دراین مطلب آمده است: با نگاهی مقایسهای به آمار دو رقیب اصلی انتخابات ریاست جمهوری سال 96 که هر یک به نوعی نماینده دو جناح اصلی و تاثیرگذار اصولگرا و اصلاح طلب در کشور بودند با آمار سه نامزد اصولگرا در مقابل تک رقیب اصلاح طلب انتخابات ریاست جمهوری سال 92 به نتایج جالب و قابل تاملی میرسیم که واکاوی آن خالی از لطف نیست.
در انتخابات ریاست جمهوری سال 92 مجموع آراء سه نامزد اصولگرا یعنی آقایان قالیباف،جلیلی و رضایی کمی بیش از 14میلیون رای بود که به ترتیب قالیباف 292/077/6 رای، جلیلی 941/168/4 رای و رضایی 412/884/3 رای به دست آوردند و در همان سال آقای روحانی به عنوان کاندیدای جبهه اصلاحات و البته اعتدال با 329/613/18رای به عنوان منتخب مردم رئیس جمهوری ایران اسلامی شد.
این در حالی است که در انتخابات امسال کاندیدای اصلی اصولگرایان آرایی که کسب نمود تقریباً با آرای 4سال قبل اصولگرایان برابری میکند و با کسب آرایی قریب به 16 میلیون نفر دوم انتخابات میشود و این بار نیز این کاندیدای جناح مقابل بود که با کسب 23 میلیون و 550 هزار رای راهی پاستور شد.
نکته قابل تامل قضیه افزایش حدود 5 میلیون رایی است که در فاصله سالهای 92 تا 96 حاصل و در سبد آرای اصلاح طلبان ریخته شده است و این در حالی ست که در طول همین مدت آرای اصولگرایان حدود 5/1 میلیون افزایش رای را به خود دیده است. به عبارت دیگر در فاصله 4 سال از سال 92 تا سال 96 افزایش آرای اصلاح طلبان نسبت به افزایش آرای اصولگرایان رشدی بیش از 3برابری را تجربه کرده است یعنی 5 میلیون در مقابل 5/1 میلیون افزایش رای.
با مقایسه آمار و ارقام بالا به یک نتیجه دیگر نیز می رسیم و آن آرای سنتی و ثابتی است که اصولگرایان علی رغم افزایش جمعیت و رای دهندگان در انتخابات ریاست جمهوری اخیر و با کمترین اختلاف نسبت به دوره قبل و در حدود 16میلیون رای از خود برجای گذاشته اند در حالی که اصلاح طلبان با اقبال بسیار بیشتری از سوی مردم مواجه شده و در طول 4سال یعنی از سال 92 تا سال 96 با افزایش جمعیت و افزایش تعداد رای دهندگان این افزایش، سبد آرای آنها را سنگینتر نموده و بیشتر به سود اصلاح طلبان رقم خورده تا اصولگرایان.
چرایی قضیه را شاید بتوان در نحوه عملکرد تفکر اصلاح طلبی در مقابل تفکر اصولگرایی خصوصاً اصولگرایان افراطی جستجو کرد و اینکه اقبال و حمایت طیف جوان از سیاستهای اصلاح طلبان و بالطبع تجمیع آرای آنها با آرای سنتی اصلاح طلبان که در همه ادوار شاید به نوعی ثابت بوده است باعث این اختلاف 3برابری در رشد و در نهایت پیروزی شده است، البته شخصیت کاریزماتیک و نحوه مدیریت شخص روحانی به عنوان رئیس جمهوری در طول این 4سال که همواره بر مشی اعتدال و دوری از دعوا و هیاهو و هوچی گری میباشد را نمیتوان در این موفقیت بی تاثیر دانست.
البته از این مورد نیز نمیتوان گذشت که شاید مردم نیز از اینکه سالهاست بازیچه دست سیاسیون افراطی از هر دو جناح خصوصاً در بزنگاه هایی همچون انتخابات قرار گرفتهاند خسته شدهاند و اعتدال و میانه روی که 4 سال قبل نیز در شعار انتخاباتی رئیس جمهوری مطرح شد را ترجیح میدهند و امسال نیز با انتخاب مجدد روحانی به عنوان نظریه پرداز این گفتمان در سپهر سیاسی ایران خواهان دوری جستن از بحث ها و جنگ و جدلهای سیاسی بی مورد افراطیون و رسیدن به آرامش خاطر در سایر حوزه های اجتماعی خصوصاً حوزه اقتصادی در پسا انتخابات هستند.
8006**6081دریافت کننده: نرگس تیموری**انتشاردهنده: حیدر سرایانی
در انتخابات ریاست جمهوری سال 92 مجموع آراء سه نامزد اصولگرا یعنی آقایان قالیباف،جلیلی و رضایی کمی بیش از 14میلیون رای بود که به ترتیب قالیباف 292/077/6 رای، جلیلی 941/168/4 رای و رضایی 412/884/3 رای به دست آوردند و در همان سال آقای روحانی به عنوان کاندیدای جبهه اصلاحات و البته اعتدال با 329/613/18رای به عنوان منتخب مردم رئیس جمهوری ایران اسلامی شد.
این در حالی است که در انتخابات امسال کاندیدای اصلی اصولگرایان آرایی که کسب نمود تقریباً با آرای 4سال قبل اصولگرایان برابری میکند و با کسب آرایی قریب به 16 میلیون نفر دوم انتخابات میشود و این بار نیز این کاندیدای جناح مقابل بود که با کسب 23 میلیون و 550 هزار رای راهی پاستور شد.
نکته قابل تامل قضیه افزایش حدود 5 میلیون رایی است که در فاصله سالهای 92 تا 96 حاصل و در سبد آرای اصلاح طلبان ریخته شده است و این در حالی ست که در طول همین مدت آرای اصولگرایان حدود 5/1 میلیون افزایش رای را به خود دیده است. به عبارت دیگر در فاصله 4 سال از سال 92 تا سال 96 افزایش آرای اصلاح طلبان نسبت به افزایش آرای اصولگرایان رشدی بیش از 3برابری را تجربه کرده است یعنی 5 میلیون در مقابل 5/1 میلیون افزایش رای.
با مقایسه آمار و ارقام بالا به یک نتیجه دیگر نیز می رسیم و آن آرای سنتی و ثابتی است که اصولگرایان علی رغم افزایش جمعیت و رای دهندگان در انتخابات ریاست جمهوری اخیر و با کمترین اختلاف نسبت به دوره قبل و در حدود 16میلیون رای از خود برجای گذاشته اند در حالی که اصلاح طلبان با اقبال بسیار بیشتری از سوی مردم مواجه شده و در طول 4سال یعنی از سال 92 تا سال 96 با افزایش جمعیت و افزایش تعداد رای دهندگان این افزایش، سبد آرای آنها را سنگینتر نموده و بیشتر به سود اصلاح طلبان رقم خورده تا اصولگرایان.
چرایی قضیه را شاید بتوان در نحوه عملکرد تفکر اصلاح طلبی در مقابل تفکر اصولگرایی خصوصاً اصولگرایان افراطی جستجو کرد و اینکه اقبال و حمایت طیف جوان از سیاستهای اصلاح طلبان و بالطبع تجمیع آرای آنها با آرای سنتی اصلاح طلبان که در همه ادوار شاید به نوعی ثابت بوده است باعث این اختلاف 3برابری در رشد و در نهایت پیروزی شده است، البته شخصیت کاریزماتیک و نحوه مدیریت شخص روحانی به عنوان رئیس جمهوری در طول این 4سال که همواره بر مشی اعتدال و دوری از دعوا و هیاهو و هوچی گری میباشد را نمیتوان در این موفقیت بی تاثیر دانست.
البته از این مورد نیز نمیتوان گذشت که شاید مردم نیز از اینکه سالهاست بازیچه دست سیاسیون افراطی از هر دو جناح خصوصاً در بزنگاه هایی همچون انتخابات قرار گرفتهاند خسته شدهاند و اعتدال و میانه روی که 4 سال قبل نیز در شعار انتخاباتی رئیس جمهوری مطرح شد را ترجیح میدهند و امسال نیز با انتخاب مجدد روحانی به عنوان نظریه پرداز این گفتمان در سپهر سیاسی ایران خواهان دوری جستن از بحث ها و جنگ و جدلهای سیاسی بی مورد افراطیون و رسیدن به آرامش خاطر در سایر حوزه های اجتماعی خصوصاً حوزه اقتصادی در پسا انتخابات هستند.
8006**6081دریافت کننده: نرگس تیموری**انتشاردهنده: حیدر سرایانی
کپی شد