پایگاه خبری جماران: اخیراً یکی از نمایندگان محترم و عضو هیات رئیسه مجلس شورای اسلامی، خطاب به آقای محسن هاشمی گفته است: «فقر و بیکاری حاصل عملکرد سه دهه مدیریت پدر خدا بیامرز شما و همفکرانشان است» به دنبال اظهارات وی، ناخود آگاه به یاد داستان «مار و شکل مار» افتادم که مردی جهت بهره کشی و استحمار دیگران از کم اطلاعی و بی سوادی اهالی یک روستا سوء استفاده کرده و «شکل مار» را به جای «کلمه مار» به خورد آنها می داد.
البته این اظهارات به قدری سست و ضعیف است هیچ نیازی به پاسخ ندارد، اما جهت اطلاع آنهایی که شاید از تاریخ چهل ساله انقلاب اطلاعی نداشته باشند و یا فراموش کرده باشند؛ شاید طرح نکتهای خالی از لطف نباشد
همه می دانند بعد از جنگ هشت ساله که کشور ایران به ویرانهای تبدیل شده بود آیت الله هاشمی رفسنجانی سکان مدیریت را به دست گرفت و قدم به میدان سازندگی گذاشت و سرانجام ، از دست رهبر معظم انقلاب مدال و نشان « سازندگی» را گرفت، او طی برنامهای که تدوین کرد اولویت را به زیر ساخت های کشور از قبیل: سد سازی، احداث راه های مواصلاتی، تاسیس و ترویج صنعت مترو، گازرسانی به تمام شهرها و روستاها و... اختصاص داد و تا حدود زیادی هم در دو دوره ریاست جمهوری ایشان در این عرصه موفقیت های بزرگی حاصل شد.
یادم هست وقتی آقای هاشمی برای اولین بار بحث مترو و ضرورت آن را در خطبه های نماز جمعه مطرح کرد، همفکران همین نماینده محترم و برخی محافل متحجر، آقای هاشمی را متهم به اشرافی گری کرده، می گفتند: می خواهند مردم ما را رفاه طلب بار بیاورند و روحیه استکبار ستیزی را از آنها بگیرند! آنها ریا کارانه شعار زهد و تقوا می دادند وتا توانستند کارشکنی کردند. حتی در همین اواخر می گفتند: این همه خاک های زیر زمینی را به کجا می خواهید منتقل کنید؟!
وقتی برای اولین بار پروژه گاز رسانی شهری و لوله گذاری آن را مطرح و آغاز نمود، می گفتند: مگر نمی بینید لوله کشی گاز خطرناک است ؟! با این طریق می خواهند خانه های مردم را به آتش بکشند! و...
اینها کسانی بودند که در این چهل سال حتی یک مورد کار مثبت در پرونده کاری خود ندارند و همیشه هم مدعی بودند و نق زدند به طوری که امام خمینی آنها را « مدعیان بی هنر امروز و قاعدین کوته نظر دیروز» خواندند.
شما حساب کنید اگر همین دو مورد «مترو و گازرسانی شهری و روستاهای دور دست» در دوره هاشمی انجام نمی گرفت امروز چه مشکل و فاجعه ای در کشور داشتیم؟!
این آقایان محترم در این سال ها به جای این که بیایند کمک کنند و به زیرساخت های اقتصادی کشور استحکام ببخشند؛ حتی بدون این که در زمینه اعتقادی مردم و جوانان کار زیر بنایی انجام دهند، فقط به امور ظاهری از قبیل: رعایت حجاب، گذاشتن ریش، انداختن چفیه، اجرای مراسم دعای کمیل، ندبه، توسل و زیارت عاشورا و سایر امور شبیه به آن تاکید کردند.
از طرفی، به عنوان کارشناس دینی در صدا و سیما ظاهر شدند و گفتند: خاخام های اسرائیلی ورزش را در کشورهای اسلامی رواج دادند تا مانع از ظهور حضرت حجت(ع) شوند! گفتند: عربستان سعودی در اطراف بیت الله الحرام ساختمانهای سر به فلک کشیده می سازد تا به خانه کعبه اشراف داشته باشند وقتی حضرت از آنجا خواست ظهور کند با تک تیراندازه ها سرنگونش کنند ( نعوذبالله!) گفتند: این که تیم فوتبال ما مرتب شکست می خورد چون مربی خارجی و شرابخوار برایش تعیین می کنیم! گفتند: در کشور ما رئیس جمهور را امام زمان (ع) تعیین می کند و این رایانه ها هم مال امام زمان است! این ها که گفته شد حاصل عملکرد مخالفان هاشمی است و اگر عملکردی غیر از این دارند بگویند تا مردم آنها را بیشتر بشناسند.
این آقایان محترم به سبب بغض و کینه و کدورتی که با هاشمی داشتند، در آن هشت سال حاکمیت خود، آمدند در مقابل مترو، «منوریل» را مطرح کردند و در چند شهر به اجرا گذاشتند ولی همه کارشناسان عاقل در تهران، تبریز، مشهد، اصفهان و شیراز و کرمانشاه و... به طور جد با آن مخالفت کردند و مانع از اجرایش شدند. اما در این میان با حمایت همین آقایان محترم و طی ترفندهایی و با هزینه های نجومی توانستند در شهر قم این اشتباه بزرگ را به اجرا بگذارند و مرتکب ظلم نابخشودنی در حق مردم این شهر شوند.
حال شما خوانندگان عزیز در همین دو مورد، حاصل عملکرد آیت الله هاشمی و مخالفانش را ببینید، با این که به طور ناجوانمردانه ایشان از سوی مخالفانش متهم به اشرافی گری می شد ولی هاشمی بدون ریاکاری و مردم فریبی کار پروژه مترو و گاز رسانی را به اتمام رسانید و امروز هر دوی این پروژه زیربنایی در خدمت مردم فقیر و مستمند قرار دارد. امروز مرفهان بی درد و اشرافی گرایان اصلا سوار مترو نمی شوند و آن را برای خود کسر شأن می دانند، صعنت مترو در بست در اختیار قشر مستضعف و فقیر است. اگر این مترو با دور اندیشی هاشمی در تهران اجرا نمی شد امروز وضعیت ترافیک در پایتخت در حال انفجار بود و یا خیلی وقت پیش منفجر شده بود.
از سوی دیگر صنعت منوریل این آقایان پر مدعا را در قم ببینید، چون بر اساس کنیه و کدورت با هاشمی راه اندازی شده ، امروز مایه بد بختی و خسارت بر مردم قم شده است. حضرات آقایان که فریاد حمایت از فقیرشان گوش فلک را کر کرده و به غیر خود همه را به اشرافی گری متهم می کنند، نا خواسته گرفتار اشتباه فاحش گشته و متوسل به این صنعت اشرافی! شدند.
همه می دانند امروز در کشورهای پیشرفته صنعت منوریل به عنوان یک پروژه تزیینی، تشریفاتی و اعیانی به شمار می آید و بیشتر آن را در پارک ها، جنگل ها و باغ وحش ها به کار می بندند؛ یعنی اینها با این اقدام ناشیانه ، قدر و منزلت شهر قم و عُش آل محمد (ص) را این قدر پایین آوردند. امروز وقتی مردم قم هر روز اول صبح از خواب بیدار می شوند و چشم شان به ستون های معطل و نحس منوریل می افتد به بانیان ناشی و پر مدعای آن لعن و نفرین می فرستند.
حال شما خواننده عزیز قضاوت کنید، واقعا امروزعملکرد چه کسانی سبب فقر مردم و ناکار آمدی نظام اسلامی شده است؟ هاشمی وهم فکرانش یا مخالفان کینه توز او؟
منبع : روزنامه جمهوری اسلامی