پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران -تهران

در نشست پژوهشکده امام خمینی و انقلاب اسلامی مطرح شد؛

محمد رضا دهشیری: رویکرد انقلاب اسلامی به «جهانی شدن» رویکرد تمدنی است

سومین نشست از سلسله نشست‌های تخصصی «همایش ملی انقلاب اسلامی در منظومه فکری امام خمینی(ره) ، از نظریه تا عمل»  عصر روز گذشته(سه شنبه)  با موضوع «انقلاب اسلامی و جهانی شدن؛ از نظریه تا عمل» با سخنرانی دکتر محمدرضا دهشیری در پژوهشکده امام خمینی(ره) و انقلاب اسلامی برگزار شد.

به گزارش خبرنگار جماران، دهشیری در ابتدا با بیان این که در رابطه با مفهوم جهانی شدن دو دیدگاه وجود دارد، گفت: عده ای آن را یک فرایند پروسه تعمیمی می دانند، یعنی فرایندی که در گذر زمان در حال شکل گیری است و با توجه به انقلاب ارتباطات و اطلاعات به نوعی  با فشرده شدن زمان و مکان شاهد پایان جغرافیا هستیم. همچنین مرزها کمرنگ شده و حاکمیت ها افزایش پیدا کرده است؛ چنین جهانی که شما می توانید در آن همزمان با انسان هی متعددی در همه جای جهان ارتباط برقرار کنید محصول انقلاب ارتباطات و اطلاعات است.

وی ادامه داد: علاوه بر عرصه اطلاعات و ارتباطات، عرصه های سیاسی  مانند دموکراسی سازی در در عرصه بین المللی و اهتمام به حقوق بشر افزایش پیدا کرده است. از نظر اقتصادی ما شاهده جریان کالا، مردم، خدمات، ایده‌ها، اندیشه‌ها و اطلاعات هستیم و این نشان می‌دهد در عصری قرار داریم که در آن هم داده ها مهم هستند و هم اطلاعات، دانش و خرد ارزشمند است؛ بنابراین عصر، عصر خرد ورزی و عصر تبادل اندیشه ها و داده ها است. این یک نگاه به مقوله جهانی شدن است.

استاد دانشکده روابط بین‌الملل وزارت امور خارجه نگاه دیگر به این مقوله را نگاه «جهانی سازی» یا پروژه تحمیلی می دانند. یعنی یک برنامه ای است که از طرف قدرت های بزرگ طراحی شده، برای استعمار سایر ملت ها. یعنی اگر در دوران استعمار از طریق تسلیحات نظامی بود و یا بعد از آن استعمار سیاسی و اقتصادی به وجود آمد در حال حاضر استعمار فرانو اهمیت پیدا کرده است که به نوعی از طریق فرهنگ و و استحاله فرهنگی و یا استفاده از جریان اطلاعاتی می توانند اذهان و افکار انسانها را شکل دهند.

وی توضیح داد: بنابراین جهانی‌سازی به معنای اطلاعات گرایی به مثابه شیوه نوین توسعه ذات سلطه جویانه لیبرال دموکراسی قلمداد می شود. آن چیزی که ما بیان می کنیم هر دو دیدگاه را شامل می شود؛ یکی جهانی شدن که پروسه تعمیمی است و یکی جهانی‌سازی که پروژه تحمیلی است. باید این دو دیدگاه را مدنظر قرار دهیم و ببینیم که نسبت انقلاب اسلامی با آن چه است.

این استاد علوم سیاسی اظهار داشت: درباره تفاوت بین جهانی شدن و جهانی سازی می توان گفت که جهانی شدن ادامه مدرنیته است و جهانی سازی ادامه مدرنیسم. فرق است بین مدرنیسم و مدرنیته، مدرنیته به معنای مظاهر پیشرفت و نوآوری است و یک روش است و می‌توانند با ایدئولوژی های مختلف همخوانی داشته باشد. مانند مدرنیته اسلامی، مدرنیته سوسیالیستی، مدرنیته لیبرالیستی و غیره. بنابراین یک مدرنیته وجود ندارد.

وی اضافه کرد:  حضرت امام وقتی که از پاریس تشریف آوردند در بهشت زهرا(س) فرمودند که ما با سینما مخالف نیستیم ما با فساد و فحشا مخالفیم. یعنی در واقع ما با ابزارهای نوین ارتباطی مشکلی نداریم. منتها مهم این است که چه محتوایی را بر آن بار کنیم. اما مدرنیسم در واقع یک ایدئولوژی است  با بنیاد های مختلف؛ سکولاریسم، فرد گرایی، پوزیتیویسم، لیبرالیسم، کاپیتالیسم، اومانیسم از جمله بنیادهای مدرنیسم هستند. بنابراین جهانی سازی ادامه مدرنیسم است در حالی که جهانی شدن ادامه مدرنیته است.

دهشیری عنوان کرد: با توجه به این تمایز، اسلام و انقلاب اسلامی با مدرنیته همخوانی دارد و با مدرنیسم در تقابل استغ چون مدرنیسم خودش یک اندیشه و ایدئولوژی است. اگر ما جهانی شدن را ادامه مدرنیته بدانیم، من بیشتر علاقه مند هستم که رویکرد انقلاب اسلامی را به جهانی شدن به عنوان یک پروسه مورد بررسی قرار دهم.

وی افزود: جهانی شدن چهار ویژگی اصلی دارد. یکی اطلاعات فزاینده است، به عبارتی یک نوع هم پیوندی بین جوامع مختلف شکل گرفته است. دوم پیچیدگی فزاینده است، در این جهان دیگر هیچ موضوعی فقط سیاسی یا اقتصادی نیست همه عرصه های سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی در هم تنیده هستند. سطوح تحلیل در هم تلفیق شده اند. ویژگی سوم جهانی شدن شفافیت فزاینده است در این فضا  همه امور شفاف است و هیچ چیز مبهمی باقی نمی ماند و چهارم آسیب‌پذیری فزاینده است؛ یعنی هر فرصتی ممکن است به سرعت تبدیل به آسیب شود مثلاً ما می‌توانستیم از اعدام شیخ نمر به عنوان فرصت استفاده کنیم ولی با حمله به سفارت عربستان این فرصت تبدیل به تهدید شد. آسیب هم قدرت تبدیل به فرصت را دارد به عنوان مثال اردوغان از کودتای ترکیه که یک آسیب بود به عنوان یک فرصت برای تثبیت قدرت خود استفاده کرد.

عضو هیآت علمی دانشکده روابط بین الملل وزارت امور خارجه تشریح کرد: با توجه به این ویژگی‌ها است که انقلاب اسلامی ایران به این نتیجه رسید که می‌تواند از ابزارهای جهانی شدن استفاده کنند. یکی از ابزارهای جهانی‌شدن همین قدرت شبکه ای و فضای مجازی است. ما باید بتوانیم از این فضا برای توسعه آرمان‌های انقلاب استفاده کنیم. چون دیگر از قدرت انباشتی به سر آمده است. آن چیزی که در این زمینه اهمیت دارد  قدرت شبکه‌سازی فعال است. انقلاب اسلامی می‌تواند و توانسته از این فضای مجازی برای تبیین دیدگاه‌های خودش استفاده کنند. البته باید این دیدگاه ها روزآمد، عملی و جذاب باشد تا بتوانند مخاطبان خود را جذب کند این است که ما در عصر جهانی شدن شاهد به جای شهروندان شاهد شهروندان مجازی هستیم. بنابراین در این فضا آن چیزی که مهم است اطلاع رسانی سریع و سرعت عمل است.

وی افزود: عصر جهانی شدن عصری است که در آن مدیریت زمان از اهمیت بالایی برخوردار است هرچقدر سرعت عمل بالا باشد میزان موفقیت بالاتر است؛ بنابراین انقلاب اسلامی تلاشش بر این است که بتوانند در اثر فشردگی زمان و مکان، سرعت عمل و متناسب با سرعت تحولات، سرعت پیشران ها را هم داشته باشد. در این فضا ما باید بر روی دو چیز تأکید کنیم یکی ابزار و دیگری اندیشه، مسلماً اساس انقلاب اسلامی تقدم اندیشه بر ابزار است. ابزار است که در خدمت اندیشه قرار می گیرد و اگر نه، خود ابزار اصالت ندارد. انقلاب اسلامی سعی می کنند سیاست اندیشه را دنبال کنند و این در چارچوب مفهومی به نام تمدن اسلامی و تمدن نوین اسلامی شکل می‌گیرد که مقام معظم رهبری از آن تعبیر کردند و بنیادهای مانند خردگرایی، خودباوری، علم باوری و اخلاق مداری دارد. برای اینکه به این جایگاه برسیم باید از قدرت نرم حداکثر بهره‌برداری به عمل آید تا بتوانیم بر رفتار دیگران تاثیر بگذاریم و بتوانیم تصویر مناسبی از خودمان ارائه دهیم.

دهشیری اضافه کرد: آنچه که مهم است این است که ما گفتمانی را ارائه می دهیم تا بتوانیم به وسیله آن به فرهنگ‌سازی، الگوسازی و هنجار سازی بپردازیم. مهمترین بخشی که بعد از انقلاب اسلامی مطرح شد آرمانهای انقلاب اسلامی و آرمان های جهان شمول بود. آن نگاه ما که  بر امت عدل مبتنی بر جامعه مهدوی  است در این جهان شمول گرایی مورد توجه قرار گرفت. این اندیشه اساس بحث خودش را بر رویکرد حکم رانی جهانی قرار داده است. به عبارتی وقتی عدالت فراگیر شود حکم رانی فراگیر شکل می گیرد. جامعه مهدوی یک جامعه ای است که در آن شاهد یک سلسله آرمان های واحد و در عین حال متکثر هستیم، یعنی وحدت در کثرت، وحدت ارزش ها و آرمان ها ولی تکثر جوامع، به عبارتی جامعه مهدوی هم جامعه یکدستی نیست. بنابراین انقلاب اسلامی به تنوع فرهنگی هم احترام می گذارد.

وی خاطرنشان کرد: در چنین حکمرانی ای بازیگران متعدد و متکثری نقش آفرین هستند. برای رسیدن به آن جامعه مهدوی، انقلاب اسلامی چندین بازیگر را معرفی کرد که در این عصر جهانی شدن به ایفای نقش بپردازند. اولین بازیگر امت است که به نوعی از اهداف و آرمان های واحد برخوردار است. بعد از امت، تمدن نیز یک بازیگر در عصر جهانی شدن است؛ به همین دلیل هم بود که هانتینگتون نظریه برخورد تمدن ها را ارائه کرد. جنبش های آزادی بخش بازیگر دیگری در عصر جهانی شدن هستند. همچنین خود «شبکه» بازیگر عرصه جهانی است، به عبارتی شبکه در این دوره جای فرد را گرفته است.

معاون سابق نمایندگی دائم جمهوری اسلامی ایران در یونسکو با بیان این که این موارد مربوط به جهانی شدن به عنوان یک پروسه بود، گفت: اما اگر جهانی شدن یک پروژه باشد جمهوری اسلامی با آن مقابله می کند و معتقد است که این پروژه بیشتر ماهیت فرهنگی دارد و برای استحاله فرهنگی طراحی شده است. همان چیزی که مقام معظم رهبری از آن به عنوان شبیخون فرهنگی ، تهاجم یا ناتوی فرهنگی تعبیر کردند، آن چیزی است که در ادبیات سیاسی از آن به عنوان «استحاله از درون» تعبیر می شود. که به نوعی به نابودی خرده فرهنگ ها منجر می شود. ولی اگر جهانی شدن یک پروسه فرهنگی باشد بیشتر به تنوع و تکثر فرهنگی احترام می گذارد و تبادل فرهنگ ها را تسهیل می کند. نظریه من در این خصوص هم افزایی فرهنگ ها به جای برخورد تمدن ها است.

وی ادامه داد: آن چه که در باب نگاه ما به جهانی شدن به ویژه از زاویه فرهنگی، مطرح است، این است که انقلاب اسلامی یک نوع تعامل نقادانه را در باب جهانی شدن در پیش گرفته است. در عین این که با جهان تعامل می کند ولی به نقد شرایط و ویژگی های نظام بین المللی می پردازد. بناباین یک نوع فرایند دیالکتیکی وحدت گرایی در عین کثرت گرایی را از سوی جمهوری اسلامی شاهد هستیم. آقای «جک دانلی» در این راستا مفهومی به نام جهان شمولی نسبی را مطرح کرده است. جهان شمولی نسبی یعنی ما در عین این که به یک سری ارزش های مشترک بشری پایبند هستیم ولی در برخی امور معتقد به نسبیت در روابط بین الملل نیز هستیم. یعنی لازم نیست که ما همیشه یک نوع روش را دنبال کنیم. روش ها متکثر و آرمان ها واحد است. به همین خاطر ما یک رویکرد بینابینی را در بحث حقوق بشر داریم. یک رویکرد معتقد است که حقوق بشر مربوط به ذات انسان است و همه باید به صورت یکسان به آن احترام بگذارند که همان اعلامیه جهانی حقوق بشر است. دیدگاه دیگر نسبی گرایی است که معتقد است حقوق بشر در جوامع مختلف متفاوت است و باید متناسب با آن جامعه حقوق بشر در آن رعایت شود. به عنوان مثال حقوق بشر در جامعه اسلامی با جامعه غربی فرق می کند.

عضو هیأت علمی دانشکده روابط بین الملل وزارت امور خارجه با اشاره به این که اگر بخواهیم رویکرد انقلاب اسلامی را به جهانی شدن بیان کنیم باید به چند دیدگاه اشاره شود، گفت: اولین نگاه ما به جهانی شدن بحث «چند جهانی شدن» است؛ یعنی ما معتقدیم که یک جهانی شدن وجود ندارد بلکه جهانی شدن های متعدد وجود دارد. یعنی یک جهانی شدنی است که اسلام ارائه می دهد، جهانی شدنی که غرب ارائه می دهد یا جهانی شدنی که کنفسیوسی است و... بنابراین همه تمدن ها می توانند برای خودشان یک نوع جهانی شدن ارائه دهند. ما هم جهانی شدن بر اساس رویکرد تمدنی را مورد توجه قرار می دهیم.

وی تصریح کرد:  مبنای جهانی شدن اسلامی تمدن اندیشی است که چند ویژگی دارد. اول این که دین بنیاد است. دوم در برابر سایر تمدن ها انفتاح دارد. سوم این که معتقد به تکثر گرایی، چهارم غرب پژوه است. -ما در گذشته در مورد غرب دو دیدگاه داشتیم یکی غرب پذیری و دیگری غرب ستیزی، رویکرد مختار غرب پژوهی است. یعنی اولا غرب یک مقوله وحد نیست که آن را انکار یا تایید کنیم و ثانیاً نقاط مثبتی هم دارد.- پنجمن ویژگی این تمدن اندیشی اعتقاد به پشتوانه های علمی یا برندسازیی اندیشه و بهره گیری از ابراز عقل برای بارور سازی فکر است. با این نگاه تمدن یک پدیده چند ضلعی قلمداد می شود.

دهشیری با اشاره به این که ما در روابط بین الملل می گوییم عصر جدید عصری است که بُعدیت جایگزین قطبیت شده است، تاکید کرد: مقام معظم رهبری از واژه «نظام بین الملل چند وجهی» به جای «نظام بین الملل چند قطبی» یاد می کنند. اگر بخواهیم خیلی ساده بگوییم جهانی شدن مثل نقاله ای می ماند که هر کسی کالای خودش را روی آن می گذارد. بر روی این نقاله هر کسی بتواند کالای خود را جذاب تر ارائه کند موفق تر است.

وی نگاه دوم انقلاب اسلامی به جهانی شدن را جهانی شدن نامتقارن عنوان و اظهار کرد:  ما معتقدیم که جهانی شدن روی جوامع مختلف تاثیر یکسان ندارد و سرعت جهانی شدن در جوامع مختلف به یک اندازه نیست. هر جامعه ای می تواند از زاویه های متفاوت از جهانی شدن تاثیر بپذیرد، به عنوان مثال در ایران زاویه جهانی شدن فرهنگی است. این یکسان نبودن به دلیل ساختار مختلف جوامع و تفاوت اشکال و ساختار حکومتی است. مسلماً جوامعی که دموکراتیک هستند پذیرش بیشتری در مقابل جهانی شدن دارند تا جوامعی که رویکرد اقتدار گرایانه دارند.

این استاد روابط بین الملل نگاه سوم انقلاب اسلامی را جهانی شدن از وسط یا جهانی شدن افقی نامید و توضیح داد: قبل از این به جهانی شدن دو نگاه وجود داشت، یکی جهانی شدن از بالا که بیشتر تحمیلی است؛ یعنی ثروتمندان اقتصادی و اطلاعاتی به وسیله این ابزارها جوامع فقیر را تحت کنترل خود در می آورند. دوم جهانی شدن از پائین به بالا است؛ یعنی جهانی شدنی که اقشار ضعیف برای اعتراض به روند تحمیلی ارائه می دهند. اما نگاه سوم که نگاه انقلاب اسلامی است، به جهانی شدن از وسط اعتقاد دارد. انقلاب اسلامی معتقد است نخبگان و روشنفکران دینی هستند که می توانند به صورت افقی بر روی جریانات بین المللی تاثیر بگذارند و آن را به دیگر جوامع تسری دهند.

وی ادامه داد: چهارمین نگاه، جهانی شدن معکوس است؛ یعنی جهانی شدنی که بر خلاف جریان غالب می توانیم جریان دیگری را به عنوان آلترناتیو عرضه کنیم که از آن به عنوان «مدرنیت آلترناتیو» تعبیر می شود. یعنی انقلاب اسلامی می تواند اندیشه دینی را ارائه کند که مبتنی بر فرهنگ دینی است و در مقابل رویکرد نظام سلطه قرار می گیرد.

این استاد علوم سیاسی خاطرنشان کرد: برای این که بتوانیم این چهار ایده را محقق کنیم، اولویت ما تمدن سازی است. این تمدن سازی باید بتواند هویتی را از مسلمانان ارائه دهد که هویت ایجابی باشد نه سلبی، ما دو نوع می توانید هویت خود را ارائه دهیم یکی از طریق اثبات خودمان و دیگری از طریق سلب دیگران. تمدن اسلامی هویتش ایجابی است ما با اثبات خودمان به اثبات خودمان می پردازیم. در عین حال این هویت ایجابی هویت چند لایه هم هست. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، مسلمانان جهان این جرات را پیدا کردند که با هویت دینی خودشان را معرفی کنند. به ویژه بعد فتوای حضرت امام در مورد سلمان رشدی این احساس قوی شد.

وی تشریح کرد: نکته دیگری که علاوه بر تمدن سازی باید مورد توجه قرار بگیرد این است که ما باید بتوانیم از ابزارهایی برای پیشبرد دیدگاه های خودمان در فضا های فرامرزی استفاده کنیم. یکی از این ابزار ها اطلاعات است، دوم سیاست نمادین است یعنی  بتوانیم به تبعیین هنجارها و نمادهای خودمان بپردازیم. سوم سیاست احرم، یعنی تاثیر گذری بر گروه های اجتماعی و چهارم سیاست پاسخ گویی است به عبارتی ما باید بتوانیم به شبهه هایی که در مورد انقلاب اسلامی مطرح می شود پاسخ دهیم و برای فضای مجازی خوراک داشته باشیم تا کلیشه های ذهنیی که در مورد انقلاب اسلامی است را مرتفع کنیم. این نیازمند یک سیاست همه جانبه و ترکیبی است که بتوانیم بر اشاعه عالم گیر اسلام بپردازیم و یک پروژه امت سازی را تحقق ببخشم که اساسش بر مبنای صحبت حضرت امام  آدم شدن و اخلاقی کردن جوامع اسلامی باشد.

استاد علوم سیاسی دانشکده روابط بین الملل با تاکید بر این که  انقلاب اسلامی الگوی بدیلی را ارائه کرد که هم هیچ انگاری مدرنیسم و هم هیچ انگاری معرفتی پسا مدرنیسم را نفی کرد، اظهار داشت:  تمام این رویکردهایی که عرض کردم نیازمند مدیریت تحول است. تحولاتی در عصر جهانی شدن رخ داده که ما باید بتوانیم آن ها را کنترل کنیم.

وی با بیان اینکه سه نگاه در مورد این مدیریت وجود دارد، ادامه داد:  نگاه اول نگاه انقیادی است که می گوید باید در برابر آن ها تسلیم شد. رویکرد دوم مقاومت و ایستادگی است که با توجه به این سیلی که در حال آمدن است اگر در مقابل آن بایستیم ما را کنار خواهد زد و از سر راهش بر خواهد داشت. اما بهترین رویکرد رویکرد مدیریتی است. این مدیریت تحول نیازمند برنامه ریزی، آینده نگری و سناریو پردازی است.

وی در پایان گفت: بنابراین اگر ما بتوانیم رویکرد تمدنی به اسلام داشته باشیم و این رویکرد را به جهانیان ارائه کنیم. این رویکرد می تواند جایگزین اسلام سکولار ترکی، اسلام بنیاد گرای سلفی و جایگزین اسلام ایدئولوژیک می شود. اگر بتوانیم این اسلام تمدنی را به خوبی ارائه دهیم می توانیم امیدوار به پیشبرد و ارائه انقلاب اسلامی باشیم.

 

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.