سوم خرداد 1395 بود که سران ایران، هند و افغانستان بعد از 4 سال مذاکره قبلی از سال 1391، موافقتنامه راهبردی سه جانبه ای را برای تاسیس دالان حمل‌ونقل و گذر بین‌المللی بین ایران، هند و افغانستان موسوم به 'موافقتنامه چابهار' با هدف توسعه کشورهای آسیای مرکزی و شبه قاره هند امضاء کرده بودند.
طرحی که می توانست و هنوز هم می تواند نه تنها منافع طرفین قرارداد، بلکه بسیاری از کشورهای آسیایی و اروپایی و برخی کشورهای خاورمیانه را تامین کند، اما این طرح امروزه می رود تا به عنوان ابزاری در دست دولت های متخاصم با ایران از جمله آمریکا و کشورهای عربی منطقه خلیج فارس به ویژه عربستان سعودی و امارات متحده عربی برای اعمال فشار هر چه بیشتر بر تهران تبدیل شود.
اگرچه تاکنون قرار نبود هیچ یک از طرفین آن قرارداد از اصول خود تخطی کنند، اما چند روزی است که دولت هند با علم به همه مواهب قطعی اجرای این طرح، تحت تاثیر فشارهای آمریکا و البته معاملات پشت پرده با عربستان و امارات متحده عربی می رود تا زیر آن بزند و تعهدات اش را که برای هر سه طرف لازم الاجرا بود، نادیده بگیرد.
این کشور حتی تا ماه گذشته با اصرا فراوان تلاش کرد به هر نحو ممکن این پروژه را به ویژه برای مقابله با طرح دو کشور رقیب یعنی چین و پاکستان در طرح توسعه بندر گوادر به خوبی به پیش ببرد، اما ضرب العجلی که دولت آمریکا به تازگی برای کشورهای آسیایی برای قطع همکاری های دوجانبه با ایران تا 4 نوامبر (13 آبان) از جمله خرید نفتی تعیین کرد، موجب شد تا دهلی نو نتواند تا آخر قرارداد در کنار ایران و افغانستان بایستد.
در واقع یعنی دهلی نو امروزه ترجیح می دهد از مواهب ادامه این طرح چشم پوشی کرده و برای رفع تهدیدات آمریکا و طمع به وعده های چرب اعراب به یک بی اخلاقی سیاسی و اقتصادی دست بزند، اقدامی که البته سه شنبه گذشته مورد اعتراض شدید نمایندگی سیاسی ایران در دهلی نو نیز قرار گرفته بود.
به همین دلیل بود که مسعود رضوانیان رهقی، سرپرست سفارت ایران در دهلی نو در میزگردی که در همان روز توسط اقلیت های هند برگزار شده بود ضمن اشاره به اینکه ایران در هر زمان که مقدور بود تلاش کرد به هند در زمینه های راهبردی مانند انرژی و ارتباطات کمک کند، اما هند به طور کامل به تعهدات خود برای سرمایه گذاری در بندر چابهار عمل نکرده است.
وی با توصیف اینکه ایران یک فرصت مناسب برای هدف دهلی نو برای دستیابی به بازارهای اقتصادهای درحال ظهور در منطقه آسیای مرکزی است ابراز تاسف کرد از اینکه دهلی نو تسلیم فشارهای خارجی شده و دیگر اراده ای برای عمل به تعهداتش برای سرمایه گذاری در توسعه بندر چابهار ندارد.
پس تهران به حق از توسعه این بندر و منطقه آزاد تجاری چابهار دفاع می کند، چرا که امیدوار است با احداث یک کارخانه فولادسازی و یک مجتمع پتروشیمی در این بندر، از آن به عنوان یک موتور توسعه برای مناطق محروم کشور در ساحل مکران بهره ببرد.
چون چابهار که در استان محروم و بیابانی سیستان و بلوچستان قرار گرفته است می تواند رقیبی برای بندر گوادر پاکستان در سواحل دریای عمان هم باشد که محل مناقشه هند و پاکستان از یک سو و هند و چین از سوی دیگر نیز هست.
از منظر دیگر، دولت افغانستان نیز می کوشد با حمایت از توسعه بندر چابهار وابستگی خود به پاکستان را کمتر کند، اراده ای که چندان مطلوب نظر واشنگتن نیست.
چون عربستان سعودی، پاکستان و تا حدودی افغانستان را پایگاهی برای خود و آمریکا فرض می کند تا با استفاده از خاک این دو کشور و البته با کمک آمریکا بتواند به اجرای طرح های تفرقه افکنانه میان اقلیت های قومی ایران بپردازد و از این نقطه برای بی ثبات سازی شرق ایران سود ببرد.
با همین دلیل بود که یک پژوهشگر موسسه بین المللی مطالعات ایرانی مورد حمایت عربستان سعودی در امارات متحده عربی از سال گذشته توسعه بندر چابهار را یک تهدید جدی برای کشورهای حوزه خلیج فارس ارزیابی و در تحلیلی طولانی استدلال کرده بود که ریاض باید به اقدامی فوری برای مقابله با این طرح دست بزند.
محمدحسن حسین پور که از قضا یک بلوچ ایرانی است، به اعراب چنین القاء می کند که چابهار برای آینده امنیت کشورهای حاشیه خلیج فارس بسیار خطرناک است، چرا که موجب کوتاه شدن دست این کشورهای عربی هم در شبه قاره هند و هم آسیای مرکزی خواهد شد.
عربستان سعودی با همین استدلال ها از ماه ها قبل از شروع تحریم های مجدد آمریکا علیه ایران تلاش کرد تا با متوقف کردن کارهای عمرانی و سرمایه گذاری شرکت کره جنوبی موسوم به 'پوسکو-POSCO' مانع از پیشرفت پروژه چابهار شود.
این شرکت کره ای که عربستان سعودی 38 درصد از سهام آن را در اختیار دارد، قبلا با امضای یک قرارداد یک میلیارد و 600 میلیون دلاری با شرکت فولاد 'پارس کهن دیار' ایرانی، قرار گذاشته بود تا در این بندر یک کارخانه فولاد بسازد.
اما از آنجایی که اجرای این طرح منوط به موافقت هیات مدیره بود، طرف کره ای بعد از تشدید اختلافات میان ریاض و تهران به ویژه بر سر موضوعاتی چون یمن، سوریه، بحرین و حتی عراق و لبنان، به طرف ایرانی اعلام کرد که تحت فشار برخی از سهامداران از ادامه پروژه های داخل ایران و یا مربوط به ایران کاملا عقب نشینی می کند.
در همین اثنا بود که یک مقام هندی با وجود راهبردی خواندن طرح توسعه چابهار برای دهلی نو، به یکباره تغییر موضع داد و ادامه این طرح را به لحاظ اقتصادی توجیه پذیر نداست و مدعی شد که دولت هند نمی تواند به ادامه آن خوش بین و امیدوار باشد و هزینه های اولیه آنرا بپردازد.
برهمین اساس اجرای موفق این طرح عمرانی و سرمایه گذاری، نه به دلیل شکست در جلب سرمایه بخش خصوصی، بلکه با اراده سیاسی عربستان سعودی و اعمال فشار آن بر کره ای ها و حتی هندی ها متوقف ماند و به همین دلیل دولت هند هفته قبل مجبور شد تحت فشارهای خارجی به مدیریت ایرانی پروژه چابهار اعلام کرد که از پیش پرداخت 8 میلیون و 52 هزار دلار برای این قرارداد عقب نشینی می کند.
این تصمیم جدید دولت هند درحالی اتخاذ شد که سوشما سواراج، وزیرخارجه هند ماه گذشته مدعی شده بود که دولت کشورش صرفا به مصوبات شواری امنیت سازمان ملل پایبند است و به هیچ وجه تسلیم فشارهای آمریکا نمی شود و همچنان به طرح های توسعه ای هند در هر نقطه از جهان از جمله در چابهار پایبند می ماند.
حتی 15 تیرماه بود که یک مقام دولتی هند که خواست نامش فاش نشود به روزنامه تایمز آو ایندیا گفته بود که هند ترجیح می دهد برای جبران اختلاف تراز بازرگانی دهلی نو با تهران به سیاست های تحریمی آمریکا توجه نکرده و معاملات تجاری خود با ایران را طی چند روز آینده نه با دلار آمریکا، بلکه صرفا با روپیه انجام دهد.
چون کسری تجاری هند با ایران با سیستم پرداخت روپیه از 11.4 میلیارد دلار در سال مالی 2012 – 2011، به حدود 3.6 میلیارد دلار در سال مالی 2016 – 2015 کاهش یافته، اما آمار وزارت بازرگانی هند نشان می‌دهد که این رقم از آن زمان افزایش یافته و به حدود 8.5 میلیارد دلار در سال 2018 – 2017 رسیده است.
حتی طبق توافق های قبلی میان تهران و دهلی نو، قرار شد هند در سال های 2019- 2018 بیش از 21 میلیون تن نفت خام از ایران وارد کند.
اما از آنجایی که یکی از موانع بزرگ تعامل هند با ایران و سرمایه گذاری در این کشور تراکنش های مالی بین بانکی است، مقامات هند طی چند روز گذشته تصمیم گرفته بودند بدون در نظر گرفتن ملاحظات دیگر قدرت های جهانی و صرفا بنابه مصالح ملی خود از طریق وزارتخانه های دارایی و بازرگانی و نیز بانک مرکزی و همچنین 'هالک بانک' ترکیه و بانک اروپا-ایران در آلمان (ایی آی اچ) و حتی بانک مرکزی ایتالیا به این هدف خود دست یابد.
حتی وزارت بازرگانی هند امروز طی پیامی به بانک مرکزی هند به این نهاد مالی اجازه داد به بانک خصوصی پاسارگاد ایران اجازه دهد تا قبل از پایان ضرب العجل اول تحریم آمریکا علیه ایران در 6 اوت (15 مرداد)، شبعه خود را در بمبئی راه اندازی کند، تا از این طریق تعاملات مالی ناشی از توسعه تجارت دوجانبه راحت تر انجام گیرد.
و یا 16 مرداد بود که 'نیتین گادکاری' وزیر حمل و نقل جاده ای و راه آهن هند در دیداری که با هندی های مقیم تاجیکستان در شهر دوشنبه داشت با اعلام راه اندازی خط مستقیم کشتیرانی دریایی از کاندلای هند به چابهار ابراز امیدواری کرده بود که به رغم فشارهای آمریکا، دولت دهلی نو بتواند تا ابتدای سال 2019 (10 دی امسال) بندر چابهار را عملیاتی کند، پروژه ای که بهترین، نزدیکترین و کم هزینه ترین مسیر دسترسی کشورهای حاشیه اقیانوس هند به بازارهای جهانی است و می تواند موجب توسعه کشورهای همجوار (در آسیای مرکزی) نیز بشود.
حتی اظهارنظرهای خوش‌بینانه ای در مورد 'سیاست نگاه به شرق' نارندرا مودی، نخست وزیر هند و ایجاد ارتباط با آسیای جنوب شرقی موجب شده بود که همگان به یکی از مؤلفه‌های مهم سیاست خارجی او برای تقویت حضور و نفوذ در اوراسیا خوش بین شوند، مبنی بر اینکه دولت هند به هیچ وجه قصد ندارد از توسعه این طرح کناره گیری کند.
چون این بندر به ایران و هند کمک می کند تا مبادلات تجاری خود را افزایش دهند و در عین حال از هزینه های ترابری کالاهای صادراتی هند به میزان 30 درصد بکاهد، چون در حال حاضر تجارت هند با اروپا از طریق دریای سرخ، کانال سوئز و دریای مدیترانه صورت می‌گیرد که سریع‌ترین و باصرفه‌ترین راه مبادله کالا با اروپا نیست.
اما این خوش بینی ها چندان نپایید، زیرا دیوار های تحریم آمریکا علیه ایران و البته همراهی کشورهای عربی منطقه خلیج فارس با آمریکا و حتی اقدامات رقبایی چون روسیه و چین و حتی پاکستان موجب شد امروزه عرصه برای تکمیل طرح توسعه بندر چابها توسط هند تنگتر شود.
چون زمزمه هایی که از کشورهای منطقه خلیج فارس و حتی داخل هند به گوش می رسد موید آن است که دولت هند به تدریج می رود تا با بی اخلاقی گری، به خواست آمریکا و عربستان تن دهد، چرا که این دو کشور مدعی هستند بندر چابهار صرف نظر از منافع اقتصادی برای هند و ایران، تهران را قادر می سازد تا نفوذش را در افغانستان افزایش دهد، زیرا واشنگتن و اسلام آباد با از سرگیری انواع همکاری ها با کابل سعی دارند ایران و گروه طالبان که توسط آمریکا راه اندازی شده و در مدارس دینی پاکستان پروزش یافته اند را محدود کنند.
از سوی دیگر برخی نیز معتقدند بندر چابهار با توجه به شرایط ژئوپولیتیک منطقه می رود به یک چالش بزرگ برای بنادر عربستان سعودی، ابوظبی در امارات متحده عربی، قطر و عمان تبدیل شود، کشورهایی که سال های متمادی با کمک بندر جبل علی در دبی کنترل مبادلات تجاری اقیانوس هند، دریای عمان و خلیج فارس در اختیار خود داشته اند.
پس باید گفت این رقابت تجاری میان بنادر منطقه که با اختلافات شدید سیاسی میان ایران و عربستان سعودی نیز گره خورده است عربستان را بر آن داشت تا با تشکیل یک هژمونی منطقه ای از قدرت نفوذ ایران (و حتی قطر) در خاور میانه و آسیای مرکزی بکاهد.
بنابراین، ریاض به همین دلایل تجاری، نظامی و ژئوپلیتیکی می کوشد مانع شکل گیری این بندر شود و درعین حال سعی می کند رقابت چندگانه ای را در منطقه از طریق تقویت حضور خود در شاخ آفریقا تا امارات متحده عربی، ترکیه و قطر و نیز تحکیم موقعیت های خود در سودان، سومالی، اتیوپی، یمن و جیبوتی گسترش دهد، تا مبادا با از دست دادن فرصت مقابله با چابهار، فرصت های بعدی را از دست دهد.
در پی همین تلاش های منطقه ای عربستان و حتی امارات متحده عربی بود که 'اِلئونورا اردمانی' تحلیلگر دانشکده دفاعی پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) اعلام کرد که با ظهور یک نوع ناسیونالیزم عربی پنهان در منطقه خلیج فارس علیه ایران و فارس ها که با اختلاف ریاض و ابوطبی با دوحه می تواند تضعیف هم بشود، امروزه شاهد افزایش تعداد بنادر راهبردی در منطقه خاورمیانه و شمال افریقای توسط عربستان هستیم تا بتوانند جای بندر چابهار ایران را پر کنند.
وی چهارشنبه گذشته در مقاله ای در پایگاه تحلیلی 'اورآسیا' با اشاره به تحولات منطقه خلیج فارس و قلدری های جدید آمریکا به ویژه بعد از خروج واشنگتن از توافق جامع قدرت های هسته ای جهان با ایران (برجام) گفته بود که اگرچه ایران در دور قبلی تحریم های آمریکا از سال های 2012 تا 2015 سعی کرد امنیت صادرات نفت به هند را حفظ کند، اما با تحرکات جدید ریاض و ابوظبی علیه تهران و گسترش مناسباتشان با دهلی نو، ایران مجبور خواهد بود یا از قید تامین 10 درصد از نیاز نفتی هندی ها و سود حاصل از آن بگذرد و یا تجارت با هند را به روپیه و یا در قالب 'نفت در برابر کالای هندی' ادامه دهد.
زیرا دولت هند به تدریج می رود نیاز خود به نفت ایران را از طریق عربستان و امارات و حتی روسیه، عراق و آمریکا تامین کند و این به معنی آن است که تهران از این پس از همه امتیازاتی که در تجارت و همکاری های اقتصادی که با هند به ویژه برای توسعه بندر چابهار داشت، محروم می شود.
به همین دلیل هم بود که کاردار ایران در دهلی نو سه شنبه گذشته تاکید کرده بود که چنانچه هند بخواهد نفت عربستان سعودی، آمریکا و روسیه را جایگزین نفت ایران کند، تهران نیز هند را از امتیازات ویژه نفتی خود محروم خواهد کرد.
پس باید اذعان داشت که اگرچه طرح توسعه چابهار پیش از مرحله دوم تشدید تحریم های آمریکا علیه ایران امضاء شده بود، اما این بندر امروزه به یک محل نزاع چندگانه سیاسی آسیا و خاورمیانه و رقابت های تجاری رقبای متضاد تبدیل شده و می رود عامل تعیین کننده ای برای تقابل ژئوپولیتیک و اقتصادی بین چین، هند، پاکستان، افغانستان، عربستان سعودی، امارات متحده عربی و کشورهای آسیای مرکزی و نیز بدون در نظر گرفتن مرحله تشدید تحریم ها، حتی برای آمریکا باشد.
لذا مرحله جدید تحریم های آمریکا علیه ایران به واسطه برجام نیز اهمیت این بندر را به نحو چشمگیری افزایش داده است، چرا که رقبای ایران می کوشند مانع از تلاش ایران به هر وسیله ای از جمله قرارداد سه جانبه با هند و افغانستان برای مقابله با تأثیر احتمالی مجازات های چند وجهی واشنگتن علیه تهران باشند.
گزارش: علی نصیری**
آساق 1378**1663**
انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.