در این نوشتار به قلم فرزاد وثوقی آمده است: سیل خیلی چیزها را با خود شست و برد. سیل زوایای پنهان شهرسازی ما را آشکار کرد و شعارهای رنگین همه آنان که در طول سالهای اخیر قمپز در کرده بودند را باطل نمود.
سیل چهره آسیبپذیر شهر را هویدا نمود. حالا ما ماندهایم و خسارتهای میلیاردی که باید جبران شود و مدیرانی که به طور قطع پرونده بازسازی را پاسکاری خواهند نمود.
اگر امور بر مدار انصاف، پاکدستی، شفافیت و تخصص بود که شهر نباید اینچنین در برابر بارشهای فصلی آسیبپذیر باشد. وقتی نظام مدیریتی ما، چه در سطح کلان و چه خرد، متکی به حوزه سیاست باشد، عاقبتمان بهتر از این نمیشود.
چند روز پیش در حال بررسی اخبار و گزارشهای منتشر شده خبرگزاری های رسمی کشور بودم که موضوع سدسازی در کشور نظرم را جلب کرد و به خواندن نظرات یک کارشناس ارشد و فعال محیط زیست مشغول شدم.
در بیان این کارشناس متوجه شدم کار از پایه خراب است و کسی به فکر امور نیست. شهرها بیدفاع و آسیبپذیراند، خصوصاً اگر سیل یا زلزلهای حادث شود.
به گفته این کارشناس و فعال محیط زیست، در زمان پیش از انقلاب 13سد و حالا 600سد داریم که اصولاً پس از ساخت به حال خود رها شده و حتی در موضوع لایروبی آنها اقدامی انجام نشده است.
انگار هر دو هفته یک سد در ایران ساخته شده و معلوم نیست این روش سدسازی به نفع چه کسانی بوده است.میزان قرار گرفتن گل و لای در این سدها به حدی است که شاید حدود دو سوم حجم پشت سد را فرا گرفته و تنها یک سوم گنجایش آب برای سدها باقی مانده است.
در مورد رودخانههای بزرگ قرار گرفته در شهرهای کشور نظیر قم و شیراز هم اخطارهای متعددی ارائه شده که البته و به طور قاطع میتوان گفت مورد بیتوجهی شهرداران و اعضای شوراها قرار گرفته است.
رودخانه خشک شیراز و قم هم به درد عدم لایروبی مبتلا هستند و حسب اخطارهای مکرر کارشناسان یا حتی خود شهرداران وقت، اما اعتباری برای لایروبی آنها اختصاص نیافته و همچنان شاهد بروز بحران و تشدید نگرانیها هستیم.
این کارشناس با طرح وضعیت سد سفیدرود یا سد وشمگیر گرگان میگوید: با چشم خود میزان گل و لای موجود در دریچههای سد را دیدهام. ما هم در شیراز گل و لای موجود در رودخانه خشک را میبینیم و هر چند در رسانهها و فضای مجازی مورد علاقه بعضی مدیران بر آن تأکید میشود؛ اما از مسئول گرفته تا نماینده مجلس یا تشکلهای فعال در شهر، کسی به دنبال کسب اعتبارات لایروبی رودخانه خشک شیراز نیست.
گفته میشود اگر تنها درصد میزان خسارتهای سیل اخیر در کشور را صرف لایروبی سدها و مسیلها کرده بودیم، این همه خسارت جانی و مالی را متحمل نمیشدیم.
عمق فاجعه در رودخانه خشک شیراز به حدی است که عدم لایروبی، باعث شده کف رودخانه به لبه دیوارههای حاشیه آن در خیابانهای مورد مسیر برسد. تا جایی که زبالهجمعکنهای خیابانی خیلی راحت و آسان به مسیر رودخانه وارد و گاه به جمعآوری زبالهها مشغول میشوند.
در برخی نقاط مورد مسیر هم که پس از سیل فاجعهآمیز سال 1380 ارتفاع دیوارهای حاشیه رودخانه افزایش یافته؛ اما ایمنی به طور کامل ایجاد نشده است. در مناطق پاییندست هم که مورد ساخت و ساز قرار گرفته، باید منتظر حوادث بعدی بود.
در پایان، ذکر این نکته لازم است که در 18سال گذشته خصوصاً و با روی کار آمدن شهرداران از جناحهای سیاسی مختلف اما هیچکدام در مقام ایمنسازی شهر برنیامدند و بیشتر به فکر نقش ایوان بودند.
شعارهای بزرگ و غیرممکن و خرابیهای امروز دستاورد نظام مهندسی و شهرسازی ما برای شیراز و دیگر کلانشهرهای بیدفاع کشور بوده است.
منبع : روزنامه شیراز نوین
6113
سیل چهره آسیبپذیر شهر را هویدا نمود. حالا ما ماندهایم و خسارتهای میلیاردی که باید جبران شود و مدیرانی که به طور قطع پرونده بازسازی را پاسکاری خواهند نمود.
اگر امور بر مدار انصاف، پاکدستی، شفافیت و تخصص بود که شهر نباید اینچنین در برابر بارشهای فصلی آسیبپذیر باشد. وقتی نظام مدیریتی ما، چه در سطح کلان و چه خرد، متکی به حوزه سیاست باشد، عاقبتمان بهتر از این نمیشود.
چند روز پیش در حال بررسی اخبار و گزارشهای منتشر شده خبرگزاری های رسمی کشور بودم که موضوع سدسازی در کشور نظرم را جلب کرد و به خواندن نظرات یک کارشناس ارشد و فعال محیط زیست مشغول شدم.
در بیان این کارشناس متوجه شدم کار از پایه خراب است و کسی به فکر امور نیست. شهرها بیدفاع و آسیبپذیراند، خصوصاً اگر سیل یا زلزلهای حادث شود.
به گفته این کارشناس و فعال محیط زیست، در زمان پیش از انقلاب 13سد و حالا 600سد داریم که اصولاً پس از ساخت به حال خود رها شده و حتی در موضوع لایروبی آنها اقدامی انجام نشده است.
انگار هر دو هفته یک سد در ایران ساخته شده و معلوم نیست این روش سدسازی به نفع چه کسانی بوده است.میزان قرار گرفتن گل و لای در این سدها به حدی است که شاید حدود دو سوم حجم پشت سد را فرا گرفته و تنها یک سوم گنجایش آب برای سدها باقی مانده است.
در مورد رودخانههای بزرگ قرار گرفته در شهرهای کشور نظیر قم و شیراز هم اخطارهای متعددی ارائه شده که البته و به طور قاطع میتوان گفت مورد بیتوجهی شهرداران و اعضای شوراها قرار گرفته است.
رودخانه خشک شیراز و قم هم به درد عدم لایروبی مبتلا هستند و حسب اخطارهای مکرر کارشناسان یا حتی خود شهرداران وقت، اما اعتباری برای لایروبی آنها اختصاص نیافته و همچنان شاهد بروز بحران و تشدید نگرانیها هستیم.
این کارشناس با طرح وضعیت سد سفیدرود یا سد وشمگیر گرگان میگوید: با چشم خود میزان گل و لای موجود در دریچههای سد را دیدهام. ما هم در شیراز گل و لای موجود در رودخانه خشک را میبینیم و هر چند در رسانهها و فضای مجازی مورد علاقه بعضی مدیران بر آن تأکید میشود؛ اما از مسئول گرفته تا نماینده مجلس یا تشکلهای فعال در شهر، کسی به دنبال کسب اعتبارات لایروبی رودخانه خشک شیراز نیست.
گفته میشود اگر تنها درصد میزان خسارتهای سیل اخیر در کشور را صرف لایروبی سدها و مسیلها کرده بودیم، این همه خسارت جانی و مالی را متحمل نمیشدیم.
عمق فاجعه در رودخانه خشک شیراز به حدی است که عدم لایروبی، باعث شده کف رودخانه به لبه دیوارههای حاشیه آن در خیابانهای مورد مسیر برسد. تا جایی که زبالهجمعکنهای خیابانی خیلی راحت و آسان به مسیر رودخانه وارد و گاه به جمعآوری زبالهها مشغول میشوند.
در برخی نقاط مورد مسیر هم که پس از سیل فاجعهآمیز سال 1380 ارتفاع دیوارهای حاشیه رودخانه افزایش یافته؛ اما ایمنی به طور کامل ایجاد نشده است. در مناطق پاییندست هم که مورد ساخت و ساز قرار گرفته، باید منتظر حوادث بعدی بود.
در پایان، ذکر این نکته لازم است که در 18سال گذشته خصوصاً و با روی کار آمدن شهرداران از جناحهای سیاسی مختلف اما هیچکدام در مقام ایمنسازی شهر برنیامدند و بیشتر به فکر نقش ایوان بودند.
شعارهای بزرگ و غیرممکن و خرابیهای امروز دستاورد نظام مهندسی و شهرسازی ما برای شیراز و دیگر کلانشهرهای بیدفاع کشور بوده است.
منبع : روزنامه شیراز نوین
6113
کپی شد