پایگاه خبری جماران: مرحوم یادگار امام در نوشته ای که از مهم ترین سخنان ایشان است و با عنوان «پدر، ای علمدار مکتب مظلوم» منتشر شده است، به وضعیت اسف ناک حوزه های علمیه در روزهای قبل از انقلاب می پردازند.  ایشان ابتدا می نویسد: «من با برخی از دوستانم که گمان می‌کنند بیان صریح مظلومیت‌ها و رنج‌ها و دردهای امام در حوزه قم و نجف سبب شکستن ابهت و عظمت شخصیت امام در باور مشتاقانش می‌شود، سخت مخالفم.»

و بعد ادامه می دهند:«مردم ما و نسل‌های آینده باید بدانند که پیروزی انقلابشان یکباره و بی‌مقدمه در ۲۲ بهمن سال ۵۷ اتفاق نیفتاد. هرگز چنین نبوده که امام در سال ۴۱ و ۴۲ قیامی کرده باشد و ظرف چند روز مسئله تمام شده و شکست خورده باشد و دوباره در سال ۵۷ فرصتی پیش آمده و به پیروزی رسیده باشیم. پیروزی سیاسی انقلاب در ۲۲ بهمن مترتب بر پیروزی‌هایی بوده است که در میدان‌های سخت مبارزه طولانی امام با متحجرین و مقدس‌نماهای احمق و دین به دنیافروشان به دست آمده بود. انقلابی به مراتب دشوارتر از انقلاب سیاسی لازم بود تا طلسم‌های تحجر شکسته شود، برداشت‌های انحرافی از اسلام که تا عمق حوزه‌های دینی رسوخ کرده بود، زدوده شود و غبار قرن‌ها هجوم بیگانگان و پیرایه‌های دروغین از دامن اسلام راستین شسته شود و زلال اندیشه‌های اسلام ناب محمدی(ص) به نسل تشنه و خسته معاصر برسد.»

در این نوشته ی مفصل ، یادگار امام با دلی مجروح و جانی که معلوم است از سختی های مبارزه با متحجرین رنجیده و دشنامها و آزار آنها را از یاد نبرده ، مطالب خود را باز گو می کند و می نویسد مبارزه با متحجرین «از آبرو مایه گذاشتن، خون دل خوردن و برای رضای خدا صبر و سکوت کردن می‌خواست تا در مقابل سیل تهمت‌ها و زخم زبان‌ها بایستی تا موفق شوی جمود و رکود و قشری نگران را در هم بشکنی و بار دیگر حوزه‌های علمیه را کانون جوشش اسلام راستین و بی‌پیرایه کنی و دوباره روحانیت متعهد را همچون همیشه تاریخ پرچمدار قیام و انقلاب اسلامی سازی.»

ایشان ادامه می دهد: «توصیف مظلومیت‌ها و رنج‌هایی که امام نه از ناحیه بیگانگان که از مقدسین بی‌درد و بی‌مسئولیت درون حوزه‌ها متحمل شد، در یک مقاله و کتاب و نوشته نمی‌گنجد.»

یادگار امام در همین مطلب به علت اصلی «رونق گرفتن جریانات ضد دینی و التقاطی» نیز اشاره می کند: «اینها همان مقدس‌نماهای احمقی بودند که رفتار و گفتارشان متدینین ناآگاه را به بیراهه می‌کشاند و از متن اجتماع و مسئولیت‌ها به کنج عزلت و بی‌تفاوتی راند و در نتیجه مقام و موقعیت روحانیتی که همواره پیشاپیش ملت‌ها پرچم‌دار مبارزه بودند در جامعه تضعیف شد. اعمال و تفکر جامد اینها باعث غربت دین خدا و سوق خیل جوانان معصوم مسلمان به سمت افکار و مکتب‌های انحرافی گردید».

مرحوم حاج سید احمد آقا سپس به برخی از کارهای مقدس مآب ها و مقدسین اشاره می کنند و آنها را بر می شمارند: «روحانیون متحجر در ایران و عراق کتاب‌ها و اعلامیه‌های امام را که با هزاران مشکل تهیه می‌شد، به بهانه توزیع در بصره و شهرهای عراق و ایران توسط افراد نفوذی و ظاهر الصلاح می‌گرفتند و داخل چاه آب و یا رودخانه‌ها می‌ریختند.....در مسیر بین محل درس امام و مرقد مطهر مولا علی(ع) می‌ایستادند که امام رد شود و آنها بی‌اعتنایی کنند تا به خیال خودشان زخمی زده باشند و قلب نورانی امام را به درد آورده باشند...».

نکته ی بسیار درس آموز نکته ای است که امام خمینی خود به آن توجه می دهند. درک و بیان این نکته جز از روح خدایی آن پاک مرد ممکن نیست. حضرت امام می نویسد: «طلاب جوان باید بدانند که پرونده تفکر این گروه همچنان باز است و شیوه مقدس‌مآبی و دین‌فروشی عوض شده است. شکست‌خوردگان دیروز سیاست‌بازان امروز شده‌اند....تا دیروز مشروب‌فروشی و فساد و فحشا و فسق و حکومت ظالمان برای ظهور امام زمان (ارواحنا فدا) را مفید و راهگشا می‌دانستند امروز از این‌که در گوشه‌ای خلاف شرعی که هرگز خواست مسئولین نیست رخ می‌دهد فریاد وااسلاما سر می‌دهند».

یادگار امام در اواخر مقاله خود هشدار می دهند: «افشای نام و چهره کسانی‌که با امام و انقلاب آن کردند که گوشه‌ای از آن را در این مقاله می‌خوانیم مشکلی را حل نمی‌کند، چرا که تنها شخص و افراد نیستند، جریانی هستند که از صدر اسلام تا به امروز در مقابل اسلام واقعی وجود داشته و دارند؛ حلقوم‌شان در خدمت اسلامی است که امام تعبیر به اسلام آمریکایی کرده، در مقابله با خط امام و انقلاب هر روز رنگ و نام و شعار عوض می‌کنند».

حال سؤال اساسی این است، آیا مریدان حضرت روح الله به اندازه لازم نسبت به تحجر حساس بوده اند؟

 

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند
نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.