پایگاه خبری جماران: چند هفته ای از پایان اعتراضات خیابانی می گذرد، اما همچنان تحلیل ها و واکنش ها پیرامون این رخداد مهم ادامه دارد. در این مدت هر یک از مسئولین فعلی و سابق کشور مواضعی اتخاذ کرده اند  و طبعا موضع آنها نیز واکنش های رسمی و غیر رسمی به دنبال داشته است.

اما یکی از موضع گیری هایی که برای مردم معترض و غیر معترض میتوانست تعیین کننده باشد، سخنان سید محمد خاتمی بود. شکی نیست رئیس دولت اصلاحات با وجود محدودیت هایی که با آن مواجه است، همچنان یکی از تاثیرگذار ترین چهره های سیاسی کشور است. خاطره «تکرار» سید محمد خاتمی که سرنوشت چهار انتخابات مهم مجلس شورای اسلامی، خبرگان رهبری، ریاست جمهوری و شورای شهر را رقم زد از یاد مردم نرفته است؛ اما برخی واکنش ها در فضای مجازی نسبت به موضع گیری اخیر وی در خصوص اعتراضات قدری سوال برانگیز است. 

مسأله ای که بسیاری از رسانه های خارجی تلاش کردند آن را به معنای پایان «تسلط» خاتمی در سیاست کشور به مردم بقبولانند و سخنان وی را ناامید کننده توصیف کنند. هرچند واژه تسلط خود بار معنایی مثبتی را به ذهن متبادر نمیکند، اما به جای پرداختن به این نوع ادبیات، شایسته است پیش از پرداختن به واکنش ها و دامنه واقعی آنها  ببینیم محورهای اصلی سخنان رئیس دولت اصلاحات چه بوده که چنین توصیف هایی از آن صورت گرفته است.

سید محمد خاتمی دو روز پیش در دیدار با اعضای انجمن اسلامی مدرسین دانشگاه ها نکاتی را در خصوص اعتراضات اخیر بیان کرد که محور های اصلی آن به این شرح است:

وی گفته بود: معترضین و جوانانی که حتی شعار های تند و ساختار شکنانه میداند، برانداز نبودند، اینها اعتراض داشتند؛ «آشغال» و «آشوب طلب» نبودند بلکه جوانانی بودند که احساساتشان غلبه کرده بود.

خاتمی با تاکید بر اینکه باید مرزهای خود را با این جریانها مشخص کنیم، تصریح کرد: مردم ما ناراضی هستند و اگر گسلهای نارضایتی فعال شود، خیلی خسارت بار است و مشخص نیست به کجا خواهد انجامید.

رئیس دولت اصلاحات همچنین با تاکید بر اینکه خوب است که فهمیده یم مطالباتی وجود دارد و باید برآورده کنیم، ادامه داد: اما باید چه کنیم؟ تشکیلات اطلاع رسانی و تبلیغاتی بخصوص در صداوسیما باید تغییر کند؛ دائما مردم می بینند از آنجا نفرت پراکنی صورت می گیرد و به نفع برخی جریانات با پایگاه های ضعیف، بدترین تخریب ها صورت می گیرد و اطلاعات یک طرفه به مردم عرضه می شود. بیایند به جای نفرت پراکنی و ایجاد فضای تنگ که لج مردم را در مسایل در می آورد، بحث گفت وگو را مطرح کنند و قضاوت را به مردم بسپارند.

خاتمی افزود: وقتی مردم احساس کنند صداهای موجود شنیده می شود، نتیجه، از کار انداختن شایعات و شایعه سازان و تشکیلاتی خواهد بود که مردم وقتی بی اعتماد می شوند، می روند به آن رجوع می کنند. وقتی بخشی از تریبون ها علیه دولت کار می کنند، خود دولت باید زبان گویا داشته باشد و مردم را توجیه کند. همچنین دولت باید با همه مشکلات، منشا هماهنگی بین قوا و دولت و رهبری باشد.

وی در ادامه با اشاره به نقش قوه قضاییه در مبارزه با فساد گفت: مبارزه با فساد و پرهیز از برخورد سیاسی از جمله اقداماتی است که قوه قضاییه باید بر آن اهتمام داشته باشد. در جریان این فسادهای موجود، قوه قضاییه می تواند مهمترین نقش را در برخورد با فساد داشته باشد

خاتمی در ادامه بیان راهکارهای برون رفت از مشکلات بر نقش مجلس اشاره و بیان کرد: بیش از همه، مجلس باید صداقت و پاکدستی خود را نشان دهد؛ چه اصلاح طلب چه غیر اصلاح طلب. مهم ترین کار مجلس، نظارت است و این امر نظارت نه فقط بر قوه مجریه بلکه بر تمام قوا و دستگاه ها باید اعمال شود و همه بخش ها باید پاسخگوی اقدامات خودشان باشند.

خاتمی در ادامه جریان اصلاح طلبی را مخاطب قرار داد و اظهار کرد: اصلاحات باید مرز خود را بدون رودربایستی با برانداز و ضدانقلاب مشخص کند که بحمدالله مشخص کرده است. ما با مردم و درون نظام هستیم و در عین حال خواستار اصلاحات در همه شؤون نظام هستیم.

رییس دولت اصلاحات با تاکید بر در دستور کار قرار گرفتن اصلاح همه جانبه یادآور شد: اصلاح طلبان باید بیش از همه خود را نماینده مردم و مطالبات بحق مردم بدانند و نباید حمایت از دولت موجب شود اصلاح طلبان از پافشاری بر پیگیری مطالبات بحق مردم و رفع مشکلات و احقاق حقوق مردم غافل شوند.

وی آنچه اصلاح طلبان با تمام وجود از آن دفاع می کنند را جمهوری اسلامی به این معنی و همچنین آزادی مردم و مردم سالاری، رونق، تولید، کارآمدی و کارشناسی همه این مسایل دانست و افزود: ممکن است شما بگویید این اتوپیاست؛ واقعا هم یک شبه نمی توان به همه اینها رسید و اینجاست که بین «آرمان» و «امکان» و «واقعیت» ممکن است شکاف باشد و همین شکاف ممکن است در جامعه یاس ایجاد کند و دیگران نیز سوار بر این شکاف شوند و شکاف اجتماعی را بیشتر کنند. این به یک معنا شاید اتوپیا باشد اما نه! آرمان است؛ آرمان نقشه ایست که پیش روی خود می گذاریم و در آن مسیر حرکت می کنیم و برای اینکه جامعه ناراضی نباشد، باید احساس کند که داریم به آن سو می رویم و روشنفکران باید جامعه را توجیه کنند که انتظارات متناسب با واقعیت‌ها باشد و این ملاکیست برای ارزیابی کارکرد تشکیلات دولت ها و قدرتها بعد از انقلاب.

وی اضافه کرد: همه جا عیب و نقص وجود دارد اما ملاک ارزیابی ما این باشد و ببینیم اگر جریانی موفق تر بوده است ولی جریانات دیگر بی رحمانه به او حمله کرده و مشکل ایجاد کرده باشند، ممکن است نارضایتی ایجاد کند اما نه نارضایی از دولت بلکه نارضایتی از این ایجاد می شود که انگار این مملکت نمی خواهد به مسیر درست برود.

خاتمی افزود: رویکرد آن بخشی که موفق بوده باید راهبرد همه جامعه برای حرکت به سوی مسیر درست باشد و اگر نگذارند ممکن است مردم از جریان دوم هم ناامید شوند و دیگر شعار دهند نه اصلاح طلب و نه اصولگرا. دشمن نیز از همین سوءاستفاده می کند.

وی همچنین تاکید کرد: منشاء آنچه در جامعه ما رخ داد، بروز نارضایتی و بروز نوعی بی اعتمادی جامعه به حاکمان و جریاناتی است که در نظام هستند اعم از اصلاح طلبان و دیگران؛ یعنی توقعات برآورده نشده است.

رئیس دولت اصلاحات همچنین در تحلیل وقایع اخیر گفت: در وقایع اخیر، اجماع خیلی مبارکی در این موضوع ایجاد شد که مردم مطالباتی دارند و مطالبات آنها برآورده نشده است. البته بحث است که آیا احساس برآورده نشدگی مطالبات در حد برآورده نشدن آنها بوده است یا احساسی فراتر از آن در جامعه ایجاد شده و انتظاراتی فراتر از آنچه می تواند باشد، وجود دارد و دیگران هم به آن دامن زده اند؟ با این وجود این اجماع ایجاد شده که مردم مطالباتی دارند و نارضایتی وجود دارد و دشمن از این نارضایتی سوءاستفاده می کند.

آنچه گذشت محورهایی خلاصه از سخنان رئیس دولت اصلاحات بود که اگر فارغ از احساسات نگریسته شود، همراهی با مردم در آن به چشم می خورد، اما آن بخش از سخنان وی که به مرزبندی اصلاح طلبان با براندازان اشاره داشت، بیش از سایر بخش ها پررنگ و موجب به راه افتادن هشتگ «براندازم» در توییتر شد که برخی رسانه های خارجی تلاش کردند دامنه آن را بیش از آنچه بود نشان دهند.

در پس پرده چه می گذرد؟

هرچند توئیتر و سایر شبکه های اجتماعی می توانند معیاری نسبی برای سنجش افکار عمومی باشند، اما در نتیجه گیری از آن باید بسیار محتاط بود و چندین مسئله را مورد بررسی قرار داد. به طور مثال در خصوص یک هشتگ خاص در ترویج براندازی نظام جمهوری اسلامی که در 24 ساعت گذشته در توییتر پخش شده است شبهات جدی وجود دارد که باید ارزیابی جدی صورت گیرد.

یکی از مسائل جالب این است که بسیاری از حساب هایی که در توییتر به این هشتگ پرداخته اند، حساب هایی با نام مستعار هستند؛ هرچند نام مستعار در توییتر امری عجیب نیست و حتی مرسوم است، اما بررسی های خبرنگار جماران از بسیاری از این حساب ها نشان می دهد عمر آنها به چند روز و یا نهایتا یک ماه میرسد و اصلا بعید نیست تنها به منظور ایجاد جوی در جامعه ساخته شده باشند. در حقیقت این مسأله می تواند نشان دهد بسیاری از صداهایی که در اعتراض به سخنان خاتمی شنیده میشود، صدای واقعی مردم نیست.

مسئله دیگر ادبیات مشترکی است که در بسیاری از این توءیت ها به چشم می خورد و مشابه ادبیات غالبی است که پیش از این از سوی گروهک منافقین (مجاهدین خلق) و رسانه های آن طیف به گوش می رسیده است. همچنین طرح های گرافیکی که در این توئیت ها به چشم میخورد، بسیار شبیه به قالب های کلی طراحی های همین طیف است.

همچنین آغاز این هشتگ ها بیش از آنکه از سوی مردم باشد، از جانب کارکنان رسانه های بیگانه ای مانند صدای آمریکا و بی بی سی بود که به نظر می رسد تلاش دارند موجی کاذب را ایجاد کنند. هرچند پرداختن رسانه های خارجی به اعتراضات مردمی به خودی خود نمی تواند معیار قضاوت باشد، اما هنگامی که آغاز ماجرا به دست چنین رسانه هایی باشد تأمل و تدقیق بیشتری را می طلبد.

به طور کلی هرچند مجموعه حکومت و طیف های سیاسی ملزم به شنیدن صدای مردم و حل مشکلات آنها هستند، اما آنچه به حل مشکلات کمک می کند انعکاس خواسته های واقعی مردم است. برخی جوّسازی ها در فضای مجازی نه تنها نمی تواند منجر به حل مشکلات شود، بلکه با ممانعت از گسترش درخواست های واقعی مردم روند رسیدگی را کند تر می کند. 

 

این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.