یادداشت پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران -تهران

چوب خدا و جریان انحرافی

باید به مکتب و مبانی حضرت امام باز می گشتیم که الحمدلله این اقدام با دوانتخابات ریاست جمهوری 92-96 بخوبی انجام گرفت این بازگشت در صورتی کامل خواهد شد که به افکار و اندیشه ها و سیره و سلوک حواریون امام ازجمله حضرات آیات : مطهری ، بهشتی ، امام موسی صدر ، خامنه ای ، هاشمی رفسنجانی و... نیز توجه کنیم.

پدیده احمدی نژاد و جریان انحرافی  یکی از آسیب های منحصر به فرد  در چهل سال گذشته از تاریخ انقلاب اسلامی ایران است که دقت ، تامل و تحقیق در آن از جهاتی می تواند مایه عبرت  برای همه ما و آیندگان باشد. این اتفاق تلخ و شکننده  یکی از اشتباهات بزرگ و جبران ناپذیر نظام اسلامی بود که دیگر نباید تکرار بشود.

همان طوری که می دانید اساس این جریان بر پایه هتک حرمت  و تحقیر بزرگان انقلاب  و لجن پراکنی علیه نظام شکل گرفت اگر چه در ظاهر با شعار های ارزشی و انقلابی سر بیرون آورد. ماهیت و هویت سرکرده این جریان انحرافی از همان اول برای صاحبان بصیرت واقعی  محرز بود علاوه وی شرایط لازم برای ریاست جمهوری  نداشت ؛ او نه رجل سیاسی بود و نه رجل دینی. اما با کمال تاسف صاحبان قدرت و برخی محافل خاص که حداقل نیم قرن از زمان خود عقب تر هستند، این آدم را به میدان سیاست آوردند واین لباس گشاد  را بر هیکل بد قواره وی پوشانیدند ، با نقل معجزات و کرامات ساختگی  اذهان ملت را به اشتباه انداختند و یک جورایی او را بر گرده مردم ونظام سوار نمودند.

هر چه دلسوزان نظام  فریاد بر آوردند و ندا سر دادند که این جریان مشکل اعتقادی ،  اخلاقی و  رفتاری دارد، مظلومانه متهم به بی بصیرتی شدند ؛ نگارنده بارها تذکر داد و نوشت که  آیت الله هاشمی رفسنجانی  به عنوان سمبل روحانیت انقلابی  و بنیانگذارنظام  در نگاه این جریان ، خاکریز اول فرض شده و اگر این خاکریز فرو بریزد و صدمه ببیند ، آنوقت  هدف بعدی خود رهبری و اصل نظام خواهد بود، اما افسوس از یک جو گوش شنوا!

 البته پیش بینی این مسائل به قدری روشن بود که هیچ نیازی به علم غیب ، علم جفر و اسطرلاب نداشت. امروز بعد از 12 سال به همان نکته رسیدیم و شاهدیم که  سردمداران این جریان انحرافی، اصل نظام ، رهبری و ولایت فقیه و حوزه و روحانیت را نشانه گرفتند. الحمد لله نفاق پشت پرده اینان با عملکردهای  جاهلانه و ناشیانه  از قبیل نامه   پراکنی های های کنایه ای و طعنه آمیز به رهبری  و دیگران  برای همه برملا و آشکار شد. 

 به نظر می رسد در محکومیت اینان هیچ نیازی به دستگیری ، بازداشت ، تشکیل دادگاه و محاکمه نیست ؛ چوب خدای متعال اگر چه بی صدا می باشد ولی در افشای چهره واقعی  و رسوایی آنان بسیارنافع،  کار ساز و کافی  خواهد بود. 

در اینجا لازم است از درایت و بصیرت ستودنی و تیزبینی و صلابت و شجاعت آیت الله هاشمی رفسنجانی در برابر این جریان یادی کنیم و بر ساحتش سر تعظیم فرود آوریم که این فقیه  مجاهد و مفسر با بصیرت یک تنه و مدرس وار در مقابل آنان ایستاد و در جهت دفاع از حریم حوزه و روحانیت و نظام از آبرو و حیثیت خود و خانواده هزینه کرد و در پاسخ  به درخواست یکی از مسئولین  برای حمایت از دولت احمدی نژاد گفت: « بگذارید من یک روحانی مخالف این دولت بمانم  تا فردا نگویند که تمام روحانیت خود را هزینه این آدم کرد!» او این پیکار را به صورت مظلومانه  و صبورانه ادامه داد و به آخر رسانید. البته اینان  وقتی چنگِ کینه و کدورت به صورت هاشمی زدند از همان ساعات  کوس رسوایی شان نیز آغاز شد چرا که به قول مولوی در مثنوی :

چون خدا خواهد که پرده ی کسی دَرَد – میلش اندر طعنه ی پاکان بَرَد 

این تقدیر الهی است و بهتراز این نمی شود، اما چند نکته را باید توجه کرد:

1 – سردمداران این جریان اگرچه ماهیتشان بر همه روشن شد و اکنون هیچ جایگاهی در میان مردم ندارند اما باید توجه داشت در آن هشت سال سیاه ، فرهنگ مسمومی که اینان در جامعه ترویج کردند هنوز هم وجود دارد، نشردروغ، آبرو بردن از انسان های شریف و خدوم، دشنام و هتاکی به محترمین ، ترور شخصیتی ، اختلاف و بدبینی ، خود بزرگ بینی ، انحصار طلبی و تنگ نظری از جمله این رذائل اخلاقی است که این جریان  برای ملت ما به ارمغان آورد و سال ها طول می کشد تا از سطح جامعه زدوده و برچیده شود. 

متاسفانه بعضی طرفداران این جریان اغلب ویژه گی های اخلاقی آنان را به ارث بردند و کاملا کپی آنان شدند  آنهایی که گرفتار این رذائل هستند باید تلاش کنند از آن رهایی یابند والا چوب بی صدای سبحانی در نهایت به سراغشان خواهد آمد و شاید هم آمده است وکسی خبر ندارد.

2 – آنهایی که در پشت صحنه  آقای احمدی نژاد را آوردند اگر چه انگیزه الهی داشتند و از باب انجام وظیفه و دفاع از دین و انقلاب به این کار اقدام کردند و انصافا انسان های شریف و محترمی هم هستند ولی تجربه چهل ساله انقلاب نشان داده است که این آقایان محترم برای میدان سیاست و عمل  و اجرا ساخته نشده اند و همیشه هم در تشخیص وظیفه دچار اشتباه می شوند ، اینان همان کسانی هستند که در دهه شصت مورد خطاب حضرت امام قرار گرفتند که شما حتی نانوایی یک شهر کوچک را هم نمی توانید اداره بکنید. 

این آقایان محترم از نسل همان افراد نوعی هستند که در دهه چهل حمام خزینه ای حامل انواعِ ویروسِ بیماری را بر حمام دوشیِ کاملا بهداشتی ترجیح داده وفریاد وااسلاما سرمی دادند  که سال ها طول کشید تا از این فضا بیرون بیایند. اینها  امام موسی صدر را به خاطر همکاری با مصطفی عقاد در ساخت فیلم «محمد رسول الله » به انواع توپ تخریب و تهمت بستند اما بعد از چند سال که این فیلم در ایران اکران شد بدون این که از وی خجالت بکشند و حتی عذرخواهی کنند وحلالیت بطلبند به همراه نوه ها و نتیجه ها پای تلویزیون نشستند و از تماشای آن فیلم ذلت بردند.

به گزافه نگفته ایم اگر بگوییم  اینها  قدرت پیدا کنند ، تلگرام که هیچ حتی تلفن ثابت را هم ازمردم مضایقه می کنند، فضای مجازی در نگاه اینان « بلای جان مردم است!»  در حالی که  خود این نگاه و تفکر، بزرگ ترین بلای جان مردم شده و مانع از پیشرفت و توسعه این کشور ، مردم و انقلاب می باشد. اینها چون  توانایی مدیریت و اجرا   ندارند و زمانشناس نیستند به ناچار دربرابر پدیده های نو همواره موضع  منفی می گیرند.

 فلذا در مواقع سرنوشت ساز به خصوص ایام انتخابات باید هشیار و بیدار شد مبادا این آقایان محترم دوباره احساس وظیفه!  کنند و یک احمدی نژاد دیگر را بر گُرده مردم و نظام تحمیل نمایند.

3 – هشت سال حاکمیت جریان افراطی ،  مردم ،  انقلاب و نظام را از مبانی امام  فاصله انداخت. علی رغم شعارهای ارزشی و انقلابی که معلوم شد تنها ترفندی برای فریب مردم بود ، اخلاق ، فضیلت  و کرامت انسانی  زیر پا نهاده شد ؛ دزدی ، اختلاس ، غارت بیت المال ، ترویز ، ریا و دروغ به اوج رسید، ناکارآمدی سر به فلک کشید و نظام متهم به عدم شفافیت با مردم شد و ده ها مشکل و معضل دیگر که باید درجای خود به آن پرداخت.

باید به مکتب و مبانی حضرت امام  باز می گشتیم که الحمدلله این اقدام با دوانتخابات ریاست جمهوری 92-96 بخوبی انجام گرفت این بازگشت در صورتی کامل خواهد شد که به افکار و اندیشه ها و سیره و سلوک حواریون امام ازجمله حضرات آیات :  مطهری ، بهشتی ، امام موسی صدر ، خامنه ای ، هاشمی رفسنجانی و... نیز توجه کنیم. ما شیخ حسن روحانی را  در یک درجه پایین تر ازحواریون امام می دانیم و اعتقاد  داریم  او بخاطر نزدیکی به امام وحواریون امام  طبق مبانی فقهی آن بزرگان همچون تاثیر زمان و مکان در اجتهاد و... جلومی رود اگربرخی خناسان و دلواپسان  بگذارند می تواند تحت حمایت و اشراف رهبری بر بسیاری از مشکلات  کشور که از جریان انحرافی  به ارث رسیده  فایق آید. 

منبع : روزنامه جمهوری اسلامی ، 14/1/1397

 

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

کلمات کلیدی عبدالرحیم اباذری
نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.