شد. بافت تاریخی شیراز چیزی در حدود 300 هکتار مساحت دارد و یکی از بکرترین بافت های تاریخی جهان به شمار می رود.
در واقع این بافت تنها بخش کلانشهر شیراز به شمار می رود و خانه هایش به طور معمول 200 سال - یعنی دوره قاجار- و گاهی تا 400 سال - یعنی دوره زندیه- قدمت دارند.
اینکه با دانش مهندسی آن دوره توانسته اند خانه هایی بسازند که 200 سال عمر کند، به راستی شاهکار است اما امروزه خانه هایی می سازند که عمر مفیدشان 10 سال، 20 سال یا نهایت 30 سال است. مهندسانی که حد و مرز بافت فرسوده شیراز را مشخص کردهاند، این 300 هکتار را هم جزو بافت فرسوده گذاشته اند.
حال آنکه از نگاه کارشناسان میراث فرهنگی، بافت های تاریخی نه نیازمند نوسازی که نیازمند بهسازی هستند تا بتوان روح زندگی را دوباره در آنها دمید و البته از آنها پول ساخت؛ با آوردن گردشگران به این بخش از شهر. چه اینکه همین الان هم هتل های سنتی و اقامتگاه های بوم گردی در این بافت در حال شکل گیری است. اما بحث ما بر سر بافت تاریخی نیست؛ بلکه بافت فرسوده ای است که از نظر تاریخی ارزشی ندارد ولی صاحبان آنها به خاطر ناتوانی مالی از نوسازی خانه هایشان، چاره ای جز سرپناه گرفتن در این خانه ها ندارند. آن طور که جواد بهادری، مدیرعامل سازمان نوسازی و بهسازی بافت های فرسوده شهرداری شیراز به گزارشگر «خبرجنوب» می گوید «نگاه بخشی» یا به عبارت دیگر، اینکه هر دستگاه کار خود را می کند، باعث شده که نوسازی بافت های فرسوده شهری عقب بیفتد.
از قرار معلوم، موفق ترین محله شیراز در نوسازی خانههایش محله چوگیا بوده است. از سال 89 که دفتر تسهیلگری نوسازی در این بافت راه اندازی شد تاکنون، آن طور که بهادری می گوید، نزدیک به 60 درصد از خانه های فرسوده این محله نوسازی شده اند؛ از نگاه او، این نوسازی به قدری موفق بوده که می خواهند آن را در یکی از کنگره های مهندسی به عنوان نمونه ای موفق ارایه دهند.
با این حال عملکرد این دفترها در برخی نقاط شهر آن قدرها موفق نبوده است. واقعیت البته این است که در موفقیت این طرح در منطقه چوگیا عواملی دخالت دارد که متفاوت از دیگر محله های شهر است؛ از همه مهمتر اینکه این محله نه تنها از نظر جغرافیایی در موقعیتی قرار گرفته که نوسازی خانه های آن را سودآور می کند بلکه صاحبان خانه ها در این محله اغلب از طبقه متوسط شهری هستند. در بافت های فرسوده دیگر شهر اما وضع دیگری حاکم است. در 10 سال گذشته و با شدت گرفتن خشکسالی در نقاط مختلف استان بخشی از شهروندانی که معیشت خود را از دست داده اند به کلانشهر شیراز مهاجرت کرده اند. برخی که توان مالی اندکی داشتهاند چاره ای پیش روی خود ندیدهاند جز اینکه در حاشیههای شهر ساکن شوند و آنها که اندک توان مالی بیشتری داشتهاند، در خانه های فرسودهای ساکن شده اند که در همین بافت های فرسوده قرار دارد و اغلب به خاطر مشکلات مالی توان نوسازی این خانه ها را ندارند. مدیرعامل سازمان بهسازی و نوسازی بافتهای فرسوده شهرداری شیراز میگوید: «مهاجرت ها به شیراز پهنه هایی را شکل داده است که هم بافت فرسوده به شمار می روند و هم مشکلات اجتماعی خاص خود را در پی دارند. بخش بزرگی از مهاجران در حاشیه شهرها سکونت میکنند و اغلب توان اقتصادی چشمگیری ندارند.
این وضع نتیجه طرح ها و برنامه ریزی هایی است که باعث شده مهاجرت از روستاها به شهرها شدت بگیرد و نیاز است در سطوح کلان به این وضع توجه شود».
خانه هایی نوساز اما کهنه
آنهایی که بافت تاریخی 200 تا 400 ساله شیراز را جزو بافت فرسوده به شمار آوردهاند، به این فکر نکرده اند که خود خانه هایی می سازند که عمر مفید چندانی ندارد. هم اکنون عمر مفید ساختمانها در ایران 30 سال است و بسیاری از ناظران می گویند به خاطر کیفیت پایین بسیاری از مصالحی که در خانه های نوساز به کار میرود، عملا تا بخواهیم بافت های فرسوده کنونی را نوسازی کنیم، همان بافت های نوساز کنونی هم تبدیل به بافت فرسوده میشود. به عبارت دیگر، مقررات ملی ساختمان در ایران و به طور خاص در شیراز آن گونه که باید رعایت نمیشود. که اگر می شد، هم اکنون روی گسل فعال حسینی الهاشمی - برخلاف تاکید آیین نامه ملی ساخت و ساز- آپارتمان سازی نمی شد. این وضع حتی گاهی صدای مسئولان بلندپایه را هم در آورده است طوری که یک بار استاندار پیشین فارس، برای کسانی که
می خواهند در آپارتمان های منطقه فرهنگ شهر ساکن شوند ابراز «دلسوزی» می کرد. واقعیت اما این است که بسیاری از ساختمان هایی که دولت می سازد هم از کیفیت کافی برخوردار نیستند. شاهدش، مسکن مهر دولت های نهم و دهم می باشد.
مدیرعامل سازمان نوسازی و بهسازی بافت های فرسوده شهرداری شیراز در این باره می گوید: «متاسفانه برخی از رعایت ضوابط ساخت و ساز عدول کرده اند و این وضع باعث می شود که ساختمان های نوساز کنونی در زمانی کوتاه تبدیل به بافت فرسوده شوند؛ نمونه بارز این وضع مسکن مهر است».
بسیاری می گویند پولی که صرف ساخت مسکن های مهر شد، می توانست در نوسازی بافت های فرسوده شهرها به کار بیاید؛ اکنون سرویس گزارش «خبرجنوب» به نتیجه پژوهشهای زمین شناسی دست یافته که نشان می دهد مسکنهای مهر لپویی هم روی گسل ساخته شده اند. آنها که این ساختمان ها را می ساختند تنها می خواستند خانه هایی ارزان قیمت بسازند و به قول یک استاد دانشگاه «آمار بدهند که این همه ساختمان ساختیم».
و آنچه در میان همه این سیاست ها مورد بی توجهی قرار گرفته است، آدم هایی هستند که می خواهند در این خانه ها زندگی کنند.
46