پایگاه خبری جماران، سجاد انتظاری: رئیس پیشین اتحادیه سراسری کانون های وکلای دادگستری ایران با اشاره به اینکه تشخیص مسائل مهم با مجلس است، گفت: با مراجعه به همه پرسی و تعیین نظر اکثریت مردم در خصوص مورد یا موارد خاص، این راه که فرد یا افرادی از زبان مردم مطالبی را بیان کنند و اعلام کنند که در فلان مورد نظر مردم مثبت یا منفی است دیگر میسر نخواهد بود و مردم از طریق همه پرسی می توانند نظر خود را در خصوص موارد اعلام کنند.
مشروح گفت و گوی خبرنگار جماران با بهمن کشاورز را در ادامه می خوانید:
رئیس جمهور کشورمان شب گذشته به اصل 59 قانون اساسی اشاره داشت. چون الآن کشور ما با چالش های مختلفی مواجه است، به نظر شما اولویت با برگزاری رفراندوم در چه موضوعی است؟
اصل پنجاه و نهم قانون اساسی می فرماید «در مسائل بسیار مهم اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی ممکن است اعمال قوع مقننه از راه همه پرسی و مراجعه مستقیم به آراء مردم صورت بگیرد. درخواست مراجعه به آراء عمومی باید به تصویب دو سوم مجموع نمایندگان مجلس برسد.»
تشخیص اینکه مسائل بسیار مهم کدام مسائل هستند بر عهده مجلس است و همان دو سوم نمایندگانی که مراجعه به همه پرسی را تصویب خواهند کرد تشخیص می دهند که در زمان معین چه مطلب یا مطالبی داخل در تعریف مسائل بسیار مهم است.
در حال حاضر به نظر می رسد مسأله ارتباط با جهان، از جهات گوناگون، به لحاظ تبعات اقتصادی، اجتماعی و سیاسی آن مهمترین مسأله ای است که باید مورد توجه قرار گیرد. بنابر این اگر در قالب کاملا ویژه ای این مطلب به رفراندوم گذاشته شود گمان می رود که قابل قبول باشد؛ در عین حال، با مراجعه به همه پرسی و تعیین نظر اکثریت مردم در خصوص مورد یا موارد خاص، این راه که فرد یا افرادی از زبان مردم مطالبی را بیان کنند و اعلام کنند که در فلان مورد نظر مردم مثبت یا منفی است دیگر میسر نخواهد بود و مردم از طریق همه پرسی می توانند نظر خود را در خصوص موارد اعلام کنند.
مراجعه به آراء مردم چطور می تواند به عنوان مثال، چالش های بین المللی کشور ما را حل کند؟
در شرایط فعلی، به خصوص در مسأله مذاکره با آمریکا، در موقعیتی قرار گرفته ایم که دو طرف قضیه به نوعی در تنگنا قرار گرفته اند. به این معنا که آمریکا با خروج از برجام و با طرح شرایط غیر قابل قبولی که برای حل مشکل و رفع تحریم اعلام کرده عملا در موضعی قرار گرفته که گویا قصد مذاکره ندارد. از طرف دیگر حکومت و دولت ما نیز مواردی دارد که عدول از آنها، نه از نظر ایدئولوژیک بلکه از نظر سیاست عملی هم قابل قبول نیست و به خاطر مذاکره با آمریکا نمی توان از این موارد عدول کرد.
از طرفی هم این مشکل پیش آمده که با توجه به عدم تعادل توانایی مالی و اقتصادی و شاید نظامی موجود بین اروپا و آمریکا، با فرض احتساب چین و روسیه باز هم وضعیت به صورت پیچیده ای در می آید. زیرا در تحلیل نهایی اروپایی ها نمی توانند مشکل ما را در برابر آمریکا حل کنند. برای اینکه مثلا وقتی مبادلات اقتصادی کشور ما با آلمان رقمی حدود یک دوازدهم تا یک پانزدهم مبادلات آمریکا با آلمان است، نمی توان انتظار داشت که آلمان و سایر کشورهایی که موارد مشابهی دارند در امر اقتصاد طرف کشور ما را بگیرند. اصولا مسأله نظامی هم «مطلوب عنه» است. یعنی گمان نمی رود که ما باید به جنبه نظامی قضیه بیاندیشیم؛ بلکه باید قضایا را از طرق دیگری حل کنیم.
در این حالت رفراندوم می تواند سؤالی در مورد این باشد که آیا سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران نیاز به یک بازنگری کلی در جهات مختلف دارد یا نه؟ و احیانا مصادیق این بازنگری هم مشخص شود؛ به نحوی که با جواب آری یا نه بتوان به آن پاسخ داد.
در مورد مصادیق همه پرسی، نیاز به بررسی فراوان هست. یعنی بلافاصله نمی توان اظهار نظر کرد که موضوع یا موضوعات رفراندوم و همه پرسی در شرایط حاضر چه می تواند باشد. زیرا هریک از اولویت ها از جهتی قابل ارزش گذاری است و این کار را در چند لحظه و چند دقیقه نمی شود انجام داد.