جلسات هاشمی بعداز فوت او این بار با محوریت رئیسجمهور احیا شد.
به گزارش جماران، روزنامه سازندگی در گزارشی نوشت: اولین جلسهی هماندیشی سران جبهه اعتدال و اصلاح برگزار شد. حسن روحانی، سیدمحمد خاتمی، علیاکبر ناطقنوری، سیدحسن خمینی و اسحاق جهانگیری پنج نفری هستند که پیش از این و در حیات هاشمیرفسنجانی، جلساتی را با محوریت او برگزار میکردند و به بررسی وضعیت کشور و جبهه اصلاحات میپرداختند.
این جلسات در دوره هاشمی و با ابتکار او راهاندازی شد. هاشمی رفسنجانی به تنهایی یک حزب و یک جریان بود، با این حال تلاش میکرد از نظرات افراد دیگر نیز استفاده کند تا راهبردی را که مدنظر دارد پیش ببرد.
بعد از پیروزی حسن روحانی در انتخابات سال 92 هاشمیرفسنجانی جلساتی را با محوریت خود و با حضور سیدمحمد خاتمی و حسن روحانی راهاندازی کرد و در اولین جلسات نیز علیاکبر ناطقنوری، حسن خمینی و اسحاق جهانگیری به جلسات افزوده شدند. جلسات ذکرشده در ایام یا فواصلی مشخص برگزار نمیشد. از یک سو گرفتاریهای هاشمی و از دیگر سو مشغلههای حسن روحانی در قامت رئیسجمهوری این اجازه را که هر هفته یا هر ماه این جلسات برگزار شود، نمیداد. با این حال هرازگاهی خبری در محافل سیاسی منتشر میشد که هاشمی با روحانی و خاتمی در جماران دیدار کرده یا جلسهای را در منزل روحانی برگزار کرده است.
عموما محتوای این جلسات هیچگاه منتشر نمیشد. گهگاه در برخی محافل گفته میشد که در جلسه هاشمی و روحانی و خاتمی درباره انتخابات ریاستجمهوری یا انتخابات مجلس صحبت کردهاند. جزئیات دیگری بیرون نمیآمد و اگر سایتی یا نشریهای خبر دیگری را منتشر میکرد، عموما دفتر هاشمی آن را رد میکرد و توضیح مختصری نیز میداد.بعد از درگذشت هاشمیرفسنجانی در دیماه سال 95 این جلسات نیز به کما رفت. اگرچه انتخابات ریاستجمهوری سال 96 و انتخابات شوراها در پیش بود اما به علت مشغلههای روحانی و البته حساسیتهای دیگر، این جلسات برگزار نشد. عموما ممکن بود اعضا دو به دو یکدیگر را در حاشیه جلسهای یا در محفلی ببینند اما ارادهای برای برگزاری جلسات هاشمی وجود نداشت.حتی پیروزی در انتخابات ریاستجمهوری و ضرورت انتخاب شهردار تهران نیز باعث نشد که سران اعتدال و اصلاح به فکر برگزاری یک جلسه بیفتند.
انتخاب هیات وزیران برعهده روحانی بود و انتخاب شهردار بر عهده سیدمحمد خاتمی. اگرچه در هر دو مورد نمایندگان منتخب مردم باید نظر نهایی را اعلام میکردند اما هم روحانی و هم خاتمی، جداگانه کارهای خود را پیش میبردند. روحانی با تجربهی چهارساله دولت اول خود تلاش کرد ترکیب هیات دولت را متناسب با وضعیت کشور بچیند. او گفته بود که بعد از برجام سیاسی، باید برجام اقتصادی را اجرا و پیاده کنیم. در نتیجه در تلاش بود دولت دوم خود را معطوف به اقتصاددانان کند و کسانی را انتخاب کند که سیاستهای او را با جدیت پیش ببرند.
از دیگر سو سیدمحمد خاتمی نیز طرف مشورت سران احزاب قرار گرفت. درخواست او از مردم برای شرکت در انتخابات ریاستجمهوری و انتخابات شوراها و استقبال مردم تهران از لیست اصلاحطلبان وضعیتی را به وجود آورد که هم اعضای شورای شهر و هم سران اصلاحات به خواست و نظر خاتمی توجه کنند.
به همین دلیل نیز نام محمدعلی نجفی قبل از این که از سبد اعضای شورای شهر بیرون بیاید، در دفتر آقای خاتمی مطرح شد. او نسبت به عملکرد پیشین نجفی رضایتمند بود و نجفی نیز نشان داده بود که مدیری قابل اعتماد و اتکا است. به همین دلیل نیز نهتنها با خروج محسن هاشمی، نفر اول انتخاب مردم تهران، از شورای شهر مخالفت شد، بلکه افراد دیگری نیز مجالی برای حضور نیافتند.
اتفاقات بعد از شهرداری نجفی از یک سو و نیز بحرانهایی که دولت بعد از انتخابات ریاستجمهوری سال 96 گرفتار آنها شد، این ضرورت را به وجود آورد که سران اعتدال و اصلاح کنار هم بنشینند و راهی برای بحرانهای به وجود آمده بیابند.
در دیماه گذشته، مخالفان دولت در مشهد تظاهراتی را برپا کردند که اگرچه هدفش تخریب و زمین زدن روحانی و دولت او بود اما یکباره نظام را مورد هدف گرفت و از دست بانیان آن خارج شد. بعد از آن نیز بحران ارز و سرکشی قیمت دلار، فتنهی جدیدی بود که علیه دولت راهاندازی شد. دولت با دو بحران از یک سو و شورای شهر با بحران استعفای نجفی به علت بیماری از دیگر سو گرفتار شده بودند. اگرچه در جلسهای که سران احزاب با عبدالله نوری داشتند قرار شد استعفای نجفی به علت بیماری پذیرفته شود اما روند استعفا به سمت و سویی رفت که شهر در دورهای با بحران روبهرو شد.