در این نوشتار به قلم سعید رضا امیرآبادی آمده است: دیگر الفبای شرارت و نام اخلالگران اقتصادی برای مردم ایران غریبه نیست. از محمودرضا خاوری تا بابک زنجانی؛ از رضا ضراب تا متهمان گروه هدایتی؛ از دکل نفتی گمشده تا اسکناسهای مشکوکی که برای ژنهای خوب در این سو و آن سوی آبها هزینه میشوند.
دیگر نیازی به مخففهای الفبایی نیست و عموم جامعه به عمق مفاسد اقتصادی پی بردهاند. از سوی دیگر، مردم ایران با آشوب ناجوانمردانه تحریمها هم بیگانه نیستند و بارها و بارها تیغ بایکوتهای بینالمللی را بر پیکره نحیف خود تجربه کردهاند.
اما به نظر میرسد این گونه محدودیتهای سیاسی و اقتصادی، یگانه مؤلفهای که خون ملت ایران را در شیشه میکند، قلمداد نشده و سلسله عواملی دست به دست یکدیگر میدهند تا در پناه تحریمها شرایط هر روز سختتر از گذشته گردد و سفرههای حقیر کارگری و کارمندی خالیتر از خالی شود. تیترهای اخبار و رسانهها را با هم مرور کنیم.
سایه سنگین مفسدان اقتصادی در بحبوحه تحریمها همیشه بر سر مردم سنگینی کرده و گویی آنها هیچگاه از وسوسه ربایش بیت المال فارغ نمی شوند.با مرور آمار و ارقام اختلاسها و با در نظر گرفتن نتایج فساد در بطن جامعه، به این نتیجه میرسیم که میزان آسیب مفسدههای داخلی به مراتب بیشتر از تیغ تحریمهاست؛ چراکه فرآیند بایکوتها توسط دشمنان دیرینه اعمال میشود و از جریان خصم چیزی جز کینهورزی و عداوت انتظار نمیرود.
اما اختلاسها و اخلالگریهای اقتصادی توسط مفاسد داخلی و مهرههای پرنفوذ انجام شده و نتیجه آن، امواج مهلکی از سیاهنمایی و نارضایتی در جامعه خواهد بود و اعتماد مردم رفتهرفته دچار آسیبهای بنیادینی خواهد شد.
در این میان، قوای سهگانه برخورد قاطعانه و همهجانبهای را با الفبای شرارت در دستور کار قرار داده و اجرایی شدن سنگینترین احکام جزایی و پیگردهای قانونی، نشان از قاطعیت نظام در مقابله با سلاطین فساد دارد.
با این حال باید در نظر داشت که مجازات کاسبان تحریم در رده دوم اهمیت قرار دارد. در وهله اول باید همه گریزگاهها و معابری که برای سوءاستفاده و دورزدن قانون وجود دارد را پیش از وقوع جرم بست و پیشاپیش از وقوع اختلاسها و هدر رفتن بیتالمال جلوگیری کنیم.
به طور حتم کاهش اخبار اختلاس و پیشگیری از فساد میتواند روحیه جامعه را تقویت کرده و حس استقلالطلبی واستعمارستیزی را بر بنمایههای فکری مردم مستولی کند. در سوی مقابل، انتشار هر خبری در زمینه اختلاس و فساد به بدبینی عمومی منجر خواهد شد و نتایج نگرانکنندهای به همراه خواهد داشت.
در نظر داشته باشیم که طیف گستردهای از رسانههای معاند، درصددند از کوچکترین سوءاستفادهها و فسادهای احتمالی، کوهی از سیاهنمایی و تباهی ساخته و از آن برای تضعیف ایران و شیوع نارضایتی در میان ایرانیان استفاده کنند.
همچنین جهان امروز متعلق به رسانهها است و دیگر نمیتوان با توسل به فیلترینگ و جمعآوری بشقابها از انتشار اخبار جلوگیری کرد. به همین دلیل، قوای سهگانه و همه ارکان کشور موظفاند تلاش گسترده و شبانهروزی را برای جلوگیری از وقوع فساد و خفه کردن آتش اختلاس در نطفه انجام دهند.
در دوران معاصر، این بار اولی نیست که ایرانیان در گرداب تحریمهای ناجوانمردانه و عهدشکنی مستکبران و دیکتاتورهای دوران گرفتار آمدهاند. انتظار میرود که مسئولان از تجربهها و آزمون و خطاهای پیشین به نحو شایستهای استفاده کرده و ماحصل تلاش و درایت آنان، نتایج خوشایندی برای مردم به همراه داشته باشد. نتایجی از قبیل گسترش رفاه مدنی، جلوگیری از شیوع اختلاف طبقاتی، مهار تورم و مواردی از این دست رسالت سنگینی است که بر دوش قوای سهگانه و همه ارکان قدرت گذاشته شده و باید به نحو شایستهای به مرحله اجرا درآید.
به طور حتم بابک زنجانی، رضا ضراب، گروه هدایتی و دیگر اخلالگران و مفسدان اقتصادی به تنهایی مراحل اختلاس و فساد را به مرحله اجرا درنیاوردهاند. به همین دلیل، شبکه آنها باید به صورت کامل شناسایی شده و مورد اعمال قانون قرار گیرد. تجربه نشان داده است در بحبوحه تحریمها ما بیش از آن که از محیط بیرونی آسیبپذیر باشیم، از درون گرفتار عناصر فاسد شدهایم.
به راستی با رقم اختلاسهایی که توسط الفبای شرارت به یغما رفته، چند شهر و روستای سیل زده و ویران شده از زلزله را میتوان بازسازی کرد و چند فرصت شغلی برای جوانان ایجاد میشود؟ با رقمهای اختلاس شده چه تعداد از پروژههای نیمهتمام کشور به سرانجام میرسند و چند ماه از حقوق عقبافتاده کارگران زحمتکش را میتوان پرداخت کرد؟
مردم ایران همیشه و در همه بزنگاههای تاریخی پشتیبان محکمی برای نظام بودهاند و رفاه حداقلی میتواند کمترین ادای دین مسئولان به مردم شریف این سرزمین باشد.
منبع : روزنامه شیراز نوین
6113
دیگر نیازی به مخففهای الفبایی نیست و عموم جامعه به عمق مفاسد اقتصادی پی بردهاند. از سوی دیگر، مردم ایران با آشوب ناجوانمردانه تحریمها هم بیگانه نیستند و بارها و بارها تیغ بایکوتهای بینالمللی را بر پیکره نحیف خود تجربه کردهاند.
اما به نظر میرسد این گونه محدودیتهای سیاسی و اقتصادی، یگانه مؤلفهای که خون ملت ایران را در شیشه میکند، قلمداد نشده و سلسله عواملی دست به دست یکدیگر میدهند تا در پناه تحریمها شرایط هر روز سختتر از گذشته گردد و سفرههای حقیر کارگری و کارمندی خالیتر از خالی شود. تیترهای اخبار و رسانهها را با هم مرور کنیم.
سایه سنگین مفسدان اقتصادی در بحبوحه تحریمها همیشه بر سر مردم سنگینی کرده و گویی آنها هیچگاه از وسوسه ربایش بیت المال فارغ نمی شوند.با مرور آمار و ارقام اختلاسها و با در نظر گرفتن نتایج فساد در بطن جامعه، به این نتیجه میرسیم که میزان آسیب مفسدههای داخلی به مراتب بیشتر از تیغ تحریمهاست؛ چراکه فرآیند بایکوتها توسط دشمنان دیرینه اعمال میشود و از جریان خصم چیزی جز کینهورزی و عداوت انتظار نمیرود.
اما اختلاسها و اخلالگریهای اقتصادی توسط مفاسد داخلی و مهرههای پرنفوذ انجام شده و نتیجه آن، امواج مهلکی از سیاهنمایی و نارضایتی در جامعه خواهد بود و اعتماد مردم رفتهرفته دچار آسیبهای بنیادینی خواهد شد.
در این میان، قوای سهگانه برخورد قاطعانه و همهجانبهای را با الفبای شرارت در دستور کار قرار داده و اجرایی شدن سنگینترین احکام جزایی و پیگردهای قانونی، نشان از قاطعیت نظام در مقابله با سلاطین فساد دارد.
با این حال باید در نظر داشت که مجازات کاسبان تحریم در رده دوم اهمیت قرار دارد. در وهله اول باید همه گریزگاهها و معابری که برای سوءاستفاده و دورزدن قانون وجود دارد را پیش از وقوع جرم بست و پیشاپیش از وقوع اختلاسها و هدر رفتن بیتالمال جلوگیری کنیم.
به طور حتم کاهش اخبار اختلاس و پیشگیری از فساد میتواند روحیه جامعه را تقویت کرده و حس استقلالطلبی واستعمارستیزی را بر بنمایههای فکری مردم مستولی کند. در سوی مقابل، انتشار هر خبری در زمینه اختلاس و فساد به بدبینی عمومی منجر خواهد شد و نتایج نگرانکنندهای به همراه خواهد داشت.
در نظر داشته باشیم که طیف گستردهای از رسانههای معاند، درصددند از کوچکترین سوءاستفادهها و فسادهای احتمالی، کوهی از سیاهنمایی و تباهی ساخته و از آن برای تضعیف ایران و شیوع نارضایتی در میان ایرانیان استفاده کنند.
همچنین جهان امروز متعلق به رسانهها است و دیگر نمیتوان با توسل به فیلترینگ و جمعآوری بشقابها از انتشار اخبار جلوگیری کرد. به همین دلیل، قوای سهگانه و همه ارکان کشور موظفاند تلاش گسترده و شبانهروزی را برای جلوگیری از وقوع فساد و خفه کردن آتش اختلاس در نطفه انجام دهند.
در دوران معاصر، این بار اولی نیست که ایرانیان در گرداب تحریمهای ناجوانمردانه و عهدشکنی مستکبران و دیکتاتورهای دوران گرفتار آمدهاند. انتظار میرود که مسئولان از تجربهها و آزمون و خطاهای پیشین به نحو شایستهای استفاده کرده و ماحصل تلاش و درایت آنان، نتایج خوشایندی برای مردم به همراه داشته باشد. نتایجی از قبیل گسترش رفاه مدنی، جلوگیری از شیوع اختلاف طبقاتی، مهار تورم و مواردی از این دست رسالت سنگینی است که بر دوش قوای سهگانه و همه ارکان قدرت گذاشته شده و باید به نحو شایستهای به مرحله اجرا درآید.
به طور حتم بابک زنجانی، رضا ضراب، گروه هدایتی و دیگر اخلالگران و مفسدان اقتصادی به تنهایی مراحل اختلاس و فساد را به مرحله اجرا درنیاوردهاند. به همین دلیل، شبکه آنها باید به صورت کامل شناسایی شده و مورد اعمال قانون قرار گیرد. تجربه نشان داده است در بحبوحه تحریمها ما بیش از آن که از محیط بیرونی آسیبپذیر باشیم، از درون گرفتار عناصر فاسد شدهایم.
به راستی با رقم اختلاسهایی که توسط الفبای شرارت به یغما رفته، چند شهر و روستای سیل زده و ویران شده از زلزله را میتوان بازسازی کرد و چند فرصت شغلی برای جوانان ایجاد میشود؟ با رقمهای اختلاس شده چه تعداد از پروژههای نیمهتمام کشور به سرانجام میرسند و چند ماه از حقوق عقبافتاده کارگران زحمتکش را میتوان پرداخت کرد؟
مردم ایران همیشه و در همه بزنگاههای تاریخی پشتیبان محکمی برای نظام بودهاند و رفاه حداقلی میتواند کمترین ادای دین مسئولان به مردم شریف این سرزمین باشد.
منبع : روزنامه شیراز نوین
6113
کپی شد