یک سال و چند ماه از مرگ پیرترین رهبر چریک چپ گرای جهان می گذرد اما سرنوشت پر فراز و نشیب او به عنوان رهبر مدینه فاضله سوسیالیست های جهان در سالروز به قدرت رسیدنش، خالی از لطف نیست.
شاید خیلی ها ندانند اما سوسیالیست ها و چپ های انترناسیونال خوب می دانند، 59 سال قبل در چنین روزی کوبا شاهد به قدرت رسیدن یکی از موثرترین رهبران چپ جهان بود، رهبری که امروز دیگر نیست اما کشورش همچنان مدینه فاضله چپ هاست و یادش برای کسانی که نقطه اشتراکی با سوسیالیسم وکمونیسم ندارند زنده است.
به گرارش جماران، فیدل الخاندرو کاسترو در سال 13 آگست 1926 در خانواده ای اسپانیایی تبار، مزرعه دار و نسبتا مرفه در بیران؛ از شهرهای ایالت اولگین در شرق کوبا متولد شد. آغاز فعالیت سیاسی وی به اواخر دهه 40 میلادی باز می گردد، زمانی که به عضویت حزب مردم کوبا درآمده بود و به عنوان رهبر جناح چپ حزب تحرکاتی علیه فساد سیاسی کشور انجام می داد. همزمان به عضویت یک گروه مسلح برای مبارزه علیه نظام رافائل لئونیداس تروخیو در جمهوری دومینیکن، در آمد اما این گروه موفق به خروج از کوبا نشد و این گروه چریکی در اجرای برنامه هایش ناکام ماند؛ با این حال میل او به مبارزه علیه امپریالیسم کاهش نیافت. عمده دلایل فیدل برای مبارزه با رژیم باتیستا وجود اختلاف طبقاتی شدید ، فساد سیاسی، قدرت باندهای قاچاق مواد مخدر و تبدیل شدن کوبا به بهشت تبهکاران تحت حمایت دولت ایالات متحده آمریکا بود.
وی در سال 1950 از دانشگاه هاوانا در رشته حقوق فارغ التحصیل شد. دو سال بعد، برای نمایندگی پارلمان نامزد شد اما دولت توسط باتیستا سرنگون شد و انتخابات به حالت تعلیق درآمد. ۲۶ ژوئیه سال ۱۹۵۳ میلادی، کاسترو و حدود ۱۵۰ نفر دیگر به پادگان نظامی مونکادا در سانتیاگو حمله کردند و تلاشی ناموفق برای سرنگونی رژیم باتیستا داشتند و به جرم کودتا به ۱۵ سال زندان محکوم شد. دو سال بعد، فیدل به همراه رائول برادر کوچکترش با عفو عمومی زندانیان سیاسی آزاد و به مکزیک تبعید شدند. در آنجا با چهگوارا پزشکی آرژانتینی آشنا شد و جرقه تشکیل یک گروه چریکی از تبعیدیان کوبایی در آنجا زده شد. گروهی که بخشی از آن ها در سال 1356 جان خود را از دست دادند اما گروهی به رهبری این دو چریک نام آشنا توانستند به کوههای سیرا ماسترا فرار کنند. در فاصله سالهای ۱۹۵۷ تا ۱۹۵۸ میلادی آنان مبارزه مسلحانه را از این پایگاه سازماندهی کردند؛ آن ها در این مدت با نیروهای دولتی مبارزه می کردند و در موارید محصولات شکر این کشور را آتش می زدند.
استقرار حکومت کمونیستی ؛ صدور انقلاب ضد امپریالیستی
این گروه توانستن، دوم ژانویه ۱۹۵۹ وارد هاوانا شوند و با فرار باتیستا، کاسترو پیروز و دولت جدیدی در کوبا مستقر شد. در آن زمان کاسترو به عنوان رهبر انقلاب تأکید کرد که ایدئولوژی او قبل از هر چیز کوبایی است و در پی این ماجرا گفت: «ما به دنبال کمونیسم یا مارکسیسم نیستیم. بجای آن دموکراسی وعدالت اجتماعی میخواهیم، آنهم در چارچوب اقتصادی با برنامه». 16 فوریه همان سال به عنوان نخست وزیر کوبا؛ رهبری این کشور را برعهده گرفت. همزمان، آیزنهاور در آمریکا که پیش تر از حامیان کوبا به شمار می رفت باب عدم همکاری با دولت تازه تاسیس انقلابی را گذاشت و همین امر و گرایش ضد امپریالیستی کاسترو و همراهانش سبب تبدیل شدن این کشور به مرکزی برای اتحاد جماهیر شوروی در غرب کره زمین و جبهه ای کمونیستی در آمریکای لاتین علیه ایالات متحده در جریان جنگ سرد شد. در پی این ماجرا درگیری هایی در خلیج خوک ها علیه این قدرت تازه تاسیس کوبا رخ داد که البته ناکام ماند.
صدور انقلاب کوبا به دیگر کشورهای تحت ستم امپریالیسم در جهان از جمله دیگر کشورهای آمریکای لاتین، آفریقا و آسیا از جمله افتخاراتی است که در کارنامه این رهبر چریک و همرزمانش به چشم می خورد.
از جنگ در خلیج خوک ها تا بازگشایی سفارت آمریکا در هاوانا
در سال 1961 میلادی و به دنبال مصادره اموال آمریکا در کوبا، ایالات متحده رابطه دیپلماتیک خود با دولت چپ گرای کاسترو را قطع کرد. البته اقدامات آمریکا در ماجرای خلیج خوک ها در این زمینه موثر بود و تقابل وی با دولت ایالات متحده و تحریک های شوروی به عنوان حامی کوبا به مرحله ای رسید که بعد از انتخاب وی به عنوان رئیس شورای دولتی که جایگزین سمت ریاستجمهوری و نخستوزیری بود؛ قانون ممنوعیت سفر آمریکایی های در ایالات متحده کلید خورد. البته جیمی کارتر در اواخر دهه 70 میلادی آن را لغو کرد و ۱۹۸۰ میلادی در حدود ۱۲۵ هزار نفر از کوباییها به آمریکا مهاجرت کردند. سال ۱۹۸۲ ؛ ریگان بار دیگر ممنوعیت سفر برای شهروندان آمریکایی به کوبا را اعمال و بیل کلینتون در اواسط دهه90 میلادی پایان سیاست درهای باز به سوی پناهجویان کوبایی را اعلام کرد؛ سیاستی که در سال ۱۹۶۶، از سوی لیندون جانسون رئیس جمهوری وقت آمریکا اجرایی شده بود. از آن زمان تاکنون بسیاری از کوباییهایی که به طور غیرقانونی به امریکا وارد میشوند بازگردانده شدهاند. البته این موضوع درباره مهاجران غیرقانونی از مسیر دریایی صدق میکند و افرادی که از مسیر زمینی وارد خاک امریکا شدهاند میتوانند در آن کشور بمانند.
البته در دوران ریاست جمهوری باراک اوباما اقداماتی در راستای بهبود روابط این دو کشور انجام که منجر به بازگشایی سفارت آمریکا در سال 2015 در هاوانا شد.
سقوط شوروی و آغاز بحران کوبا
شاید مهمترین بحران سیاسی کوبا را بتوان فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی به عنوان حامی استراتژیک و دیپلماتیک این کشور دانست. چراکه مهم ترین شریک تجاری خود به عنوان خریدار شکر و حامی اقتصادی را از دست داده بود و این رویداد را می توان آغاز بحران اقتصادی این کشور دانست. از سوی دیگر، فشار تحریم های اقتصادی – سیاسی آمریکا و کشورهای همراهش علیه کوبا به حدی بود که این کشور را دچار بحران همه جانبه کرد. به دنبال همین موضوع، گروهی از کوبایی ها برای نجات خود و به بهانه یافتن شغل در آمریکا به دریا زدند که عمدا به مرگ یا زندانی شدن آن ها در کشور مقصد منجر شد. و این خود به نمادی برای ضعف کاسترو در اداره کوبا و دلیلی برای مخالفت معترضان به سیاست های داخلی و خارجی او بدل شد. با این حال؛ کوبا توانست حدود 40 سال به رهبری کاسترو سیاست های تحریمی و مغرضانه آمریکا را تحمل کند.
رابطه خوب چریک با مقامات جمهوری اسلامی ایران
رابطه کاسترو با ایران بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، به عنوان اعضای جنبش عدم تعهد و دو کشوری که هر دو انقلابی ضد امپریالیستی را دنبال می کردند؛ در تاریخ روابط سیاسی کشور مهم به شمار می رود.
ابراهیم یزدی نخستین مقام رسمی ایران بود که به عنوان وزیر امور خارجه به هاوانا سفر و با وی دیدار و گفت و گو کرد. در سال 1360 نیز هیاتی متشکل از علی اکبر ناطق نوری، محمد خاتمی، محمد امامی کاشانی، عطاالله مهاجرانی، محمود دعایی، مرتضی الویری، علی محمد بشارتی و گوهرالشریعه دستغیب که نمایندگان مجلس بودند، برای شرکت در کنفرانس بینالمجالس به کوبا سفر کردند. در سال ۱۳۶۲ میرحسین موسوی، نخست وزیر ایران در رأس هیئتی متشکل از کسانی چون محمد صدر، محمد عادلی و محسن امین زاده به کوبا سفر کرد. این سفر یک سال پس از باز شدن سفارت ایران در هاوانا صورت گرفت. در سال 1365 آیت الله سید علی خامنهای، رئیس جمهور وقت ایران در حاشیه اجلاس سران عدم تعهد در زیمبابوه با کاسترو دیدار کرد.
سید محمد خاتمی نیز در سال ۱۳۷۹ برای نخستین بار به عنوان رئیس جمهوری ایران به این کشورسفر کرد و عالیترین نشان کوبا را از کاسترو دریافت کرد. یک سال بعد فیدل به تهران سفر و بار دیگر با آقای خاتمی دیدار کرد. وی در این سفر با مقام معظم رهبری نیز دیدار و گفت و گو کرد. در ادامه این سفر از حرم امام خمینی(ره) بازدید و با یادگار امام دیدار کرد. محمود احمدی نژاد؛ ششمین رئیس جمهور ایران رابطه نسبتا خوبی با کشورهای آمریکای لاتین داشت و دو بار به کوبا سفر و با کاسترو دیدار کرد. حسن روحانی، سومین رئیس جمهور ایران است که به کوبا سفر کرده است. او علاوه بر دیدار با رائول کاسترو، رئیس جمهور کوبا که بعد از کناره گیری فیدل، ریاست شورای دولتی را برعهده دارد با رهبر سابق این کشور نیز گفتوگو کرد.
پرده آخر...
فیدل کاسترو در ۲۵ نوامبر ۲۰۱۶ در سن ۹۰ سالگی درگذشت. این در حالی بود که وی از سال 2008 میلادی از ریاست شورای دولتی و در سال 2011 از رهبری حزب کمونیست این کشور کناره گیری کرده بود. طبق وصیت وی جسدش در چهارم دسامبر همان سال سوزانده شد اما تاریخ تاثیر بی بدیل او در مبارزه با امپریالیسم را از یاد نخواهد برد.