پایگاه خبری جماران: در قسمت قبل، دعواهای بی حدّ و مرز سیاسی را یک عامل مهم در ناامیدی مردم از وضعیت کشور دانستیم. در این قسمت با اتکاء به جمله ای از امام که در بخش دوم بدان اشاره کردیم می خواهیم این موضوع را بیشتر باز کنیم.

امام خمینی گفته اند، «سلیقه های مختلف‌ ‎‌باید باشد، لکن سلیقه های مختلف اسباب این نمی شود که انسان باهم خوب نباشد. من‌ ‎‌عرض کردم مثل طلبه ها که با هم مباحثه می کنند، آن وقتی که مباحثه می کردند جار و‌ ‎‌جنجال جوری بود که انسان خیال می کرد دشمن هم هستند، وقتی مباحثه تمام می شد‌ ‎‌می نشستند به دوستی کردن و انس. اگر در یک ملتی اختلاف سلیقه نباشد، این ناقص‌ ‎‌است. اگر در یک مجلسی اختلاف نباشد، این مجلس ناقصی است. اختلاف باید باشد،‌ ‎‌اختلاف سلیقه، اختلاف رأی، مباحثه، جار و جنجال اینها باید باشد، لکن نتیجه این‌ ‎‌نباشد که ما دو دسته، بشویم دشمن هم. باید دو دسته باشیم در عین حالی که اختلاف‌ ‎‌داریم، دوست هم باشیم». (صحیفه امام، ج21، ص: 46)

ایشان در این سخنان ارجاع جالب توجهی را به مباحثات طلبگی می دهند؛ احتمالا  هنگام بروز اختلافات میان سیاسیون و علما از زبان برخی افراد، تعابیری به این مضمون شنیده ایم که: «دست همه شان توی یک کاسه است»، «همه سر و ته یک کرباسند»، «اینها گوشت هم را می خورند اما استخوان یکدیگر را نه» و... .

اینها را گفتم که صریحا بگویم برخلاف تصور اولیه، اگر در مجموعه ای واقعا اینگونه باشد اتفاقا خیلی هم خوب است! وقتی دعواها حدّ و مرز دارد یعنی میان آن افراد منافع کلانِ مشترکی وجود دارد که باعث می شود آنها برای دعواهای تند خویش هم حدّ یقف قائل شوند و از خط قرمزها عبور نکنند. همین جا این نکته ضروری را هم اضافه کنم که ماهیت این حدّ یقف هم مهم است؛ اگر حفظ منافع باندی و گروهی باشد خطرناک و اگر حول قانون اساسی، منافع ملی و رفاه مردم باشد صحیح.

حالا همین مناسبات را به میدان سیاست تسرّی دهید؛ آنگونه که در بخش قبل هم گفتیم لازمه پیشرفت کشور وجود وحدت نظر حول منافع ملی است که وقتی حاصل نشد هر گروه و جریانی منافع خود را مجزا از دیگری تعریف کرده و در جهت دستیابی به آن می کوشد. لذا طبیعی خواهد بود که در این مسیر از کوبیدن بی رحمانه و تلاش برای حذف دیگری هم ابایی نداشته باشد.

این در حالی است که دشمنان نظام جمهوری اسلامی همه سواران کشتی جمهوری اسلامی را به یک چشم می نگرند و اتفاقات دی ماه 1396 بدین سو همین امر را به ما اثبات کرده و می کند؛ تا جایی که اصلاح طلبان بیش از اصولگرایان هدف هجمه آنان قرار می گیرند!

 اما آیا ما خودمان را بر اساس «آن سخن امام» و «این واقعیت امروز» تنظیم کرده ایم؟! آیا با خود فکر کرده ایم که از حدّ گذراندن دعواها و تداوم روزهای داغ انتخابات می تواند عده ای را به واقعی شدن رویاهای شوم شان امیدوار کند؟!

این یک هشدار جدی برای  همه جناح ها و افراد موثر در افکارعمومی و فضای مجازی است که اگر زودتر با یکدیگر حول اصول و منافع کلی کشور به توافق نظری و عملی نرسند هم بدخواهان را امیدوارتر می کنند و هم مردم را ناامید ساخته اند.

مردم وقتی به اظهارات نگاه می کنند و متوجه می شوند که حجم عظیم وقت قوای کشور به پاسخ دادن به همدیگر یا اظهارات تنش آلود می گذرد، اینگونه تصور خواهند کرد که کسی دغدغه حل مشکل اقتصاد و معیشت و... را ندارد. لذا به سیستم مدیریتی بدبین شده و در نهایت امید بهبود در آنها کمرنگ می شود.

اما امروز خوشبختانه اتفاق نظر کلی مسئولان بر اولویت امر اقتصاد و تشکیل چند شورای راهبردی برای تصمیم گیری در این حوزه که تصمیمات آن به مرور در حال آشکار شدن است ما را به رسیدن به یک جمع بندی درست از اولویت های کشور امیدوار می کند.

 

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.