در دویست سال اخیر جامعه ایران شاهد جنبشهای فراوانی در قالب شورش،کودتا وقیام بوده است. دراین میان نهضتی که از سال41 و42 آغاز ودر بهمن57 به رهبری امام خمینی(س) به پیروزی رسید، دارای ویژگیهایی است که موجب امتیاز آن از سایر جنبشها شده است. رهبری دینی،هویت اسلامی،دامنه وسیع وتأثیرات عمیق انقلاب57، در زمره مهمترین این ویژگیها شمرده میشوند. واکنون (بهمن 96) در آستانه چهلمین سالگرد پیروزی این انقلاب هستیم. انقلابی که در عصر سلطه سکولاریسم، با پارادایم پیوند دین و سیاست به تقابل با آن پرداخت و مردم سالاری دینی را عرضه نمود. انقلابی که در عصر مادیگرایی شرق و غرب ظهور کرد و منادی معنویت شد. انقلابی که با نفی آزادی بی قیدِ لیبرالیسم و مقابله با سلب آزادی های فردی حاکم بر سوسیالیسم، ایده آزادی مسئولانه را مطرح نمود؛ و... ؛
این نوشته برآن است تا در قالب چند نکته، با نگاهی آسیب شناسانه به مهمترین آفات انقلاب اشاره کند:
1. هرنظام سیاسی، متکفل ساماندهی امور امنیتی، اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و... مردم خود است که باتوجه به نوع نظام مستقرّ وایدئولوژی حاکم برآن، کارویژه های دیگری نیز برای آن تعریف می شود. مثلا وقتی نوع حکومت، حکومت اسلامی است، علاوه بر همه وظایفی که هر حکومتی، عهده دار تأمین آن است، کارگزاران این حکومت موظف به انجام تکالیف دیگری از قبیل تقنین بر اساس مبانی اسلامی و اجرای حدود شرعی و... نیز هستند.
2. انقلاب، تجویزی ویژه و محصول شرایط خاصِ زمانی ومکانی است وتقریبا براساس همه تعاریفی که از انقلاب شده است وبه شهادت تاریخ همه انقلابها، ذاتِ انقلاب در بردارنده عنصر خشونت(برای مقابله با قوانین مستقرّی که توجیهگر وضع موجودند) میباشد. بنابراین پس از پیروزی هرانقلاب، تدوین قانوناساسی، در اولویت نخست قرار دارد تا بتوان بر اساس آن، شرایط برای همه تغییرات بنیادین که بخاطر آن، انقلاب شده است را مهیا کند. بنابراین پس از تدوین این میثاق ملی و شکلگیری ساختارهای نظام جدید و استقرار کارگزاران، عنصر «خشونت» به سرعت باید تبدیل به عنصر «قانون» شود. چراکه تداوم آن به معنای استمرار بی قانونی و حاکمیت توأم با خشونت است.
البته تنبّه بر این نکته لازم است که در مسیر تحقّقِ تغییرات بنیادینِ نوپیدا، لاجرم ضعف، خطا و اشکال از یک سو و وجود موانع تحقّق از سوی دیگر، پدیدار میشوند، که نیازمند اقدامات اصلاحی مبتنی بر قانون است. بنابراین می توان پیدایش جنبشهای اصلاحی در پی هر انقلاب، را امری طبیعی ولازم دانست.
3. هر انقلاب محصول تلاش توده مردم برای رسیدن به اهداف متعددی (اعم از سلبی وایجابی) است که پس از پیروزی انقلاب، کارگزاران نظام موظفند تلاش خود را معطوفِ محقّق ساختن آنها کنند. و بزرگترین آفاتی که پیش روی هر انقلابی قرار دارد، عدم دستیابی به این اهداف است.
به عنوان مثال اگر مبارزه با دیکتاتوری، استبداد، ظلم، فاصله طبقاتی، اختناق و... به عنوان اهداف سلبی نهضت مردم ایران شمرده شوند، یا حاکمیت اسلام، مردم سالاری، عدالت، اخلاق، آزادی، و... به عنوان اهداف ایجابی این حرکت تصویر شوند؛ می بایست وضع قانون اساسی جدید به گونه ای باشد که در راستای تأمین این خواستهها قرار گیرد. واین امرِ لازم در قریب به اتفاق انقلابها در مرحله وضع قانون جدید، لحاظ میشود؛ اما آنچه آفت است اینست که این اهداف در مرحله اجرا، به فعلیت نرسند؛ واستبداد باقی بماند اگرچه مستبدان عوض شوند، ظلم تداوم یابد گرچه ظالمان تغییر کنند، آزادی سلب شود اگرچه سلب کنندگان وسلب شدگان متفاوت باشند و... .
4. در کنار این آفات متداول در انقلابها، یکی از بزرگترین آفاتی که فراروی هر انقلابی قرار دارد و تاریخ نشان داده که گریزی از آن نیست و میبایست برای علاجش چاره اندیشید، تعارض یا تفاوت عمیق آرمان ها و اهداف است. این آفت غالباً بین نسلی است ومیان نسلهای اول انقلاب با نسلهای بعدی روی میدهد. که از آن تعبیر به «گسست نسلی» میکنیم.
5. تا پیش از عصر توسعه ارتباطات، گسترش اطلاعات و گردش سریع علمی معمولا به طور میانگین طول یک نسل 25سال بود اما امروزه بسیاری از کارشناسان معتقدند که فاصله نسلها به کمتر از 5سال کاهش پیدا کرده است. در جامعه امروز آنقدر توسعه قلمرو علم خصوصاً در حوزه فنآوری اطلاعات (it) یا فنآوری اطلاعات و ارتباطات (itc) سریع رخ میدهد که دو فردِ با تفاوت سنی کم، دارای تفاوتهای عمیقِ هنجاری، رفتاری، نگرشی، بینشی و... هستند. و امروزه انقلاب57 با چنین نسلی مواجه است.
6. در اعتراضاتی که اخیراً در شهرهای مختلف رخ داد، همه دیدیم که قریب به اتفاق معترضان، همین نسل جدید بودند که دانش و بینششان به شدت متأثر از فنآوری های علمی جدید است. اعتراضاتی که بسیاری از پیدایی و تحلیل چرایی وچگونگی آن وا ماندند.
اعتراضاتی که درآن، کفه سلبی شعارها بسیار سنگینتر از کفه ایجابی آن بود. و به عبارتی این نسل میگفتند چه نمیخواهند اما نگفتند یا ندانستند که چه میخواهند! واین خطری بزرگ بنام «گسست نسلی» است که یادگار امام، آیت الله سید حسن خمینی در سال های اخیر بارها بر آن تنبّه دادند:
«درهمه مسائل اجتماعی،دینی،فردی و...، بزرگترین فاجعه که گسست نسلی را پدید میآورد، اینست که نسل بعدی، نسبت به نسل پیش از خود، بدبین باشد... و[این امر] موجب میشود که بگوید از اول شروع میکنم». وبه اعتقاد نگارنده نگرش «آغاز از نو» نگرشی است متأثر از تداوم نگاه انقلابی به جای دیدگاه اصلاحی؛
7. برای عبور از خطر «گسست نسلی» که آفتی بزرگ انقلاب است مراعات سه نکته لازم است:
الف) شناخت نسلی؛ جامعه ایران امروز متشکل از نسلهای متفاوت با علایق وسلایق گوناگون اند که در یک تقسیم، میتوان آنرا به نسل پیش و پس از انقلاب تقسیم کرد.
نسل پیش از انقلاب، کسانی هستند که ظلم حکومت گذشته و استبداد، خودکامگی و وابستگی را لمس کرده و لذا آغازگر نهضت شدند وانقلاب آفریدند. و روشن است که خواسته این نسل تا چه اندازه متفاوت با نسل پس از انقلاب است.
اما نسل پس از انقلاب: (با نگاهی تسامحی نسبت به فواصل بین نسلی)
یک. دهه شصت: نسلی را پرورش داده که همزاد نهضت و انقلاب هستند، نسلی با خواسته ها و آرمان های انقلابی و مکتبی که حرکت های جهادی با روحیه سازندگی دارند.
دو. دهه هفتاد و تا حدودی هشتاد، نسلی با آرمان های آزادی طلبانه و توسعه گرا، که خواسته های اصلاح گرایانه سیاسی و فرهنگی اش بر خواسته های اقتصادی برتری دارد.
سه: و سرانجام دهه هشتاد و پس از آن: که خاستگاه اعتراضات اخیر بوده اند. نسلی عجیب که برای شناخت خواسته ها و سلایق آنها نیازمند ابزار شناختی متناسب با این نسل هستیم. این همان نسلی است که چندی پیش «ماجرای پاساژ کوروش» را خلق کرد و دی ماه امسال، خاستگاه اعتراضات شد.
و روشن است که شناخت هر نسل و برنامه ریزی متناسب با آن نیازمند یک کار کارشناسی دقیق است.
ب) اتخاذ روش های اصلاحی بجای نگرش های انقلابی(توأم با خشونت و جبر) در ترویج و تبلیغ ارزش ها و هنجارها.
ج) لازم است که انقلاب57 و نظام برخواسته از اهداف و آرمان های آن، خود را آپدیت و متناسب با فهم نسل های جدید به روز نماید. و این پویا نمایی انقلاب و نظام برآمده از آن، مهمترین عامل تقویت و ضامن بقاء آن است. چرا که در تاریخ ماندن، موجب تاریخی شدن و موزه انگاریِ انقلاب میگردد. در حالیکه نگرش پویانمایی، موجب تاریخ ساز بودن آن می شود.