یادداشت پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران -تهران

حاشیه ای بر مصاحبه ی خواندنی سعید حجاریان؛

مشکل اصلاح طلبان در کجاست؟

پایگاه خبری جماران: امروز یکی از روزنامه های تهران مصاحبه ای با اندیشمند معاصر برادر عزیزمان سعید حجاریان داشت که در آن به ضعف های دولت و به اشکالاتی در حوزه ارتباط اصلاح طلبان با دکتر روحانی اشاره شده بود. 

در این چند سطر به طور اختصار به نکته ای اشاره می کنم که به نظرم در زبان حجاریان جاری نشده است و من فکر می کنم بزرگترین مشکل این جریان سیاسی همین است. 

ما حصل سخن حجاریان آن است که در مرحله اول ضعف شخصیت سیاسی و اقتصادی سیاستمداران اصلاح طلب در پیگیری مطالبات رأی دهندگانشان،  و در مرحله بعد ساختار بسته ی سیاست در ایران مانع از تحقق اهداف « دولت اصلاح طلب» است. 

من ضمن پذیرش بخشی از این سخن، معتقدم بزرگ ترین عامل در « نارضایتی حامیان اصلاحات»، نبود «گفتمان» است. 

جریان اصلاحات برای کسب قدرت سیاسی هیچ گاه نگفته است که رابطه اش با همین ساختار چیست؟! در مواقع انتخابات با پر رنگ کردن ضعف های حریف و فاجعه ای که انتخاب آنها پدید می آورد ، حامیان خود را بسیج کرده است ولی هرگز نگفته که بعد از به دست گرفتن قدرت، قرار است چه کند؟

جریان اصلاح طلب ،  آرمان شهر خویش را می شناسد ولی نمی گوید از سنگلاخ جهان حاضر چگونه به آنجا خواهد رسید. 

بگذارید عینی تر سخن بگوییم. اصلاح طلبان می دانستند که باید حصر رهبران خود را بشکنند ولی نمی دانستند که اگر قدرت حاکم با آن مخالفت کرد چه باید بکنند. آیا شورش کنند؟ تسلیم شوند؟ چانه بزنند؟ تا کی؟ به همین قیاس، مردمی که به آنها رأی دادند هم نمی دانستند که دولت مستقر آنها قرار است کدام راه را برود؟ و مهم تر اینکه اگر دولت  به هدف نرسید آیا عمل سیاسی آنها به شکست انجامیده است؟ و یا همین به دست آوردن دولت و ممانعت از پیروزی رقیب، نتیجه مهمی است که عمل سیاسی را موفقیت آمیز می کند؟

به نظرم اصلاح طلبان با توجه به شرایط سیاسی سال ٩٢، با حداقل خواسته ها به میدان آمدند: حذف دکتر جلیلی. ولی بعدها به دنبال حداکثر مطالبات رفتند و آنقدر بر این نکته دمیدند که خودشان به پایگاه اجتماعی خود گفتند که شکست خورده اند. اشتباه اصلاح طلبان آن است که نمی دانند بعد از به دست گرفتن قدرت، چه رابطه ای را باید با ساختار نظام برقرار کنند. 

اصلاح طلبان در انتخابات خبرگان، رفتند تا سه نفر مشخص رأی نیاورند. به نتیجه هم رسیدند. ولی بعد از آن که پیروز شدند فکر کردند با این کار باید به دنبال مطالباتی بسیار بزرگ تر باشند. 

در این میان همان ضعف فردی باعث می شود، گروهی به مطالبات دامن بزنند و عمل نشدن آنها را موجب یأس بدانند. 

خلاصه کلام آنکه جریان اصلاح طلب که طبق افکارسنجی های معتبر هنوز بالاترین نفوذ را در ایران دارد، می داند که آرمان شهر راست ها را نمی خواهد؛ می داند که گفتمان اصولگرایان را برای اداره کشور قبول ندارد. می داند که آرمانشهرش چیست ولی نمی داند چگونه به آنجا برسد. نمی داند که بعد از به دست گرفتن قدرت در همین ساختار چه باید بکند. همه ی مسئله اینجاست.

«براندازان» هم البته با همین مشکل مواجه هستند ولی چون به قدرت نرسیده اند؛ و من معتقدم هرگز نمی رسند، فعلا از این سؤال معاف اند.

در آینده در این باره و نکاتی دیگر بیشتر خواهم گفت.

 

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند
نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.